استاد کیهان کلهر

 

کیهان کلهر نوازنده #کمانچه و آهنگساز، یکی از بزرگان موسیقی در ایران و همچنین در صحنه جهانی می باشد.

کیهان کلهر تا کنون چند بار نامزد جایزه بزرگ #گرمی شده و در پنجاه و نهمین مراسم جایزه گرمی، به همراه گروه جاده ابریشم به رهبری یویوما توانستند با آلبوم sing me home موفق به کسب جایزه گرمی بهترین موسیقی جهانی شوند.

وی در ۳ آذر ۱۳۴۲ در تهران و در خانواده ای کرمانشاهی به دنیا آمد. یادگیری موسیقی را از هفت سالگی آغاز کرد و دوازده ساله بود که به صورت حرفه‌ای به موسیقی پرداخت و در سیزده سالگی با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه شروع به همکاری کرد. کلهر مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری «چاووش» همکار بود.

در هفده سالگی مقیم ایتالیا شد و سپس به نیت ادامه تحصیل راهی کانادا شد و در رشته آهنگسازی از دانشگاه کارلتون اتاوا فارغ‌التحصیل شد.

کلهر در چند سخنرانی و مصاحبه، انگیزه و الگو خود را در نوازندگی کمانچه استاد #علی_اصغر_بهاری نام برده‌ است. او همچنین برای شناساندن موسیقی ایرانی به جهان تلاش بسیاری کرده‌، برای متال همکاری هنری با اردال ارزنجان، شجاعت حسین خان ، یویوما، ژائو ژیپینگ، عالیم قاسمف، بروکلین رایدر، ارکستر فیلارمونیک نیویورک، کوارتت کرونوس و گروه سازهای بادی هلند، او را به هنرمندی بین‌المللی تبدیل کرده‌است.

کلهر با هنرمندان ایرانی از جمله #محمدرضا_شجریان، علی‌اکبر مرادی، شهرام ناظری، #حسین_علیزاده و گروه دستان هم به اجرای موسیقی پرداخته ‌است.

او همچنین در زمینه موسیقی فیلم نیز فعالیت داشته که می توان به موسیقی متن فیلم “فصل کرگدن” و “جاده ابریشم” اشاره کرد.

 برخی از آثار او عبارتند از: “شب، سکوت، کویر” “بی تو به سر نمی شود” “باران” “فریاد” “ساز خاموش” “هاونیاز” و ….

source: wikipedia
@partmusicschool

کیهان کلهر و تریو رامبراند

Kayhan_Kalhor & Rembrandt Frerichs – Offering | Podium Witteman

استاد اردشیر کامکار

 

 اردشیر کامکار موسیقیدان، نوازنده #کمانچه و #قیچک در ۲۸ آبان ۱۳۴۱ در چهار باغ سنندج متولد شد.
اردشیر کامکار از دوران خردسالی نزد پدرش “حسن کامکار” به فراگیری تئوری موسیقی و ساز ویولن پرداخت ودر همان اوان کودکی به عنوان
نوازنده ویولن و کمانچه ،به عضویت ارکستر فرهنگ و هنر سنندج درآمد.

 او در سال 1359 در تهران همکاری اش را با گروه های شیدا و عارف آغاز نمود و هم زمان نکات و ظرایف ردیف های سازی و آوازی موسیقی سنتی ایران را نزد اساتیدی چون: #محمدرضا_لطفی ،پشنگ کامکار،داوود گنجه ای،#محمدرضا_شجریان و #علی_اصغر_بهاری فرا گرفت.

 اردشیر کامکار همواره بر این اعتقاد بوده است که ساز کمانچه قابلیت های بسیاری در اجرای قطعات تکنیکی و پیچیده دارد و برای گسترش هرچه‌بیش‌تر قابلیت‌های ساز کمانچه کوشیده است.

 در همین راستا میتوان به انتشار آلبوم “به یاد صبا” در سال 1365 که شامل گزیده ای از آثار” ابوالحسن صبا” با اجرای کمانچه است اشاره نمود. همچنین است، تالیف آثاری مانند “بی غبار عادت” و یا قطعات “بر تارک سپیده”و کنسرتینو کمانچه.

 وی به منظور ارتقا سطح فنی نوازندگی ساز کمانچه، با مد نظر قرار دادن متد نوازندگی در مراکز آکادمیک موسیقی کشورهای آذربایجان و ارمنستان از یک سو و نیز شیوه های نوازندگی کمانچه در موسیقی مقامی ایران به ویژه خطه لرستان از سوی دیگر تلاش داشته است تا به این مهم دست یابد.

اردشیر کامکار علاوه بر عضویت در گروه کامکارها ،از دیر باز در پی عملی ساختن پروژه هایی نظیر ایجاد آنسامبل کمانچه و نیز گروه آنسامبل موسیقی ملی بوده است.

 در این زمینه میتوان ضبط و اجرای آثاری مانند “ناشکیبا” با صدای #همایون_شجریان و اجراهایی در تهران و شهرستانها در سال 93 با گروه اردشیر کامکار و خوانندگی وحید تاج و حشمت اله رجب زاده را ذکر نمود.

source: ardeshirkamkar.com

تکنوازی استاد اردشیر کامکار در برنامه آهنگ را در لینک زیر مشاهده کنید

blob:https://www.aparat.com/a0a21621-bd21-4a03-82fa-a2bef89b02e1

استاد علی تجویدی

علی تجویدی نوازنده ویولن، سه تار، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی و از چهره های ماندگار موسیقی ایران است.

 او در ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در تهران متولد شد. آموختن موسیقی را از کودکی نزد پدرش هادی‌خان تجویدی که در نقاشی از شاگردان طراز اول کمال‌الملک و در موسیقی از شاگردان مستعد درویش‌خان بود آغاز کرد.

 پس از مدتی نزد ظهیرالدینی به فراگیری فلوت پرداخت. به نقل از خود ایشان، از دوازده سالگی دستگاه‌های موسیقی ایرانی را دقیق می‌شناخته است.

 از شانزده ‌سالگی نزد “حسین یاحقی “نواختن ویولن را آموخت و پس از دو سال به محضر درس #ابوالحسن_صبا (که دوست و همکار پدر تجویدی بود) راه یافت. به مدت هشت سال در مکتب او به فراگیری ویولن و سه‌تار پرداخت.

مدتی نیز از یک ویولنیست اروپایی نوازندگی ویولن کلاسیک و تکنیک های آن را فرا گرفت. پس از آن با راهنمایی صبا، به محفل هنری محمد ایرانی مجرد راه یافت و با بسیاری از هنرمندان بزرگ آشنا شد و از خرمن هنر استادان بزرگی بهره برد.

تجویدی یکی از برجسته‌ترین شاگردان استاد صبا بود و در غیبت ایشان کلاس استاد را اداره می‌کرد. او استاد چیره‌دست ویولن بود و سال‌ها در هنرستان موسیقی در رشته ویولن تدریس می‌کرد.

علاوه بر نوازندگی، در آهنگسازی و ساخت تصنیف، چیره دست بود و توانست صدها ترانه به یاد ماندنی را با صدای هنرمندان نامدار به اجرا درآورد.

او در آن زمان با بسیاری از هنرمندان برجسته آن دوره همکاری کرده و همچنین خوانندگان برجسته ای را تعلیم داد.

تجویدی در سال‌های پایانی عمر، بسیار کم کارشده بود و تنها کاری مشترک با علی‌اصغر شاه‌زیدی و تصنیفی با صدای #محمدرضا_شجریان به مناسبت آغاز به کار ارکستر ملی ایران اجرا کرد.
او منتخب چهارمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۳ است.

 وی در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ و در سن ۸۶ سالگی به علت بیماری سرطان در گذشت.

source: wikipedia

محمدرضا درویشی

 

 محمدرضا درویشی در ۲۵ مهر ۱۳۳۴ به دنیا آمد.

او در ۱۸ سالگی وارد دانشگاه تهران شد و از همان سال اول، شروع به آهنگسازی کرد. درویشی در دانشگاه، شاگرد اساتیدی چون داریوش صفوت، مهدی برکشلی، احمد پژمان، کمال پورتراب، پرویز منصوری، پری برکشلی و لوست مارتیروسان بود.

 وی بعدها به پژوهش در موسیقی نواحی ایران روی آورد که حاصل آن برگزاری جشنواره هایی چون «هفت اورنگ»، «آیینه و آواز»، «موسیقی حماسی» و پنج دوره «جشنواره موسیقی نواحی ایران» در «کرمان» بود.

 جلد اول مجموعه «دائرةالمعارف سازهای ایران» تألیف محمدرضا درویشی که به عنوان وسیع‌ترین تحقیق موسیقایی به زبان فارسی تاکنون شناخته می‌شود، در سال ۲۰۰۲ از طرف جامعه بین‌الملل اتنوموزیکولوژی (S.E.M) به عنوان بهترین کتاب سازشناسی برگزیده شد.

 او در سال ۱۳۸۴ سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن را برای موسیقی فیلم «شهر آشوب» در بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد.

 موسیقی کلیدر که بر اساس رمان کلیدر محمود دولت‌آبادی ساخته شده‌است، یکی از شاخص‌ترین آثار درویشی است.

 درویشی درباره این اثر می گوید: “کلیدر یکی از تلخ‌ترین و سیاه‌ترین کارهایی است که در زندگی هنری خود نوشته‌ام… نوشتن این قطعه مثل سیاه‌چاله‌ای بود که هر چه در آن جلوتر می‌رفتم، تلخ‌تر می‌شد…این موسیقی برایم عزیز است و آن را با همهٔ جانم نوشته‌ام.”

 ایشان کتاب ها و مقالات بسیار در باب موسیقی و پژوهش موسیقی تالیف کرده و آهنگسازی موسیقی متن حدود 20 فیلم را به عهده داشتند، همچنین آلبوم های گنبد مینا و جان عشاق، حاصل همکاری وی با #پرویز_مشکاتیان و #محمدرضا_شجریان است.

Source: Wikipedia

@partmusicschool

بخشی از موسیقی فیلم وقتی همه خوابیم

حسین دهلوی

حسین دهلوی در هفتم مهر سال ۱۳۰۶ در تهران به دنیا آمد.
او آموزش موسیقی را از پنج سالگی نزد پدرش، معزالدین دهلوی که از شاگردان علی اکبر شهنازی بود، آغاز کرد و در ۹ سالگی با تشویق مادرش به ساز ویولن علاقه‌مند شد.

 ویولن را نزد ابوالحسن صبا یاد گرفت. او همچنین در هنرستان عالی موسیقی نزد حسین ناصحی و هایمو تویبر آهنگسازی را فرا گرفت. او به شکل خصوصی در این زمینه از آموزش‌های توماس کریستین داوید نیز بهره‌مند شد.

 پس از درگذشت استاد صبا در سال ۱۳۳۶ رهبری ارکستر شماره یک اداره هنرهای زیبا که بعداً «ارکستر صبا» نامیده شد به دهلوی واگذار شد.
این ارکستر از زمان گشایش تلویزیون ایران در سال ۱۳۳۷ به صورت هفتگی در تلویزیون به اجرای برنامه پرداخت.

 حسین دهلوی، در سال ۱۳۴۱ به ریاست هنرستان موسیقی ملی برگزیده شد و تا فروردین ۱۳۵۰ این سمت را عهده‌دار بود. او خود در دوره دوم هنرستان رشته‌های تئوری موسیقی ایران، تلفیق شعر و موسیقی، فرم موسیقی ایران، هارمونی و ارکستر را شخصاً آموزش می‌داد. در این سال، وی برای سفر دو ساله مطالعاتی به آلمان و اتریش رفت.

 دهلوی از سال ۱۳۵۶ تصنیف اپرای مانا و مانی را به مناسبت سال جهانی کودک (۱۹۷۹) آغاز کرد. ساخت این اثر دو سال به طول انجامید که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به دلیل محدودیت‌هایی به اجرا درنیامده و تنها موسیقیِ سازیِ آن در خرداد ۱۳۷۹ با تلاش و رهبری علی رهبری با ارکستر فیلارمونیک اسلواکی در براتیسلاوا اجرا و ضبط شده‌است.

 دهلوی در موسیقی ایرانی نوآوری هایی نیز داشته ‌است. تدوین متد تنبک به وسیله او و جمعی دیگر از جمله حسین تهرانی، مصطفی پورتراب و … برای بهبود جایگاه تنبک در موسیقی ایرانی و آسان‌سازی آموزش این ساز، توجه به ساخت سنتور کروماتیک برای جبران مشکل کوک این ساز برای استفاده در ارکستر از جمله این مواردند.

 حسین دهلوی، در زمینه موسیقی فیلم هم فعالیت داشته، او برای چند فیلم مستند از ابراهیم گلستان مانند یک آتش (چشم‌اندازها)، موج و مرجان و خارا، و گنجینه‌های گوهر و همچنین فیلم هفده روز به اعدام اثر هوشنگ کاووسی موسیقی نوشته‌ است.

 باله بیژن و منیژه، سبک بال، کنسرتینو برای سنتور و ارکستر و… از آثار او هستند.

 در نوزدهمین دوره انتخاب کتاب سال در سال ۱۳۷۹ کتاب «پیوند شعر و موسیقی آوازی» نوشته حسین دهلوی٬ برنده جایزه کتاب سال شد. همچنین او در سومین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهره ماندگار معرفی شد.

source: wikipedia
@partmusicschool

حسین دهلوی
بخشی از صحنه چهارم باله ی بیژن و منیژه
شادی همراهان بیژن
#Demo

محمدرضا شجریان

 

 استاد محمدرضا شجریان موسیقیدان، خواننده و آهنگساز بنام ایرانی است.

 سایت انجمن آسیا وی را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرده‌است.شجریان در ایران ملقب به “خسرو آواز ایران” می‌باشد، او همچنین نامزد دو جایزه گرمی شده است.

 شجریان در قرائت قرآن نیز فعالیت داشته و دعای ربنا معروف‌ترین تلاوت قرآنیِ اوست؛ این اثر توسط سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به عنوان اثر ملی ثبت شده‌است.

 شجریان در یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. خواندن را از کودکی، با توجه به استعداد و صدای خوبش، تحت تعلیم پدر، که خود قاری قرآن بود،آغاز کرد و مشغول به پرورش صدای خویش شد.

 او در سال ۱۳۴۶ به تهران رفت و با احمد عبادی آشنا شد و همچنین در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت نمود. در همین سال برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان نزد ابراهیم بوذری رفت. در سال ۱۳۴۹، درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد.

 در ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیف‌های آوازی را نزد وی دنبال کرد. او در برنامه گل‌ها با نورعلی‌خان برومند آشنا شد و شیوهٔ آوازی سید حسین طاهرزاده را نزد او آموخت. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی ردیف آوازی ایشان و شیوه‌های تصنیفخوانی را فراگرفت.

در همین سال، به همراه گروهی از هنرمندان همچون #محمدرضا_لطفی، ناصر فرهنگ‌فر، #حسین_علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجه‌ای، به عضویت مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت درآمد.

 در طی این سال ها شجریان با هنرمندان شناخته شده فعالیت های بسیاری داشته وحدود 58 آلبوم منتشر کرده و کنسرت های متعددی برگزار کرد.

 یکی از آثارشناخته شده او، چاووش ۶( سپیده ) می‌باشد که اثری با محتوای انقلابی بوده و تصنیف معروف ” ایران ای سرای امید” که مربوط به شعری از هوشنگ ابتهاج و آهنگی از محمدرضا لطفی می‌باشد.

 استاد شجریان در سال های اخیر به دلیل بیماری، فعالیتی در موسیقی نداشته است اما منش و بزرگی و آثار ماندگارشان همچنان ایشان را محبوب ترینِ هنرمندان نزد مردم نگاه داشته است.
با آرزوی سلامتی برای ایشان.

source: wikipedia
@partmusicschool

 

بخشی از ساز آواز ماهور از آلبوم سپیده، چاووش 6
محمدرضا شجریان وگروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی

احمد عاشورپور، پدر موسیقی محلی گیلان

 

احمد عاشورپور خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا و همچنین مهندس کشاورزی بود. بیشتر ترانه‌های او به زبان گیلکی و برخی نیز به زبان فارسی بوده و از وی به‌عنوان پدر موسیقی فولکلور گیلان یاد می‌شود.

 احمد عاشورپور، در ۱۸ بهمن ۱۲۹۶ در بندر انزلی زاده شد. او از کودکی با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی با وزن و قافیه و ریتم در شعر آشنا شد. بعد ها در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.

 در سال ۱۳۲۲ به “ابوالحسن صبا” معرفی شد و در رادیو تهران به خوانندگی پرداخت. در آن زمان او و معتمد وزیری (از اهالی کردستان) نخستین کسانی بودند که ترانه‌های محلی را به عرصهٔ رادیو کشاندند. در این دوره با “مرتضی محجوبی” و “حسین تهرانی ” همکاری می کرد. او همچنین به دعوت “روح‌الله خالقی “با انجمن ملی موسیقی همکاری داشت.

 ترانه‌های او را نه تنها مردم گیلان که بسیاری از مردم در سایر نقاط ایران ورد زبان داشتند. در دورانی که ترانه‌های محلی بسیار حقیرتر از خواندن ترانه‌های معمول به نظر می‌آمد، او به خواندن ترانه‌های مردمی پرداخت، ترانه‌هایی که رنگ و بوی زندگی مردم کوچه و بازار، مردم زحمت کش و تهی دستان را داشت.

 او می‌دانست اصالت معنای کهنگی و در جا زدن ندارد بلکه هنر وقتی اصالت دارد که محصول زمانه اش باشد و از دل نیازهای زمانه برآمده باشد.

 بر همین اساس بود که او با موسیقی مردمی اروپا آشنایی یافت و نزد یک خانم اتریشی به یادگیری موسیقی پرداخت.
موسیقی عاشورپور بازآفرینی خلاق و هنرمندانهٔ موسیقی فولکور و مردمی بود.

امید، عنصر شاخص ترانه‌های عاشورپور بود زیرا برای مردمی می خواند که در پهنهٔ شالیزارها به جنگ زالوها می‌روند تا زندگی را پیدا کنند و موسیقی امید بخش می‌خواهند، موسیقی که طوفان دریا را به عرصهٔ کلام بکشاند. همانطور که در قسمتی از یکی از ترانه‌هایش گفته : “زیباتر از جهان امید ای دوست، جهانی نیست”

عاشورپور عاشق مردم بود و بارها گفته بود که تنها آرزویم خوشبختی همهٔ مردم جهان به‌ویژه مردم ایران است. این سخن او تنها شعار نبود،بلکه او با هنر خود این عشق را به اثبات رسانید.

برخی از آثار مشهور او: آی لیلی،جینگه جینگه جان، دریا طوفان،کوراشیم،پاچه لیلی،گل بیاره و … هستند که امروزه توسط هنرمندان دیگر نیز بازخوانی شده اند.

استاد عاشورپور در ۲۲ دی ۱۳۸۶ در تهران درگذشت.

source: wikipedia
@partmusicschool

بخشی از ترانه جینگه جینگه جان

 

بخشی از ترانه جمعه بازار

نکاتی درباره انتخاب ساز برای کودکان و بزرگسالان

 

انتخاب ساز مبحثی شخصی و سلیقه ای است اما عوامل زیادی می توانند در آن تاثیر گذار باشند که با بررسی آنها می توان به نتیجه و انتخاب درست تری رسید. در ادامه نکات مهمی که هنگام انتخاب ساز باید در نظر داشته باشید را مطرح کرده و به بررسی آنها می پردازیم

 به چه سازی علاقه دارید و از چه نوع موسیقی لذت میبرید؟

مهمترین عامل در انتخاب ساز، علاقه شخصی به آن ساز است و سازی که بدون علاقه و با اجبار انتخاب بشود احتمال شکست در آن زیاد تر است. از آنجا که در انتخاب ساز عامل زمان و هزینه مالی درگیر هستند، باید به درستی بدانید از چه نوع موسیقی لذت می برید، اگر به موسیقی راک علاقمند هستید ویولن ساز مناسبی برای شما نخواهد بود!

انتخاب ساز برای کودکان

اگر به موسیقی کلاسیک علاقمند هستید و یا به دنبال انتخاب ساز کلاسیک برای کودک خود هستید، یادگیری ساز هایی مانند پیانو و ویولن گزینه ی مناسبی است، زیرا پایه موسیقی ما را قوی می سازد، مخصوصا پیانو که سازی پایه ای بوده و زمینه یادگیری صحیح موسیقی را فراهم کرده و درک عمیقی از تئوری به شما می دهد.

با توجه به این که پیانو و ویولن به زمان زیاد برای تمرین نیاز دارند، یادگیری این دو ساز هر چه از سنین پایین تر آغاز شود بهتر است و امکان یادگیری ساز دیگری در آینده را راحت تر میسازد. همچنین برای افرادی که به یادگیری مباحث نظری و تئوری موسیقی نیز علاقمند هستند، پیانو گزینه مناسب تری خواهد بود.

 

در مبحث انتخاب ساز، پس از علاقه شخصی، دو عامل زمان و بودجه مالی نقش مهمی دارند.

برای تمامی ساز های موسیقی لازم است زمان زیادی اختصاص داده شود تا به سطحی حرفه ای از نوازندگی رسید، اما با زمان اندک نیز می توان نوازنده ای در سطح معمولی یا قابل قبول برای خود نیز بود. اگر زمان اندکی برای تمرین دارید و فقط برای سرگرمی به دنبال یادگیری ساز هستید، سازهایی مانند ویولن و یا ساز های ایرانی مانند کمانچه برای شما مناسب نخواهد بود.همچنین بسیاری از ساز ها هستند که با هزینه ای اندک قابل تهیه و یادگیری اند مانند دف و تنبک، اما سازی مانند پیانو به هزینه نسبتا بالایی نیاز دارد

در انتخاب ساز لازم است یه محدودیت های جسمانی و فیزیکی خود توجه کنید.

برای مثال نواختن سازهایی مانند کنترباس و یا ترومبون ممکن است برای افردای با اندام کوچک و بازوان ضعیف دشوار باشد.
همچنین در نوازندگی ساز های بادی، توانایی و ظرفیت دستگاه تنفسی بسیار عامل مهمی است. با این حال اگر به سازی علاقه دارید که نواختن آن ممکن است بر اساس توانایی جسمانی شما کمی دشوار باشد، آن را دنبال کنید و از تمرینات فیزیکی که برای کمک به نوازندگی موجود است استفاده کنید.

 

خوب است بدانید که آیا علاقه دارید تنها سازی بنوازید یا همراه با آن آواز نیز بخوانید.

اگر به خوانندگی علاقه دارید و دوست دارید خود را با سازی همراهی کنید، دو ساز پیانو و گیتار برای شما گزینه های مناسبی خواهند بود. بسیاری از موسیقیدانان از سازهای دیگری برای همراهی آواز نیز استفاده میکنند اما پیانو و گیتار با توجه به امکاناتی که از نظر صوتی دارند (مانند توانایی اجرای هارمونی و اصوات دیگر) برای همراهی با خواننده بسیار مناسب هستند.
همچنین یادگیری سازهایی مانند تار و سه تار نیز مناسب است.

 

در آخر باید بدانید که برای موفق شدن در هر سازی لازم است صبور باشید و به تمرین بپردازید، همانطور که قبلا گفتیم یادگیری برخی ساز ها به زمان زیادتری نیاز دارد و این مسئله نباید شما را ناراحت و دلسرد کند.

همچنین اگر بزرگسال هستید، به این گقته که یادگیری موسیقی از کودکی مناسب است اکتفا نکنید.
درست است که کودکان توانایی یادگیری و انعطاف پذیری بالاتری دارند، اما بزرگسالان با توانایی مدیریت زمان ، تمرینات دقیق تر، و جدی گرفتن تمرینات موسیقی و انتخاب دقیق تر در ساز خود نیز موفق خواهند بود.

 

ترجمه شده توسط آموزشگاه موسیقی پارت

🎹 source: thoughtco.com

🎹 livingpianos.com

زندگینامه استاد علی اصغر بهاری

علی اصغر بهاری در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد شد. او اصالتاً اهل شهر بهار بود.
او از 13 سالگی به همراه مادرش که فرزند میرزا علی خان نوازنده ماهر کمانچه بود در خانه ی پدربزرگش زندگی می کرد، در این زمان بود که با موسیقی انس گرفت و به کمانچه‌نوازی پدربزرگش علاقه‌مند شد.

به درخواست مادرش از میرزا علی خان به مدت ۲ سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت ۴ سال در مکتب سه دایی خود به نام‌های رضاخان، اکبرخان و حسن‌خان که در یک قرن پیش جزو هنرمندان نامی ایران به حساب می‌آمدند، دست به تکمیل تجربیات خود در کمانچه نوازی زد.

در هجده سالگی، همراه با ارکستر ابراهیم‌خان منصوری در کنسرتی که در یک سالن بر پا شده بود شرکت کرد و از همین‌جا آوازه شهرت بهاری به گوش موسیقی‌دانان رسید.

پس از چند سال که پیانو به جای سنتور و ویولن به جای کمانچه رواج پیدا کرده بود، وی نیز کمانچه را زمین گذاشت و نواختن ویولن را آغاز کرد و نزد رضا محجوبی به تکمیل آموخته‌های خود در موسیقی ایرانی پرداخت.

بهاری پس از چندی در مشهد کلاس موسیقی جهت تعلیم می‌گشاید و یک سال هم با حبیب سماعی استاد سنتور کار می‌کند و شاگرد تعلیم می‌دهند و بعداً به تهران می‌آید و توسط استاد روح‌الله خالقی به مدرسه موسیقی جهت تعلیم دعوت می‌شود و در هنرستان شروع به همکاری می‌نماید.
این ایام مصادف بود با گشایش رادیو که او را نیز به همکاری فرا می‌خواند.
در سال ۳۲ بود که پس از سال‌ها دوری از کمانچه، با علاقه فراوان دوباره این ساز را دست گرفت.
پس از اجراهای اصفر بهاری در رادیو، دانشگاه تهران از وی دعوت کرد تا به تعلیم هنرجویان این دانشگاه بپردازد. در سال ۱۳۴۶ با دعوت رادیو فرانسه در سالن دلاویل در میان سه هزار بیننده به اجرا پرداخت.

وی با همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران، شاگردان خوبی را تربیت کرد که هر کدام هم اکنون یکی از بهترین کمانچه‌نوازهای کشور می‌باشند.
علی اصغر بهاری نقش مهمی را در روایت تصانیف و نغمه‌های فراموش شده و مهجور موسیقی ایرانی دارد. چنانچه بسیاری از تصانیف و نغمه‌هایی که اکنون موجود است، مدیون حافظه اوست.

وی در دههٔ ۶۰، با #فرامرز_پایور، #جلیل_شهناز، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، در گروه اساتید موسیقی ایران همکاری داشت که در این دوران آلبوم‌های انتظار دل و خلوت گزیده (با صدای استاد #محمدرضا_شجریان) و لیلی و مجنون، دل شیدا و کنسرت اساتید موسیقی ایران (باصدای #شهرام_ناظری) اجرا شدند.

علی اصغر بهاری، در روز شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۷۴ شمسی در ۹۰ سالگی درگذشت.
source: wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

 

بخشی از “فرود و رنگ” از آلبوم:
#نغمه_های_جانسوز

بخشی از “ضربی بیداد، فرود به همایون”
از آلبوم “سنتور و کمانچه”