گوستاو مالر آهنگسازی تاثیرگذار و رهبر ارکستری توانا و بزرگ بود.
سمفونی شماره ۱۰، آخرین اثر مالر بود که در تابستان ۱۹۱۰ نوشته شد. مالر در زمان ساخت این اثر نگرانی هایی داشت، با خود می اندیشید که بزرگانی مانند #بتهوون تنها توانستند ۹ سمفونی بنویسند و فکر میکرد که این یک نفرین است!
مالر که احساس می کرد مرگش نزدیک است، تصمیم به ساخت سمفونی شماره ۱۰ گرفت. گفته شده هنگامی که نوشتن آن را آغاز کرده به همسرش آلما گفته که خطر و نفرین از سر او گذشته! اما متاسفانه مالر موفق به تکمیل این سمفونی نشد و تنها یک موومان آن را کامل کرده بود و از باقی آن طرحی کلی به جا مانده بود.
این اثر می تواند بازتابی باشد از آشفتگی درونی او، در آن زمان در حرفه ی آهنگسازی او در اوج قدرت بود اما زندگی شخصی اش مشکلات بسیاری داشت ( او از مشکلات قلبی اش آگاه بود و همینطور می دانست که همسرش به او وفادار نیست.)
گوستاو مالر در پنجاه و یک سالگی و هنگام تکمیل آخرین اثرش، به دلیل عفونت خونی از دنیا رفت.
“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”
source: classicfm.com
@partmusicschool
بخشی هایی از موومان اول سمفونی شماره ۱۰
گوستاو مالر
#Gustav_Mahler
Conductor: Claudio Abbado
پیمان یزدانیان پیانیست و آهنگساز، در ۱۳ دی ۱۳۴۷ در تهران متولد شد.
او فراگیری پیانو را از ۶ سالگی و از ۱۲ سالگی نیز آموزش هارمونی و آهنگسازی را نزد استاد پلوس خفری آغاز کرد. دورههای تکمیلی آموزشی نزد اساتید کنسرواتوار وین و گراتس را در تهران و همچنین یک دوره پیشرفته را در مارسی با پروفسور ژینت گوبر گذارند.
وی در سال ۱۳۷۷ موفق به کسب رتبه نخست در کنکور موزیکال فرانسه در رشته نوازندگی #پیانو شد. یزدانیان تاکنون برنامههای تکنوازی و گروهی متعددی را در ایران و فرانسه به اجرا گذاشته است و پس از ساختن چند موسیقی برای فیلمهای کوتاه، از سال ۱۳۷۸ به آهنگسازی برای فیلمهای سینمایی نیز پرداخت.
یزدانیان با کارگردانهای شهیر سینمای ایران از جمله مسعود کیمیایی، عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و … همکاری داشته است.او آهنگساز موسیقی متن فیلم کوتاه «تولد نور» ساخته عباس کیارستمی برای افتتاحیه جشنواره فیلم لوکارنو سویس است.
از آثار او می توان به موسیقی متن فیلمهای «آب وآتش»، «از کنار هم میگذریم»، «باد مارا خواهد برد» «ایستگاه متروک»، «شبهای روشن» (که از مشهور ترین آثار اوست) «گاهی به آسمان نگاه کن»، «چهارشنبه سوری» «سربازهای جمعه» و … نام برد که همگی در آلبوم های متفاوتی منتشر شده اند.
یزدانیان همچنین در ساخت موسیقی متن فیلمهای خارجی «تب بهاری» «عمارت تابستانی» «کوه بودا»نیز همکاری داشته است که در مطالب پیشین آن ها را معرفی کرده ایم.
موسیقی فیلمهای پیمان یزدانیان بسیار حسی هستند، او بیش از آنکه به سبک و سیاقی مشخص دل ببندد، دلبسته داستان فیلم میشود و بر اساس تم و فضای کلی آن پیش میرود. همین ویژگی باعث میشود که موسیقیهای او بهرغم داشتن نقاط مشترک بسیار، متفاوت به نظر برسند.
یزدانیان علاوه بر موسیقی فیلم، به آهنگسازی مستقل موسیقی کلاسیک و نوازندگی پیانو نیز می پردازد و بسیاری از آثار او در تهران و پاریس اجرا شده اند. آلبوم «سوئیتها» مجموعه آثاری برای پیانو از او منتشر شده که در مطالب قبل به معرفی آن پرداخته ایم. نشر موسیقی #هرمس تاکنون شش آلبوم موسیقی از پیمان یزدانیان منتشر کرده است.
source: @partmusicschool khabargozarisaba.ir
بخشی از #موسیقی_فیلم
“شب های روشن”
آهنگساز: #پیمان_یزدانیان
برای درک بهتر داستان مرگ #چایکوفسکی و آخرین سمفونی او (پاتتیک) لازم است تا حدودی با زندگی او آشنا باشیم.
چایکوفسکی یکی از بزرگرترین و تاثیرگذار ترین آهنگسازان تاریخ موسیقی بود، با این حال زندگی اش فراز و نشیب های بسیار داشت و درد و غم بسیاری را تحمل می کرد. شایعاتی درباره روابطش، ترس ها و فوبیاهایی که ذهنش را مشغول کرده بود، فشار زیادی بر او وارد می کرد.
سمفونی شماره شش، آخرین اثر چایکوفسکی است. سه موومان ابتدای آن فضایی درخشان و خوش بینانه دارند، اما آخرین موومان آن بسیار متفاوت است، فضایی مالیخولیایی و سرشار از اندوه و سوگواری.
حتی پایان این سمفونی نیز با باقی آثار او متفاوت است و بر خلاف پایان هیجان انگیز دیگر سمفونی ها، به آرامی و در سکوت حل می شود.
چایکوفسکی این اثر را درست ۹ روز قبل از مرگش به روی صحنه برد و رهبری کرد. او در تاریخ ۶ نوامبر ۱۸۹۳ و در سن ۵۳ سالگی از دنیا رفت.
دلیل رسمی مرگ او، نوشیدن آب آلوده و ابتلا به وبا اعلام شد، اما بسیاری دیگر همچنان بر این باورند که مرگ او به دست خودش صورت گرفته و سمفونی آخر او نیز نامه ی خودکشی او بوده است…
ایگور استراوینسکی یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین آهنگسازان قرن بیستم محسوب میشود.
استراوینسکی در ۱۷ ژوئن ۱۸۸۲ در لومونوسف روسیه در به دنیا آمد.
مادرش نوازنده پیانو و پدرش خواننده اپرا بود و با هنرمندان بزرگی مانند #کورساکف روابط نزدیک داشت و این امر سبب شد که ایگور در محیطی سرشار از موسیقی و هنر بزرگ شود.
ایگور نه ساله بود که شروع به آموختن پیانو کرد و به سرعت توانایی خواندن قطعات موسیقی را پیدا کرد.
پدر و مادرش قصد نداشتند پسرشان موسیقیدان شود بنابراین به اصرار خانواده به تحصیل حقوق در دانشگاه سنت پیترز بورگ پرداخت و ازدواج کرد.
اغلب ملودی هایی را که به ذهنش می رسید در دم ثبت می کرد، روزی امکان ارائه کارهایش به ریمسکی کورساکف فراهم شد، ولی کورساکف به او گفت که بهتر است به تحصیل حقوق ادامه دهد!
اما به او پیشنهاد داد اگر مایل است می تواند برای فراگیری هارمونی و کنترپوان نزد وی آید.
حدود پنج سال از این موضوع گذشت، ایگور شبانه روز حرفهای استاد را در تمرینات خود به کار می بست، بارها و بارها کارهای خود را به کورساکف نشان داد و او هیچ یک را نمی پذیرفت تا اینکه روزی یکی از کارهای مفصل او را لایق اجرا دانست که عبارت بود از یک سمفونی و تعدادی آواز.
موسیقی استراوینسکی همراه با تغییر ملیتها و خط سیر پر فراز و نشیب زندگیش، دچار تحولات قابل توجهی شد.
آثار استراوینسکی با نقاط شاخصی مانند جلوه های ارکسترال، سنکوپها و الگوهای ریتمیک پیچیده، استفاده از فاصله های ناهماهنگ و … شناخته می شوند.
در ۱۹۱۷ استراوینسکی در ایتالیا با #پابلو_پیکاسو نقاش اسپانیایی، آشنا شده بود که این آشنایی نه تنها به نقاشی پیکاسو از پرتره استراوینسکی منجر شد، بلکه کار مشترک را نیز به دنبال داشت و این دو هنرمند به اتفاق لئونید ماسین طراح رقص باله ، در سال ۱۹۲۰ باله پولچینلا Pulcinella را روی صحنه بردند.
او با وجود اینکه علاقه اش به آهنگسازی بیشتر از اجرا بود اما در سالهای بعد به عنوان رهبر ارکستر و پیانیست به تور اروپا رفت وآمریکا در سال ۱۹۲۵ برای اولین بار شاهد حضور او بود.
از آثار او می توان به سموفونی ها، کنسرتو ویولن، باله های مشهور “پرندهٔ آتشین” ، “پتروشکا “و “پرستش بهار” اشاره کرد.
«پرستش بهار» جنجال بزرگی در دنیای موسیقی به راه انداخت و بحثهای داغی را در همهجا برانگیخت و تا به آن روز کسی هرگز چیزی شبیه به آن نشنیده بود و استراوینسکی را به نگین افتخار موسیقی مدرن تبدیل کرد.
source: wikipedia harmonytalk bartarin ha
@partmusicschool
👇👇👇
رقص روس از باله ی #پتروشکا
اثر #ایگور_استراوینسکی
سایمون_رتل و ارکستر فیلارمونیک برلین