معرفی دوره های موسیقی کلاسیک: کلاسیک

 

به طور کلی، به موسیقی ای که در بستر فرهنگ و تمدن غرب اروپا شکل گرفته (و خارج از ژانر های پاپ، جَز، فُلک، راک، متال و … است) “موسیقی کلاسیک” گفته می شود، اما دوره ی موسیقی کلاسیک، به طور خاص به دورانی از تاریخ موسیقی کلاسیک اشاره دارد که از حدود سال های 1750 آغاز شد و بزرگانی مانند #هایدن #موتسارت و #بتهوون از موسیقیدانان این دوره بودند.

کلاسیک، دوره ی روشنگری و بازگشت به اصول و ارزش‌های زیبایی‌شناسی یونان و روم باستان بود، درواقع کلاسیک ها به دنبال ایجاد تعادل، توازن، هماهنگی و هارمونی، ظرافت و زیبایی در آثار خود بودند، به همین دلیل نام “کلاسیک” (در یونانی به معنای درجه یک) برای این دوره انتخاب شد.

در موسیقی دوره کلاسیک، آهنگسازان به طور خاص به نوشتن سمفونی و اپرا پرداختند و فرم های موسیقی مانند فرم سونات در این دوره مورد توجه بسیاری قرار گرفت.

در این دوره دیگر اُرگ و هارپسیکورد در مرکز توجه نبودند و ساز های بادی مانند #هورن #ترومپت #ابوا و #کلارینت به ساز های زهی پیوستند و رنگ صدای جدید تری را تشکیل دادند.

گروه هایی مانند #کوارتت_زهی از دو ویولن، ویولا و ویولنسل تشکیل شد و آثار بسیاری برای آن ها نوشته شد. همچنین به ساز پیانو در این دوره توجه بسیاری شد.

از بزرگترین آهنگسازان این دوره می توان به #یوزف_هایدن و #موتسارت اشاره کرد که مجموعه بی نظیری از سمفونی ها، اپرا ها، آثار کُرال و پیانویی از خود به جا گذاشتند.

بسیاری از آثار ارزشمند این دوره نیز به آخرین سال های آن و #بتهوون باز میگردد که با بهره گیری از موسیقی هایدن و موتسارت و رسیدن به سبک و سیاق خاص خود، به موسیقی جدید تری رسید که آغاز گر دوران رومانتیک بود…

( با استفاده از هشتگ های بالا می توانید از نمونه آثار موسیقیدانان نام برده که پیش تر در کانال قرار داده شده، استفاده کنید)

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: Classicfm.periods/Wikipedia
@partmusicschool

ولفگانگ آمادئوس موتسارت
کنسرتو پیانو شماره 20
موومان سوم
پیانو: ولادیمیر اشکنازی

نیلز فرام

 

 نیلز فرام پیانیست و آهنگساز آلمانی است که به دلیل سبک ویژه اش در آهنگسازی و نوازندگی #پیانو در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

 او نواختن پیانو را از کودکی و با موسیقی کلاسیک آغاز کرد و پس از آن به موسیقی آهنگسازان معاصر پرداخت. شناخت هم زمان موسیقی کلاسیک و مدرن باعث پیشرفت او در آهنگسازی شده است.

آثار او به دلیل تلفیق موسیقی #کلاسیک ،#الکترونیک و #امبینت شهرت یافته اند.

 فرام تا کنون ۹ آلبوم موسیقی منتشر کرده که از میان آنها میتوان به آلبوم های

The Bells, Felt, Spaces و Screws اشاره کرد.

آلبوم  (پیچ ها) پس از شکستگی یکی از انگشتان دست او، و زمانی که قادر به نواختن پیانو نبود منتشر شد،

او خوشحال از اینکه می تواند دوباره نوازندگی کند ۹ آهنگ از این آلبوم را رایگان بر روی سایتش قرار داد تا آهنگ های «۹انگشتی» را با همه شریک شود!

 نیلز فرام تا کنون با هنرمندان مطرح سبک خود مانند #اولافور_آرنالدز (که در مطالب قبلی درباره او صحبت کرده ایم)، “آن مولر” و … نیز همکاری داشته است.

source: wikipedia. owrsi.
@partmusicschool

 

برای دانلود موسیقی و ویدیو ها به کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت رجوع کنید

هفت قطعه مشهور موسیقی که مرگ آهنگسازشان را به دنبال داشتند

 

قسمت اول

ولفگانگ آمادئوس موتسارت، رکوئیم

رکوئیم موتسارت، مرثیه است برای آمرزش روح مردگان. این قطعه آخرین اثری بود که موتسارت نوشت و با مرگ او نا تمام ماند و توسط فرانتس زاور زوسمایر تکمیل شد.

در رابطه با مرگ موتسارت داستان های بسیاری موجود است، در فیلم آمادئوس مرگ او را به “سالیری” نسبت داده اند که از روی حسادت او را مسموم کرده. برخی نیز میگویند که بیماری های مختلفی باعث مرگ او شده اند.

اما واقعیت می گوید که موتسارت در اواخر عمر با مرد مرموز سیاه پوشی ملاقات می کند که حاضر نبوده چهره خود را به او نشان دهد، و این مرد به موتسارت سفارش می دهد تا مرثیه ای برای مرگ همسرش بنویسد.

آمادئوس نیز به دلیل مشکلات مالی و بیماری، این پیشنهاد را قبول می کند و ساختن رکوئیم را آغاز می کند. او که می دانست مرگش به علت بیماری نزدیک است، همواره تصمیم داشت که این مرثیه را برای خودش بنویسد.

موتسارت هرگز چهره ی آن مرد سیاه پوش را ندید و باور داشت او از دنیایی دیگر آمده و میخواهد او را برای مرگ آماده کرده و جانش را بگیرد!

او تنها تا قسمت “لاکریموسا” از رکوئیم زنده ماند و موفق به تمام کردن آن نشد، در ادامه لاکریموسا را خواهیم شنید.

 

 

قسمت دوم

یکشنبه غم انگیز، اثرِ رژو شرش

 “یکشنبه ی غم انگیز” یا ترانه ی خودکشی مجار، در سال 1933 توسط آهنگساز مجار “رژو شِرِش” ساخته شد. این ترانه معروف‌ترین اثر او است که برایش بدنامی آورد و نه تنها باعث مرگ آهنگساز، بلکه در سراسر دنیا موجب خودکشی صدها تن شد!

 این ترانه درباره شخصی است که می‌خواهد پس از مرگ معشوق خود به خودکشی دست بزند.

 شرش این آهنگ را در زمان بحران بزرگ اقتصادی و افزایش نفوذ فاشیستی در مجارستان نوشت، در برخی منابع نیز آمده است که انگیزه او افسردگی شخصی و مالیخولیا بوده است.

 رد پای این ترانه در حدود 19 خودکشی در مجارستان و آمریکا (پس از منتشر شدن نسخه ی انگلیسی زبان) دیده شد، که بیشتر به دلایل افسردگی، فشار ناشی از نفوذ نازی ها، فقر و … بوده اند!
در بیشتر موارد، این افراد قبل از خودکشی به جای متنی که دلیل آن را توضیح دهد، کاغذی با شعر یکشنبه غم انگیز از خود به جا گذاشتند.

 آهنگساز آن نیز حدود 35 سال پس از ساخت این ترانه خودکشی کرد! او برای موج خودکشی‌ای که ایجاد کرده بود مورد نکوهش قرار می‌گرفت، نیویورک تایمز در روز مرگ او مقاله ای با نام “یکشنبه غم انگیز” منتشر کرد.

 سالها پیش برخی کشور ها از جمله آمریکا شنیدن این ترانه را ممنوع کرده بودند!
با این حال “یکشنبه غم انگیز” همچنان محبوبیت فراوانی بین مردم دارد و بیش از هفتاد بار توسط خوانندگان مختلف به زبان‌هایی غیر از مجاری و توسط خوانندگان مطرحی مانند : بیلی هالیدی، ری چارلز، دیاماندا گالاس، امیلی آتمن و … آن را باز خوانی کرده اند و حتی فیلمی بر اساس آن و با این نام نیز ساخته شده است. در ادامه یکشنبه غم انگیز با اجرای کالمار پال را می شنویم.

 

ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت

source: classicfm. wikipedia.
partmusicschool

کلود دبوسی

 

 #کلود_دبوسی یکی از تاثیرگذارترین و مهم ترین آهنگسازان قرن بیستم است، در زمان آغاز سبک #امپرسیونیسم در نقاشی و ادبیات فرانسه، او در پاریس زندگی می کرد و با بسیاری از هنرمندان این دوره در ارتباط بود و از آنها الهام گرفت و امپرسیونیسم را وارد موسیقی کرد. البته خود او هرگز نپدیرفت که بوجود آورده ی این سبک است. او همچنین آهنگساز بسیار خلاق و توانمندی بود، ابداعاتی در هارمونی، استفاده از رنگ های مختلف ساز ها و … بوجود آورد.

کلود آشیل دبوسی در 22 اوت 1862 در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. در کودکی و هنگام محاصره پاریس با مادرش به کان رفت و یادگیری پیانو را در هفت سالگی آغاز کرد. خیلی زود استعداد او کشف شد و توانست در 10 سالگی وارد “کنسرواتوار پاریس” شود و نزد اساتید بزرگی تعلیم ببیند!

 در 18 سالگی مدتی در روسیه زندگی کرد و با حامی اسرارآمیز #چایکوفسکی “نادژدا فن مک” آشنا شد، به فرزندان او پیانو درس می داد و با او به سوئیس و ایتالیا سفر کرد.
پس از آن با قطعه “کودک نابغه” مقام اول را در مسابقه جایزه رُم کسب کرد اما اندکی بعد واکنش او به این پیروزی چنین بود: «… که مرا باور کنند یا نه، می‌توانم بگویم که تمام شادی من از بین رفت… گرفتاری‌هایی که یک عنوان رسمی به همراه می‌آورد را به روشنی می‌دیدم و دانستم که دیگر آزاد نیستم.»

 در همان سالها اپرای “تریستان و ایزولد” اثر #ریشارد_واگنر را شنید و دیوانه وار شیفته واگنر شده بود. پس از آن برای تحصیل به ایتالیا سفر کرد و با #فرانتس_لیست و #جوزپه_وردی ملاقات کرد که هرکدام تاثیر زیادی بر او گذاشتند.

با بازگشت به پاریس و آشنایی با “استفان مالارمه” آهنگسازی برخی از بزرگترین آثارش “پرلود بعد از ظهر یک فون ” و ” اپرای پلئاس و ملیزاند” را آغاز کرد.
نخستین اجرای ” پرلود بعد از ظهر یک دیو” در ۲۲ دسامبر ۱۸۹۴ با استقبال بسیار خوبی روبرو شد و این سرآغاز آفرینش اثرهای مهمی گشت و دبوسی هرچه بیشتر به چهره‌ای نامدار و خبر ساز تبدیل شد و اثرش به رهبری #گوستاو_مالر در آمریکا اجرا شد!

 در بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۸ دبوسی دست به آفرینش بخش بزرگی ازآثار پیانویی خود می‌زند از جمله نوکتورن ها، دو دفتر Images و Children’s Corner. و همچنین نشان افتخار لژیون دونور را از آن خود می کند.

 با آغاز جنگ نخست جهانی روحیه میهن‌پرستی دبوسی شدت بسیاری گرفت و می‌توان در آن دلیل دشمنیش با #آرنولد_شوئنبرگ را که در جبهه روبرو خدمت می‌کرد و دبوسی او را «خطرناک» می‌خواند، یافت. در این سال‌ها دبوسی اثرهای خود را این‌گونه امضا می‌کرد: «کلود دبوسی، آهنگساز فرانسوی»

او در ۱۹۱۷ در حالیکه بسیار مریض بود برای آخرین بار برای اجرای سومین سوناتش بر صحنه عمومی حاضر شد. او در حالیکه هنوز جنگ به پایان نرسیده بود و در بی‌تفاوتی دیگران در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت .

source: 52composers. wikipedia
@partmusicschool

 

سسیل شامیناد، آهنگساز و پیانیست فرانسوی

 

 

سسیل شامیناد آهنگساز و پیانیست فرانسوی، یکی از موفق ترین آهنگسازان زن و اولین زنی بود که نشان افتخار لژیون دونور را دریافت کرد.

 سسیل در هشتم آگوست 1857 در پاریس به دنیا آمد. او ابتدا یادگیری موسیقی را با مادرش آغاز کرد و به طور خصوصی از”مارتین پیِر مارسیک” ویولن، “بنجامین گدار” آهنگسازی و “فلیکس لو کوپی” پیانو را یادگرفت.
او از کودکی شروع به آهنگسازی کرد و در هشت سالگی برخی از قطعات خود را برای ژرژ بیزه اجرا کرد که او را بسیار تحت تاثیر قرار داد.

 او در 18 سالگی به طور رسمی کنسرتی از آثار خود برگزار کرد و از آن پس فعالیت حرفه ایش به عنوان یک آهنگساز آغاز شد. در آن زمان تمامی آثار او منتشر شدند!
پس از تور های بسیار در فرانسه، به انگلستان رفت و آثار او بسیار مورد پسند واقع شد.

 در 1908 به آمریکا رفت، جایی که از او و آثارش به خوبی استقبال شد. بسیاری از آثار او در لیست علاقمندان پیانو در آمریکا قرار داشت.در آمریکا به ساخت آثار ارکسترال و آثاری مانند باله و اپرا پرداخت.

 در سال 1913 به عنوان اولین زن آهنگساز، نشان افتخار لژیون دونور را دریافت کرد!
در انگلستان به ضبط برخی آثارش پرداخت که بعدها جزو پرفروش ترین آثار موسیقی کلاسیک بودند.
موسیقی او نیز نمادی از رمانتیسم متاخر فرانسه بود. شامیناد آهنگساز موفقی بود و درآمد خوبی از شغل خود داشت.
بسیاری از آثارش با نقد های مثبتی همراه بود اما بعضی از آنها نیز به دلایل تعصب جنسیتی سرکوب شد.
با این حال در نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از آثار او فراموش شد.
او با بالا رفتن سنش کم تر و کم تر آهنگسازی می کرد و در 13 آوریل 1944 در مونته کارلو از دنیا رفت.

 ترجمه از ویکی پدیا انگلیسی توسط آموزشگاه موسیقی پارت
@partmusicschool
👇👇👇

Les Sylvains Pour Le Piano

زندگینامه انریکه گرانادوس

 

 

 انریکه گرانادوس آهنگساز، نوازنده چیره دست پیانو و مدرس موسیقی و یکی از مهم ترین چهره های موسیقی اسپانیا است. به او لقب “شوپنِ اسپانیا” را داده اند.

 گرانادوس در 27 ژوئیه 1867 در کاتالونیا- اسپانیا به دنیا آمد. او نوازندگی پیانو را در بارسلون فرا گرفت.
در سال 1887 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و شروع به یادگیری آهنگسازی زیر نظر “شارل ویلفرید دو بریو” و “فیلیپ پدرل” نمود. پس از آن به اسپانیا بازگشت و اولین موفقیت او کسب حمایت پادشاه بود.

 در سال 1911 سوئیت پیانویی مشهورش “Goyescas” (یا دلاوران عاشق) را منتشر نمود که با الهام از آثار “فرانسیسکو گویا” نقاش مشهور اسپانیا نوشته بود.
او در دیگر آثار خود نیز از آثار گویا الهام گرفته و شیفته ی آثار او بوده است.

 از دیگر آثار او می توان به “رقص های اسپانیایی” اشاره کرد که چنان مورد استقبال قرار گرفت و مشهور شد که شاهزاده اسپانیا از گرانادوس برای اجرای این اثر در کاخ دعوت کرد.
اپرای “ماریا دل کارمن”، پوئم سمفونیک “کمدی الهی” آواز های اسپانیایی، و مجموعه ای از قطعه های بی شمار برای پیانو از آثار او هستند.

پس ازآن، گرانادوس به آمریکا برای برگزاری رسیتال پیانو دعوت شد. او آثار خود را در نیویورک اجرا کرد، و قطعاتی را با کمپانی Duo Art بر روی صفحه ضبط نمود که تا به امروزه نگهداری شده اند.

گرانادوس در آمریکا به شهرت فراوانی رسید و حتی رئیس جمهور وقت آمریکا “وودرو ویلسون” از او برای اجرا دعوت کرد!
اما پذیرش این دعوت برای گرانادوس بد اقبالی بزرگی بود.

 او کشتی بازگشت خود به اسپانیا را از دست داد و محبور شد به انگلیس برود، در هنگام عبور از کانال انگلیس ، کشتی با حمله زیردریایی آلمانی مواجه شد و گرانادوس برای نجات همسرش به دریا پرید اما هر دو آنها غرق شدند!

 گرانادوس در سال 1916 و در سن 48 سالگی درگذشت، درست زمانی که موفق شده بود به عنوان یک آهنگساز در سطح جهانی مطرح شود!

Source: 52composers. English Wikipedia