موسیقی متن فیلم شکلات

 

فیلم #شکلات ساخته ی #لاسه_هالستروم فیلم ساز سوئدی، یک افسانه ی پریان است که در دنیای مدرن اتفاق می افتد و مانند همه ی افسانه ها، داستانی اخلاقی و پندآموز دارد.

موسیقی این فیلم ساخته ی آهنگساز انگلیسی #ریچل_پورتمن است.

پورتمن نخستین آهنگساز زنی است که بخاطر موسیقی فیلم #اما برنده ی جایزه #اسکار و برای فیلم شکلات نامزد اسکار شد.
قبل از پورتمن هیچ آهنگساز زنی برای موسیقی متن فیلم برنده ی اسکار نشده بود.

تضاد بین سنت و مدرنیسم، لیبرالیسم و محافظه کاری که تِم اصلی فیلم شکلات است در موسیقی پورتمن انعکاس یافته است.
پورتمن با بکار گیری دو نوع موسیقی این تضاد را بیان کرده، موسیقی کلاسیک و ارکسترال، و موسیقی لاتین و اسپانیایی که بیانگر آزادی و رهایی از قید و بند هاست.

یکی از موسیقی های مشهور این فیلم نیز “ماینر سوئینگ” بوده که اثر آهنگساز و نوازنده جز بلژیکی #جانگو_راینهارت است.

منبع: کتاب یک قرن موسیقی فیلم
@partmusicschool
👇👇👇

Minor Swing

 

Guillaume’s Confession

ایگور استراوینسکی

 

ایگور استراوینسکی یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین آهنگسازان قرن بیستم محسوب می‌شود.

استراوینسکی در ۱۷ ژوئن ۱۸۸۲ در لومونوسف روسیه در به دنیا آمد.
مادرش نوازنده پیانو و پدرش خواننده اپرا بود و با هنرمندان بزرگی مانند #کورساکف روابط نزدیک داشت و این امر سبب شد که ایگور در محیطی سرشار از موسیقی و هنر بزرگ شود.

ایگور نه ساله بود که شروع به آموختن پیانو کرد و به سرعت توانایی خواندن قطعات موسیقی را پیدا کرد.
پدر و مادرش قصد نداشتند پسرشان موسیقیدان شود بنابراین به اصرار خانواده به تحصیل حقوق در دانشگاه سنت پیترز بورگ پرداخت و ازدواج کرد.

اغلب ملودی هایی را که به ذهنش می رسید در دم ثبت می کرد، روزی امکان ارائه کارهایش به ریمسکی کورساکف فراهم شد، ولی کورساکف به او گفت که بهتر است به تحصیل حقوق ادامه دهد!
اما به او پیشنهاد داد اگر مایل است می تواند برای فراگیری هارمونی و کنترپوان نزد وی آید.

حدود پنج سال از این موضوع گذشت، ایگور شبانه روز حرفهای استاد را در تمرینات خود به کار می بست، بارها و بارها کارهای خود را به کورساکف نشان داد و او هیچ یک را نمی پذیرفت تا اینکه روزی یکی از کارهای مفصل او را لایق اجرا دانست که عبارت بود از یک سمفونی و تعدادی آواز.

موسیقی استراوینسکی همراه با تغییر ملیتها و خط سیر پر فراز و نشیب زندگیش، دچار تحولات قابل توجهی شد.

آثار استراوینسکی با نقاط شاخصی مانند جلوه های ارکسترال، سنکوپها و الگوهای ریتمیک پیچیده، استفاده از فاصله های ناهماهنگ  و … شناخته می شوند.

در ۱۹۱۷ استراوینسکی در ایتالیا با #پابلو_پیکاسو نقاش اسپانیایی، آشنا شده بود که این آشنایی نه تنها به نقاشی پیکاسو از پرتره استراوینسکی منجر شد، بلکه کار مشترک را نیز به دنبال داشت و این دو هنرمند به اتفاق لئونید ماسین طراح رقص باله ، در سال ۱۹۲۰ باله پولچینلا Pulcinella را روی صحنه بردند.

او با وجود اینکه علاقه اش به آهنگسازی بیشتر از اجرا بود اما در سالهای بعد به عنوان رهبر ارکستر و پیانیست به تور اروپا رفت وآمریکا در سال ۱۹۲۵ برای اولین بار شاهد حضور او بود.

از آثار او می توان به سموفونی ها، کنسرتو ویولن، باله های مشهور “پرندهٔ آتشین” ، “پتروشکا “و “پرستش بهار” اشاره کرد.
«پرستش بهار» جنجال بزرگی در دنیای موسیقی به‌ راه انداخت و بحثهای داغی را در همه‌جا برانگیخت و تا به ‌آن ‌روز کسی هرگز چیزی شبیه به آن نشنیده بود و استراوینسکی را به نگین افتخار موسیقی مدرن تبدیل کرد.
source: wikipedia harmonytalk bartarin ha
@partmusicschool
👇👇👇

 

رقص روس از باله ی #پتروشکا
اثر #ایگور_استراوینسکی
سایمون_رتل و ارکستر فیلارمونیک برلین

زندگینامه استاد علی اصغر بهاری

علی اصغر بهاری در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد شد. او اصالتاً اهل شهر بهار بود.
او از 13 سالگی به همراه مادرش که فرزند میرزا علی خان نوازنده ماهر کمانچه بود در خانه ی پدربزرگش زندگی می کرد، در این زمان بود که با موسیقی انس گرفت و به کمانچه‌نوازی پدربزرگش علاقه‌مند شد.

به درخواست مادرش از میرزا علی خان به مدت ۲ سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت ۴ سال در مکتب سه دایی خود به نام‌های رضاخان، اکبرخان و حسن‌خان که در یک قرن پیش جزو هنرمندان نامی ایران به حساب می‌آمدند، دست به تکمیل تجربیات خود در کمانچه نوازی زد.

در هجده سالگی، همراه با ارکستر ابراهیم‌خان منصوری در کنسرتی که در یک سالن بر پا شده بود شرکت کرد و از همین‌جا آوازه شهرت بهاری به گوش موسیقی‌دانان رسید.

پس از چند سال که پیانو به جای سنتور و ویولن به جای کمانچه رواج پیدا کرده بود، وی نیز کمانچه را زمین گذاشت و نواختن ویولن را آغاز کرد و نزد رضا محجوبی به تکمیل آموخته‌های خود در موسیقی ایرانی پرداخت.

بهاری پس از چندی در مشهد کلاس موسیقی جهت تعلیم می‌گشاید و یک سال هم با حبیب سماعی استاد سنتور کار می‌کند و شاگرد تعلیم می‌دهند و بعداً به تهران می‌آید و توسط استاد روح‌الله خالقی به مدرسه موسیقی جهت تعلیم دعوت می‌شود و در هنرستان شروع به همکاری می‌نماید.
این ایام مصادف بود با گشایش رادیو که او را نیز به همکاری فرا می‌خواند.
در سال ۳۲ بود که پس از سال‌ها دوری از کمانچه، با علاقه فراوان دوباره این ساز را دست گرفت.
پس از اجراهای اصفر بهاری در رادیو، دانشگاه تهران از وی دعوت کرد تا به تعلیم هنرجویان این دانشگاه بپردازد. در سال ۱۳۴۶ با دعوت رادیو فرانسه در سالن دلاویل در میان سه هزار بیننده به اجرا پرداخت.

وی با همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران، شاگردان خوبی را تربیت کرد که هر کدام هم اکنون یکی از بهترین کمانچه‌نوازهای کشور می‌باشند.
علی اصغر بهاری نقش مهمی را در روایت تصانیف و نغمه‌های فراموش شده و مهجور موسیقی ایرانی دارد. چنانچه بسیاری از تصانیف و نغمه‌هایی که اکنون موجود است، مدیون حافظه اوست.

وی در دههٔ ۶۰، با #فرامرز_پایور، #جلیل_شهناز، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، در گروه اساتید موسیقی ایران همکاری داشت که در این دوران آلبوم‌های انتظار دل و خلوت گزیده (با صدای استاد #محمدرضا_شجریان) و لیلی و مجنون، دل شیدا و کنسرت اساتید موسیقی ایران (باصدای #شهرام_ناظری) اجرا شدند.

علی اصغر بهاری، در روز شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۷۴ شمسی در ۹۰ سالگی درگذشت.
source: wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

 

بخشی از “فرود و رنگ” از آلبوم:
#نغمه_های_جانسوز

بخشی از “ضربی بیداد، فرود به همایون”
از آلبوم “سنتور و کمانچه”

زندگینامه آرام خاچاتوریان

 

آرام خاچاتوریان آهنگساز و رهبر ارکستر، یکی از موسیقیدانان قرن بیستم است، آثار او در زمره محبوب ترین قطعات هنری معاصر قرار دارند.

آرام خاچاتوریان در 6 ژوئن 1903 در حومه شهر تفلیس، در خانواده ای فقیر ارمنی متولد شد.
در آن زمان در این شهر مدرسه موسیقی و سالن اپرای ایتالیایی وجود داشت و هنرمندان مشهور آن دوره مانند راخمانینف به آنجا آمد و شد داشتند.

خاچاتوریان شهر زادگاهش را “شهر نواها” می خواند، او در این شهر با ترکیبی از موسیقی ملل مختلف آشنا شد و تاثیرات بسیاری پذیرفت.

خاچاتوریان از همان آغاز مجذوب موسیقی سنتی ارمنی شد. در دورهٔ تحصیل در مدرسه نواختن هورن را آموخت و با آموختن دقیق زبان روسی در سن ۱۹سالگی به مسکو رفت تا در آنجا تحصیل کند. چند ماه نگذشت که خاچاتوریان رشتهٔ خود را عوض کرده و در مؤسسه آموزش موسیقی کالج موسیقی دولتی گنسین در رشتهٔ ساز ویلونسل نام‌نویسی کرد.

خاچاتوریان سه سال بعد وارد کلاس آهنگ‌سازی و یک سال پس از آن وارد کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو شد. وی در آن‌جا تحت نظر استادانی هم‌چون نیکولای میاسکوفسکی و میخائیل گنسین آموزش دید.

آرام خاچاتوریان در این کنسرواتوار به همراه سرگئی _پروکفیف و دمیتری شوستاکوویچ به عنوان یکی از محبوب‌ترین و موفق‌ترین آهنگ‌سازان دورهٔ شوروی شناخته شد.

از میان آثار او میتوان به باله های Gayane و اسپارتاکوس، کنسرتو پیانو، ویولن، ویولنسل و راپسودی های مختلف، سمفونی ها و آثار مشهوری برای موسیقی متن فیلم و تلویزیون اشاره کرد.

استعداد و توانایی این آهنگساز برجسته بیش از هرچیز در سمفونی هایش دیده می شود.
کنسرتو پیانو و کنسرتو ویولن او در سالهای 1936 و 1940 با استقبال بی نظیری رو به رو شدند و از موفقیت های بزرگ زندگی هنری او بشمار می آیند و سبک متمایز و خلاقیت های جسورانه او را به نمایش می گذارند.
source: harmonytalk. wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

#آرام_خاچاتوریان
“والس از سوئیت بالماسکه”

عجیب ترین سازهای تاریخ موسیقی

کالیمبا یکی از قدیمی ترین سازهای آفریقایی بوده و قدمت آن به هزاران سال پیش باز میگردد.
کالیمبا اولین بار حدود 3 هزار سال پیش و در کنار رود “زامبزی” ساخته شد.در افسانه های آفریقایی گفته شده که با صدای جادویی کالیمبا می توان با اجداد مرده ملاقات کرد!

این ساز از یک تخته ی چوبی و تعدادی چنگک فلزی ساخته شده،در قدیم به جای تیغه های فلزی، از ساقه بامبو استفاده می شد. نوازنده باید آن را در دو دست خود گرفته و با هر دو انگشت شست آن را بنوازد.

کالیمبا بر اساس منطقه ساخت آن، کوک های متفاوتی دارد اما رایج ترین نوع آن در مُد “میکسو لیدیَن” کوک شده و با آن از15 تا 23 نت میتوان اجرا کرد.
کالیمبا با نام های مختلفی مانند “پیانوی شستی” “ماریمبولا” “مبریا” و “جزایر کارائیب” نیز شناخته شده است.

source: kalimbamagic.com
@partmusicschool

در ادامه ویدیویی از دو نمونه کالیمبای سنتی و مدرن را میبینیم
👇👇👇

 

جاش گروبن، خواننده و ترانه سرای موسیقی پاپ-کلاسیک

 

جاشوا وینسلو گروبَن  خواننده و ترانه سرای آمریکایی، ملقب به #جاش_گروبن در 27 فوریه 1981 در لس آنجلس-کالیفرنیا به دنیا آمد.
حرفه او با محدوده صدایی “باریتون لیریک” بیشتر بر آواز #کلاسیک و #پاپ و همینطور #تئاتر_موزیکال متمرکز است.

گروبن در سال 2007 به پرفروش ترین خواننده آمریکا تبدیل شد و آلبومش در آن سال بالای 22 میلیون نسخه به فروش رسید، همینطور در سال 2015 آلبوم او فروشی بالای 25 میلیون نسخه در جهان داشت!

در کلاس هفتم بود که اولین اجرای خود را به عنوان خواننده به روی صحنه برد، اما در آن زمان در هنرستان در رشته ی تئاتر موزیکال تحصیل کرده و آواز را به صورت حرفه ای دنبال نمی کرد.
او همچنین در مرکز هنری اینترلوکن در میشیگان به تحصیل موسیقی و تئاتر پرداخت و در این دوره به عنوان خواننده #اپرا فعالیت می کرد.

پس از آن توسط مربی آوازش به “دیوید فاستر” مدیر جایزه گرمی معرفی شد که تاثیر زیادی در پیشرفت او داشت.
او مدت کوتاهی در دانشگاه “کارنگی ملون” نیز به تحصیل موسیقی تئاتر پرداخت اما با پیشنهاد همکاری در استودیوی وارنر بروس، دانشگاه را ترک کرد.

گروبن تا کنون در تئاتر های موزیکال بسیاری ایفای نقش کرده، کنسرت های متعددی مخصوصا در امور خیریه در سرتاسر دنیا برگزار کرده و همینطور در موسیقی فیلم نیز فعالیت داشته که موسیقی تیتراژ پایانی فیلم #تروی با آهنگسازی #جیمز_هورنر یکی از شناخته شده ترین آثار اوست.
@partmusicschool

در ادامه چند نمونه از ترانه های او را خواهیم شنید
👇👇👇

موسیقی متن فیلم #تروی
آهنگساز: James Horner
خواننده: Josh Groban

Josh Groban- Per Te

زندگینامه ایزاک آلبنیز

“ایزاک آلبنیز”
آهنگساز ، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر اسپانیایی، و نمادی از تولد دوباره موسیقی اسپانیا در قرن بیستم است.
آلبنیز در ۲۹ مه ۱۸۶۰ در کامپردن به دنیا آمد. خواهر بزرگترش وقتی ایزاک ۳ ساله بود آموزش موسیقی را به او آغاز کرد.
هفت ساله بود که توانست در آزمون ورودی هنرستان موسیقی پاریس موفق شود ولی به خاطر سن کم نتوانست مجوز تحصیل در هنرستان را پیدا کند.
در نوجوانی جهانگردی را آغاز کرد و از آمریکای جنوبی تا آمریکای شمالی سفر کرد و هر جا که می‌توانست کنسرتی برگزار می‌کرد.

در سال ۱۸۸۰ به پراگ، وین و بوداپست سفر کرد. دوران اوج فعالیت حرفه‌ای او بین سال‌های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۲ بود، این در این سال‌ها سرتاسر اروپا کنسرت برگزار کرد و با استقبال بسیار روبرو شد.

آلبنیز در آثار خود از موسیقی اصیل اسپانیایی و موسیقی فلامنکو و همچنین فرهنگ مناطق مختلف اسپانیا تاثیر گرفته و نام بیشتر آثار او از نام شهرهای مختلف اسپانیا مشتق شده است مانند: آندلوس، کاتالونیا، آراگون،ایبریا ، آستوریاس و …

#آستوریاس یکی از شناخته شده ترین آثار آلبنیز است که جوهر موسیقی اسپانیایی را به طور کامل از آن میتوان دریافت کرد، این قطعه در اصل برای پیانو نوشته شده بود، اما در حیطه نوازندگی گیتار شناخته شده و مورد علاقه تمامی نوازندگان گیتار است.
آلبنیز بر بسیاری از آهنگسازان دوره خود تاثیر گذاشته که مهمترین آن ها #کلود_دبوسی و #موریس_راول دو آهنگساز بزرگ فرانسوی می باشند.

آیزاک آلبنیس در ۱۸ مه ۱۹۰۹ در فرانسه درگذشت و در بارسلون به خاک سپرده شد.
source: wikipedia. harmonytalk
@partmusicschool
👇👇👇

ترانه های اسپانیا: آستوریاس
Guitar: Antonio De Lucena

ترانه های اسپانیا: کاتالونا
Guitar: Edoardo Catemario

عجیب ترین ساز های تاریخ موسیقی

 

“ترمین”

 

تِرِمین محصول پژوهش‌های کشور روسیه پیرامون حسگرهای مجاورتی است. این ساز توسط فیزیک‌دان روس‌تبار به نام لو سرگیویوچ تِرِمین ( لئون ترمین ) در سال ۱۹۲۰ و پس از در گرفتن جنگ‌داخلی روسیه اختراع شد.

ترمین نه تنها شبیه هیچ‌سازی نیست، بلکه شیوه نواختن آن هم منحصر به فرد است. به این ترتیب که این ساز بدون لمس شدن نواخته می‌شود!

زمانی که ترمین روشن می‌شود، یک میدان مغناطیسی اطراف ساز را فرا می‌گیرد و زمانی که دست نوازنده به این میدان وارد می‌شود، تغییراتی در فرکانس و حجم صدا ایجاد می‌شود.
دو آنتن از بدنه ترمین خارج شده‌اند که یکی کنترل‌کننده فرکانس صدا (pitch) و دیگری کنترل‌کننده حجم و مقدار آن است.
از آنجایی که هیچ تماس فیزیکی بین ساز و نوازنده وجود ندارد، نواختن ترمین به مهارت بالا و گوش موسیقی عالی نیاز دارد.

صدای ترمین در سینمای علمی تخیلی و جنایی سالهای ۵۰، طرفداران بسیاری داشت و با تأثیرات وهم آور صوتی خود، تبدیل به یکی از شاخصه‌های سینمای وحشت آن دوره شد. اولین استفاده آن در فیلم طلسم شده به کارگردانی آلفرد هیچکاک وآهنگسازی میکلوش روژا است که بسیار مشهور بوده و این ساز را مورد توجه آهنگسازان قرار داد.

امروز هم از ترمین در ساختن موسیقی فیلم استفاده می‌شود و تعدادی از نوازندگان به آن پرداخته‌اند. همچنین استفاده از آن توسط گروه‌هایی چون لد زپلین و ریدیوهد موجب تجدید حیات این ساز شده است.
source: Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

گابریل فوره
“پس از یک رویا”
تنظیم شده برای ترمین و پیانو
Theremin: Carolina Eyck

 

ترانه های ماندگار دیزنی

Once Upon A Dream
from Sleeping Beauty

ترانه ی “یک بار در یک رویا” از کارتون زیبای خفته
که به ترانه ی “پرنسس آرورا” نیز مشهور است، بر اساس قسمتی از باله ی زیبای خفته اثر #چایکوفسکی ساخته شد.

جرج برانس آن را تنظیم کرده و جک لاورنس و سَمی فِین ترانه سرای آن بوده و

مری کاستا و بیل شیرلی در نقش پرنسس آرورا و پرنس فیلیپ خوانده اند.

این ترانه در لیست ماندگارترین ترانه های دیزنی قرار داشته و بعد ها خوانندگان دیگری آن را بازخوانی کردند.
همچنین در مراسم اسکار سال 1959 نامزد بهترین فیلم موسیقی فیلم شد اما این جایزه از آنِ فیلمِ “پورگی و بِس”
شد.

source: English Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

تاریخچه حضور بانوان در صحنه موسیقی

 

 

از گذشته تا به امروز، توانایی یک زن در نواختنِ یک ساز و یا آهنگسازی، نشانه ی فرهیختگی و تحصیل کرده بودن او بوده، با این حال تا آغاز قرن بیستم، از بانوان موسیقیدان در صحنه های موسیقی دعوت نمی شد و پس از آن نیز راه فعالیت آنها در موسیقی با دشواری های بسیار همراه بود.

تا قبل از قرن 20، نوازندگان ارکستر را فقط مرد ها تشکیل می دادند، و زنان تنها در محافل خصوصی فعالیت داشتند.
با اینکه نواختنِ ساز هایی مانند پیانو، ویولن و هارپ، و یا آواز خواندن برای زنان قرن نوزدهم مرسوم بود اما هیچگاه از آنها برای اجرا و حضور در صحنه دعوتی به عمل نمی آمد.
به تدریج در پایان قرن 18 و آغاز قرن 19، جامعه، فعالیت زنان موسیقیدان را از جمله  کلارا شومان آهنگساز و پیانیست ماهر و همچنین  فانی مندلسون پذیرفت.
در همان زمان بود که کنسرواتوار ها و مدارس خصوصی موسیقی آغاز به پذیرفتن دانشجویانِ زن کردند!

در سال 1898  اولین ارکستر زنان در برلین و به سرپرستی و رهبری  ماری وارم که از شاگردان کلارا شومان بود تشکیل شد.

تا 15 سال پس از آن، زنان تنها اجازه داشتند که فقط در ارکستر زنان فعالیت کنند.

در سال 1913 بود که برای اولین بار زنان وارد ارکستر بزرگ شده و با نوازندگان مرد همکاری کردند.  هنری وود رهبر “ارکستر کوئینز هال لندن” از 6 ویولنیست زن دعوت به همکاری کرد. تا سال 1918 تعداد نوازندگان زن این ارکستر به 14 نفر رسی

با این وجود باز هم بر روی سازی که یک نوازنده زن می نواخت تعصبی وجود داشت، هنری وود پس از استخدام ویولنیست های زن گفته بود که “ما علاقه ای نداریم که زنان سازی مانند ترومبون یا کنترباس بنوازند، اما آنها می توانند نوازنده ویولن باشند!”

17 سال بعد و در سال 1930،  ادنا فیلیپس که نوازنده هارپ بود توسط  لئوپولد استوکوفسکی رهبر “ارکستر فیلادفیا ” به این ارکستر دعوت شد. این اتفاق نقطه عطفی در زمینه فعالیت زنان در صحنه موسیقی بود زیرا این ارکستر از بهترین ارکستر های آمریکایی بود.

با این حال “ارکستر فیلارمونیک وین” تا سال 1997 حاضر به پذیرفتن زنان در ارکستر نشد، زیرا نوازندگان آن که همگی مرد بودند باور داشتند که حضور زنان سطح کاری ارکستر را پایین می آورد

بالاخره در سال 1997  آنا للکس نوازنده هارپ، به طور رسمی اولین نوازنده ی زن ارکستر وین اعلام شد. او قبل از این با ارکستر همکاری کرده بود ولی نام او هیچوقت ذکر نشده و به رسمیت شناخته نشده بود.
با این وجود باز هم راه فعالیت بانوان موسیقیدان بسیار دشوار بود، برای مثال فعالیت  سابین مایر نوازنده کلارینت در ارکستر برلین به رهبری  هربرت فون کارایان
اعضای این ارکستر رفتار بسیار بدی با مایر داشتند که مایه رسوایی شد و این نوازنده پس از چند سال ارکستر را ترک کرد. اما این اتفاق باعث شد که مانعی بزرگ برداشته شده و پس از او زنان بیشتری پذیرفته شوند.

تا سال 2014 در صد نوازندگان مرد در ارکستر های آمریکا نزدیک به 63 و نوازندگان زن تنها 37 درصد ارکستر را تشکیل می دادند.
همینطور حدود 59% ویولنیست ها و 95% نوازندگا هارپ زن بودند اما 97% نوازندگان ساز های بادی همچنان مرد هستند.

راه دستیابی زنان به عنوان نوازندگی ارکستر بسیار سخت بوده و دستیابی زنان به عنوان رهبر یک ارکستر سخت تر و پذیرش آن برای مردان موسیقی دشوار تر

با این حال نوازندگانی مانند آلیسون بالسوم نوازنده ترومپت (که در مباحث قبلی از او صحبت کرده ایم) و یا  مارین آلسپ رهبر ارکستر نشان داده اند که در موسیقی، جنسیت معنایی ندارد

ترجمه از آموزشگاه موسیقی پارت

source: classicfm

 

اولین ارکستر بانوان اروپایی

 

ارکستربادی بانوان هلن مِی باتلر

 

ویدیو:

Domenico Scarlatti
Sonata in D minor K141
Piano:  Martha Argerich