تاریخچه اپرا

 

(قسمت دوم)

در قسمت قبل درباره نحوه پیدایش اپرا و تحولات اپرا در دوره #رنسانس و #باروک صحبت شد.

همانطور که در گذشته گفتیم، دوران #کلاسیک ، عصر روشنگری و بازگشت به اصول زیبایی شناسی یونان و رُم باستان بود (رجوع کنید به معرفی دوره های #موسیقی_کلاسیک )

در این دوره محتوای اپرا تغییر کرد و از موضوعاتی درباره خدایان و اساطیر دور شد و به داستان های واقع گرایانه درباره انسان ها پرداخت. این تغییرات نه تنها در محتوا، بلکه در فرم و هارمونی اپراهای کلاسیک نیز دیده می شد. ارکستر نقش بیشتری در اپرا داشت و همچنین از گروه کُر و گروه های آوازی متفاوت در کنار آریا ها و سولو ها نیز بیشتر از قبل استفاده شد.

در این دوره همچنان دو استیل “اپرا سریا” و “اپرا بوفا” وجود داشت، با این تفاوت که در اپرا سریا بیشتر به داستان هایی در رابطه با اشراف زادگان پرداخته میشد و اپرا بوفا که حالت طنز داشت، قدرت بی حد و اندازه اشراف زاده ها را زیرِ سوال میبرد.

موسیقیدانان بزرگی همچون #کریستف_ویلیبالد_گلوک ، #یوزف_هایدن و #ولفگانگ_آمادئوس_موتزارت آثار ارزشمندی در اپرای کلاسیک خلق کردند که از میان آنها می توان به “اورفئو و اوریدیس” ” فلوت سحرآمیز” “عروسی فیگارو” “دون ژوان” و … اشاره کرد.

شاید بتوان گفت که موتزارت مشهور ترین اپرا نویس این دوره از تاریخ موسیقی باشد، اپراهای او هم از موسیقی غنی و ارزشمند برخوردارند و هم کاراکتر هایی دارند که از نظر روانشناختی واقعی و ملموس هستند…
(ادامه دارد)

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: sfopera – greensboroopera – study. com
@partmusicschool

دانلود ویدیو های مربوطه در کانال  تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

ژانر های موسیقی: موسیقی سوئینگ

 

به طور خلاصه می توان گفت که موسیقی #سوئینگ یکی از زیر شاخه های موسیقی #جز است که در دهه های ٣٠ و ۴٠ میلادی پر طرفدار ترین موسیقی در آمریکا بود، به طوری که از این دهه ها با نام “دوران سوئینگ” یاد می کنند!

سوئینگ در کلمه به معنی “تاب خوردن” می باشد و موسیقی سوئینگ به طور کلی مخصوص رقص است. یکی دیگر از دلایل انتخاب نام سوئینگ این است که در این نوع موسیقی، تاکید بر روی ضد ضرب ها و ضرب های ضعیف موسیقی است. از دیگر ویژگی های اصلی موسیقی سوئینگ، #بداهه_نوازی هر یک از نوازندگان گروه به نوبت و در زمان های مشخص است.

گروه های موسیقی سوئینگ در آن دوره حدود ده نوازنده یا بیشتر داشتند! و ساز هایی مانند #ساکسوفون #ترومپت و #ترومبون ، #درامز، #کنترباس #گیتار و #پیانو از ساز های اصلی این گروه ها بودند، گاهی برخی از #بانجو و یا #توبا نیز استفاده می کردند.

در سال های پس از جنگ جهانی دوم، موسیقی سوئینگ به دلایل بسیاری کمرنگ شد اما بر پیدایش ژانر های دیگری مانند موسیقی #پاپ #جامپ_بلوز و … تاثیر داشت. بعد ها در دهه های ۵٠ و ۶٠ هنرمندانی مانند #فرانک_سیناترا و #نت_کینگ_کول از سوئینگ در آثار خود استفاده کرده و دوباره این ژانر پر طرفدار را زنده کردند.

از موسیقیدانان بزرگی که در زمینه موسیقی سوئینگ فعالیت داشتند می توان از #بنی_گودمن (از بنیان گذاران موسیقی سوئینگ) #لویی_آرمسترانگ #دوک_الینگتون #لری_کلینتون #گلن_میلر و … نام برد.

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

source: English Wikipedia

 

دانلود نمونه موسیقی سوئینگ در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

تاریخچه اپرا

 

قسمت اول

قدمت #اپرا به حدود ۴٠٠ سال پیش و دوران #رنسانس باز می گردد. اپرا هنری است که در ایتالیا متولد شد، این کلمه که جمع کلمه ی”اپوس” به معنای “اثر” می باشد، ترکیبی است از هنر موسیقیِ آوازی و سازی، رقص، درام و هنر های نمایشی و سال هاست که به عنوان یکی از قدرتمند ترین بخش های هنرهای نمایشی و موسیقی مردم را تحت تاثیر خود قرار داده است.

اواخر رنسانس بود که در فلورانس، گروهی از هنرمندان شامل موسیقیدانان و شاعران، نویسندگان و همچنین دولتمردان و حامیان هنر گرد هم آمدند و تحت عنوان گروهی به نام “کامِراتا فلورنتینا” به بحث پیرامون هنر به ویژه موسیقی و درام و خلق آثار نوینی در این زمینه می پرداختند.

این گروه تصمیم گرفتند تا هنرِ درام و داستان گوییِ یونان باستان را در قالب موسیقی بازسازی کنند. تلاش های آن ها در این راه، به خلق اولین اپرا به نام “دافنه” در سال ١۵٩٧ توسط #یاکوپو_پری انجامید. اما #کلودیو_مونته_وردی شخصی بود که در اواخر رنسانس اپرا را به اوج خود رساند و بر اساس متون دراماتیک یونانی، آثار مهمی خلق کرد که “اورفئو” شناخته شده ترین آن ها می باشد.

پس از آن بود که اپرا کم کم رواج پیدا کرد و اولین تالار اپرا در ونیز ساخته شد. در ابتدا دو نوع اپرا وجود داشت، “اپرا سِریا” که داستان آن عمدتا از اساطیر و قهرمانان یونان و رم باستان الهام گرفته شده و حالت جدی و داستانی دارد، و “اپرا بوفا” که حالت طنز و کمدی دارد.

در دوران #باروک اپرا به سرعت تمامی اروپا را فرا گرفته بود و با داستان ها و اشعارش، آواز و موسیقی و بازی های بی نظیر و تکان دهنده اش همه را تحت تاثیر قرار داده بود.

در این دوره یکی از موفق ترین آهنگسازانِ اپرای ایتالیایی، آهنگساز آلمانی #جرج_فردریک_هندل بود که بیشتر عمرش را در لندن سپری کرد! (رجوع کنید به زندگینامه هندل در مطالب پیشین). هندل اپرا های بزرگی خلق کرد که همگی آن ها اپرا سریا هستند و از میان آن ها می توان به “اورستس” “ژولیوس سزار” “رینالدو” و …اشاره کرد.

دوره باروک، دوره ی ظهور #کاستراتو بود که نقش اصلی (معمولا قهرمان داستان) را در اپرا سریا ایفا می کند. خواننده مردی که به عمد به بلوغ جنسی و در نتیجه تغییر صدا دست نیافته و صدای او مانند یک نوجوان، زیبا و درخشان است. امروزه این نقش مهم توسط خواننده #کنترتنور و یا حتی #سوپرانو ، خوانده می شود.

از دیگر اپرا نویسان این دوره می توان به #آنتونیو_ویوالدی و #الساندرو_اسکارلاتی اشاره کرد…
(ادامه دارد)

ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: sfopera – greensboroopera – musica-barroca

مشاهده ویدیو در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

ریچارد اشتراوس

 

#ریشارد_اشتراوس در ١١ ژوئن ١٨۶۴ در آلمان متولد شد. پدرش فرانتس، نوازنده ی هورن بود و آموزش موسیقی به او را از کودکی آغاز کرد. او از ۶ سالگی ایده های خود را می نوشت و در ٨ سالگی نواختن ساز ویولن را فراگرفت.

١٠ ساله بود اپراهای #واگنر را شنید و تحت تاثیر آنها بخصوص “تانهویزر” و “لوهنگرین” قرار گرفت، اما پدرش او را از آموختن موسیقی واگنر منع کرده بود! تنها در ١۶ سالگی توانست برای اولین بار پارتیتور تریستان و ایزولده را مطالعه کند، و از آن پس موسیقی واگنر بر او تاثیر فراوانی گذاشت.

در ١٨ سالگی برای تحصیل در رشته فلسفه وارد دانشگاه مونیخ شد. پس از آن به برلین رفت و رهبری ارکستر را زیر نظر هانس فون بولو فرا گرفت و پس از آن به رهبری ارکستر در کنار آهنگسازی مشغول شد.

در همین سال ها با خواننده مشهور سوپرانو “پولین دو آنا” ازدواج کرد، پولین الهام بخش بسیاری از آثار بزرگ اشتراوس بود.

در سال ١٨٨۵ با الکساندر ریتر، ویولنیست و آهنگساز ملاقات کرد، او ریشارد را تشویق کرد تا به نوشتن #پوئم_سمفونیک روی بیاورد. نتیجه ملاقات با ریتر و تاثیرات او، خلق آثار مهمی با مبنای فلسفی همچون “مرگ و دگرگونی” “چنین گفت زرتشت” و یا بر مبنای داستانی، مانند”دون ژوان” … بود.

اشتراوس مجموعه ای از آثار موسیقی مجلسی، آوازی، سفمونی ها و قطعاتی برای ساز سولو با همراهی ارکستر دارد، اما در کنار پوئم سمفونیک های مشهورش، #اپرا های او اهمیت فراوانی دارند.

شاید یکی از مهم ترین اپراهای او اپرای “سالومه” باشد که بر اساس نماشنامه ای از اسکار وایلد نوشته شد، این اپرا در اولین اجرا با عکس العمل های شدیدی مواجه شد، اما مورد علاقه همگان قرار گرفت و باعث شهرت هرچه بیشتر اشتراوس نه فقط در آلمان، بلکه در تمام اروپا شد.

اشتراوس به آواز سوپرانو علاقه فراوان داشت و خواننده سوپرانو همواره در اپراهای او نقش مهم و اصلی را ایفا می‌کند. از دیگر اپراهای مهم او میتوان به “الکترا” اشاره کرد که هارمونی و بافت آن حتی از سالومه نیز مدرن تر و پیچیده تر بود.

در دوران حکومت نازی ها فضای حاکم در آلمان بسیار محافظه کارانه تر شد. گفته شده که اشتراوس در آن زمان هرگز سیاسی نبود و با نازی همکاری نداشت و حتی مدتی را در حبس خانگی به سر برد، اما او مدتی به عنوان رییس مرکز فرهنگ و موسیقی آلمان برگزیده شده بود.

پس از پایان حکومت نازی ها، اشتراوس در ٨٠ سالگی به آهنگسازی قطعه “متامورفوس” (دگردیسی) پرداخت از تراژیک ترین آثار اوست و یادآور تاثیرات جنگ جهانی دوم است.

این اثر مرثیه ای بود برای فرهنگ از دست رفته ی آلمان به دلیل جنگ جهانی دوم و آثار مخرب آن.

ریشارد اشتراوس در سال ١٩۴٩ و در ٨۵ سالگی از دنیا رفت.

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”
Source: Wikipedia. Classicfm. 52composerd

نمونه آثار ریشارد اشتراوس در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

معرفی آلبوم در من برو شکار

 

آلبوم “در من برو شکار” دومین آلبوم گروه #داماهی است، گروهی که با هدف تجربه ای نو در تلفیق موسیقی های معاصر با موسیقی جنوب ایران فعالیت می کند. مجموعه حاضر با همراهی قنبر راستگو ساخته شده و محمود طلوعی، احسان گودرزی و ابراهیم منصفی ترانه‌سرایان آن هستند.

به جز اعضای گروه داماهی شامل رضا کولغانی، دارا دارایی، حمزه یگانه و ابراهیم علوی، تعدادی هنرمند مهمان در این اثر همکاری کرده‌اند که از جمله آنها می‌توان به آرش پژند مقدم، شایان فتحی، هومن نامداری و همایون نصیری اشاره کرد.

داماهی در آلبوم جدیدش سه انتخاب هم از ابراهیم منصفی دارد: درد بی‌دردی که جزء پرطرفدارترین کارهای داماهی‌ست، نیاز و بارکو.
این آلبوم را می‌توانید از بیپ تونز خریداری کنید.

https://beeptunes.com/album/550633967/در-من-برو-شکار

ادوارد گریگ، آهنگساز نروژی

 

#ادوارد_گریگ مشهورترین و بزرگ ترین آهنگساز نروژی در تاریخ موسیقی کلاسیک است. او افتخاری برای نروژ و تاریخ و فرهنگ این کشور است و ملی گرایی و ناسیونالیسم در موسیقی او به وضوح شنیده می شود.

گریگ در ١۵ ژوئن ١٨۴٣ در برگن متولد شد. مادرش اولین معلم پیانو او بود و از شش سالگی نواختن پیانو را به او آموخت و او از همان کودکی به مهارتی چشمگیر در نوازندگی دست یافت. در ١۵ سالگی وارد کنسرواتوار لایپزیگ شد و نواختن پیانو را به طور حرفه ای ادامه داد.

پس از آن به عنوان کنسرت پیانیست در سوئد و سپس در کپنهاگ فعالیت کرد. او در کپنهاگ، آهنگساز جوان، “ریکارد نوردراک” را ملاقات کرد و تحت تاثیر اشتیاق او به سرزمین و وطنش و بیان آن در موسیقی قرار گرفت و تصمیم گرفت تا در موسیقی اش به هویت ملی اش بپردازد.

او علاقه ای به دوری از کشورش نداشت اما سفر هایش به او این امکان را داد تا اجرای نوازندگان و آهنگسازان بزرگی همجون #کلارا_شومان و #ریشارد_واگنر را از نزدیک دیده و با آنها ملاقات کند.

پس از بازگشت به نروژ، او تلاش کرد تا بیشتر با تاریخ و موسیقی نروژ، ملودی ها و نغمه های کشورش آشنا شده و از افسانه ها، تاریخ و مناظر وطنش بهره بگیرد.

در ٢۴ سالگی با نینا هاگروپ خواننده سوپرانو ازدواج کرد و در همان سال اول ازدواجش، یکی از ارزشمند ترین آثارش یعنی “کنسرتو پیانو در لا مینور ” را ساخت که برایش موفقیت بسیاری به همراه آورد. در آن دوره با #فرانتس_لیست نیز ملاقات کرد که مشوق بزرگ او بود.

در سال های ١٨٧۶-١٨٧۴ او به ساخت موسیقی برای نمایشنامه “پرگینت” اثر “هنریک ایبسن” پرداخت و می توان گفت این اثر از آثار شاخص گریگ است و بار ها در کنسرت ها اجرا شده و در فیلم و سینما نیز بسیار از آن استفاده شده است.

گریگ سالهای زیادی در برگن زندگی کرد و به مدیریت و رهبری ارکستر فیلارمونیک برگن مشغول بود. همچنین از دانشگاه های آکسفورد و کمبریج مقام دکترای افتخاری را دریافت کرد.

در آخرین سال های زندگی اش بیشتر به ضبط آثار پیانویی مشغول بود و وضعیت سلامتی او، توانایی آهنگسازی اش را ازاو گرفته بود. سرانجام در راه خلق آخرین اثرش و سفری به بریتانیا، بر اثر سکته قلبی درگذشت.

source: classicfm. wikipedia

نمونه آثار ادوارد گریگ در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

موسیقی فیلم نیمه شب در پاریس

 

نیمه شب در پاریس، فیلمی رمانتیک و فانتزی به کارگردانی #وودی_الن و محصول سال 2011 است. این فیلم داستان مردی را روایت می کند که به همراه نامزدش برای تعطیلات از آمریکا به فرانسه و پاریس می روند.

مرد که یک فیلم نامه نویس است، عاشق پاریس، این شهر رویایی که زادگاه هنرمندان بزرگی بوده، میشود، شبی در حال قدم زدن در پاریس، سوار اتومبیل قدیمی ای شده و به قرن بیستم و نوزدهم میلادی سفر می کند!

موسیقی این فیلم کاملا انتخابی بوده و موسیقی اصل برای آن آهنگسازی نشده است. بیشتر ترانه ها و موزیک هایی که در فیلم می شنویم، شامل موسیقی #جز #جیپسی_جز ، #سویینگ و #پاپ فرانسوی است که در دهه 20 میلادی در پاریس رایج بوده و شنیده می شده، که کاملا با فضای فیلم و سفر کاراکتر اصلی به درون زمان هماهنگی دارد.

آلبوم موسیقی “نیمه شب در پاریس” برای علاقمندان به موسیقی جز هدیه بزرگی بوده و در آن از آثار هنرمندانی همچون #سیدنی_بشه #کول_پورتر #فرانسوا_پاریسی و … استفاده شده است.

بشنوید: موسیقی فیلم نیمه شب در پاریس

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: Allmusic.com

معرفی دوره های موسیقی کلاسیک: قرن بیستم تا به امروز

 

تاریخ و سیاست قرن بیستم، برای دامنه ی متنوعی از ژانر های موسیقی بین سالهای ١٩٠٠ تا ١٩٩٩ و آهنگسازان آن، از الگار و بریتن گرفته، تا استراوینسکی، گرشوین و جان ویلیامز، الهام بخش بود. ابداع ساز های جدید، پیشرفت تکنولوژی، اختراع تلویزیون و رادیو، دستگاه های ضبط و امکان ضبط موسیقی، هر یک به نوبه خود بر هنر این دوره تاثیر گذاشته و منجر به ظهور جهانی هنرمندان بزرگی شد.

موسیقی در قرن بیستم، با توجه به شرایط خاص سیاسی، پیشرفت تکنولوژی، و تغییرات عظیم در سبکها، به طور دراماتیکی تغییر کرد. بسیاری از آهنگسازان، در مقابل فرم ها و قوانین گذشته واکنش نشان داده و دست به ابداع و خلق آثار جدید در ژانر ها و استایل های جدید زدند.

قرن بیستم دربرگیرنده دامنه ی وسیعی از مکاتب و ژانر ها و سبک های متفاوت هنری است. در موسیقی این دوره نیز شاهد جنبش های مدرنیسم، ناسیونالیسم و ملی گرایی، اکسپرسیونیسم، نئوکلاسیسم، مینیمالیسم، تجربه گرایی، موسیقی الکترونیک و … هستیم.

موسیقی قرن بیستم به شدت تحت تاثیر وقایع سیاسی تکان دهنده ی آن دوره در اروپا قرار داشت. برای مثال #دمیتری_شوستاکویچ، آهنگساز مشهور روس، محکوم بود که هنر خود را در اختیار دشمنان طبقاتی قرار داده است و موسیقی او توسط دستگاه های دولتی شوروی، ممنوع اعلام شده بود و در دوره ای حق نداشت که سمفونی های روشنفکر مآب بنویسد!

وقایعی نظیر هولوکاست، هیروشیما و جنگ جهانی دوم، بسیاری آهنگسازان را متقاعد کرد گذشته را پشت سر بگذارند و دست به خلق تکنیک ها و شیوه های جدید تری برای بیان خود بزنند. ساختار آثار #پیر_بولز، نگرش #آرنولد_شوئنبرگ به تنالیته، و سبک خاص #جان_کیج گویای این مطلب هستند.

آهنگسازان آمریکایی مانند #جرج_گرشوین و #دوک_الینگتون بیشتر به بیان موسیقی بومی خود یعنی موسیقی #جز پرداختند . #ایگور_استراوینسکی با نگرش منحصر به فردش وقایعی را در تاریخ موسیقی رقم زد که تا به آن روز دیده نشده بود. همچنین موسیقی فولک نیز منبع فوق العاده ای از الهام، برای آهنگسازانی مانند #رالف_فون_ویلیامز، #بلا_بارتوک و بود

بشنوید: موسیقی قرن بیستم و معاصر

 

مدرنیسم در موسیقی، به صورت متفاوتی حضور خود را نشان داد. برای اولین بار، موسیقیدانان و مخاطبان به این نتیجه رسیدند که موسیقی نمی بایست محدود به سنت شود. نسل بعدی آهنگسازان موسیقی جدی، برای الهام گرفتن، گنجینه ای از رنگهای متفاوت موسیقی، گستره فرهنگی متفاوت، موسیقی باستانی، ریاضیات و حتی موسیقی پاپ را در اختیار داشتند تا به آزمایشات خود در موسیقی مدرن بپردازند.

#استیو_رایش، #فیلیپ_گلس، #مایکل_نایمن و #جان_آدامز به نوعی #مینیمالیسم در موسیقی دست یافتند. موسیقی آنها، بازتابی است از پیشرفت در موسیقی و تکنولوژی – در بعضی موارد شامل المان هایی از جز و راک.

گروهی از آهنگسازان که یکدیگر را در حال تحصیل در منچستر ملاقات کردند، نمایندگان اصلیِ موسیقی “پُست – مدرن” در بریتانیا شدند. ممکن است موسیقی ای که توسط پیتر مَکسوِل، هریسون بِرتویسِل و الکساندر گُهر نوشته شده، به گوش همه دلنشین نباشد، اما می تواند عمیقا قدرتمند و مهیج باشد.

در پایان این قرن و شروع دوره معاصر، #موسیقی_فیلم و بازی های ویدئویی نیز در رونق گرفت و آثار ارزشمندی توسط آهنگسازان بزرگ آکادمیک و غیر آکادمیک در این زمینه خلق شد. موسیقی فیلم هایی چون “ای.تی.”، “جنگ ستارگان”، “هری پاتر “، “ارباب حلقه ها” و … با تاثیر پذیری از موسیقی کلاسیک، دستاورد های فراوان و میراث جاودانه ای را در موسیقی فیلم فراهم کردند.

سیر هنر و موسیقی قرن بیستم و دوران معاصر به قدری گسترده و پیچیده است که نمی توان آن را در این مطلب کوتاه و خلاصه بیان کرد. از دیگر آهنگسازان اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 تا امروز میتوان به #کلود_دبوسی، #موریس_راول، #آرون_کوپلند، #سرگئی_پروکفیف، #چارلز_آیوز، #آنتون_وبرن، #کارل_ارف، #ساموئل_باربر، #ژرمن_تیفر، #آلفرد_اشنیتکه، #لوئیجی_نونو، #گئورگی_لیگتی ، #جان_کیج و … اشاره کرد.

بشنوید: موسیقی قرن بیستم و معاصر

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: Classicfm. Wikipedia.

روبرت شومان

 

#روبرت_شومان در تاریخ ۸ ژوئن ۱۸۱۰ در آلمان به دنیا آمد. شومان آهنگسازی را پیش از ۷ سالگی شروع کرد، دوران بچگی او صرف ادبیات هم شد؛ زیرا پدرش، آوگوست شومان، ناشر، رمان‌نویس و کتاب‌فروش بود و در علاقه‌مندی او به ادبیات تاثیر داشت.

روبرت در ۱۴سالگی یک مقاله دربارهٔ موسیقی و زیبایی‌های آن نوشت و آن را به کتابی که توسط پدرش ویرایش شده بود اضافه کرد.
علاقهٔ شومان به موسیقی در دوران کودکی، با دیدن نوازندگی آیزاک موشلز شکوفا شد.

پدر شومان، که ذوق و علاقهٔ پسرش به موسیقی را تشویق می‌کرد، در سال ۱۸۲۶ درگذشت. پس از درگذشت پدرش، مادر و قیّمش از ادامه تحصیل روبرت در رشتهٔ موسیقی استقبال نکردند و آیندهٔ او را پوچ خواندند. به همین دلیل، برای خشنودی مادر، به ‌قصد تحصیل حقوق وارد دانشگاه لایپزیگ شد.

در ۲۰ سالگی به کنسرت #نیکولو_پاگانینی رفت و تحت تاثیر نوازندگی او قرار گرفت و تصمیم گرفت تا بالاخره حرفه موسیقی را آغاز و در نوازندگی پیانو چیره دست شود. او در طول دوران تمرین های پیانو برای تقویت انگشت چهارم دست راستش دستگاهی ابداع کرد که همین دستگاه به دستش آسیب فراوان زد و باعث فلج شدن انگشتش شد.پس از این اتفاق، روبرت آرزوی نوازنده شدن را رها کرد و از آن به بعد، زندگی خود را وقف آهنگ‌سازی کرد.

مدتی بعد، او عاشق و دلباخته ی کلارا ویک (که دختر استادش بود) شد، پدر کلارا با این عشق بسیار مخالف بود و آنها دوران دلدادگی را با رنج فراق و دوری سپری کردند اما سرانجام با یکدیگر ازدواج کردند. #کلارا_شومان که در مطالب پیشین از او سخن گفتیم نیز از بزرگترین پیانیست های دوران خود بود.

آثاری که روبرت شومان در نخستین سال‌های ازدواج با کلارا خلق کرده سرشار از عشقی نیرومند و آفریننده است. ترانه‌های آوازی، آثار مجلسی، کارهای پیانویی و سمفونی‌ها از عشق پرشور او حکایت دارند. او همچنین مجله ای ویژه موسیقی منتشر می کرد و به نقد آثار موسیقی می پرداخت و در همین مجله بود که او دقت و توجه مردم را به آثار #شوپن و #برامس را جلب کرد.

در سال ۱۸۵۰ شومان در چهل سالگی همسر و فرزندان خود را به دوسلدورف آورد و مدیریت ارکستر این شهر را به عهده گرفت. در نخستین آثار این دوره شور و نشاط او از موفقیت هنری در محیط تازه، شادابی از طبیعت سرشار حوزه‌ راین نمایان است و گواه آن سمفونی سوم اوست: سمفونی راینی.

اما دوران شادمانی شومان در کرانه‌ راین زودگذر بود. او به زودی به بحران روحی سنگینی دچار شد که انگیزه‌ واقعی آن تا امروز ناشناخته مانده است. در تمام اوقات با اندوه و افسردگی دست به گریبان بود. با وجود این بخشی از مهم‌ترین کارهای شومان در این مرحله پایانی شکل گرفته است: کنسرتوی ویولنسل، کنسرتوی ویولن، مس و رکوئیم.

نشانه‌های پریشانی و جنون هرچه بیشتر در شومان آشکار می‌شد. یک بار به قصد خودکشی خود را به راین انداخت. او را از غرق شدن در رودخانه نجات دادند، اما جنون او درمانی نداشت. شومان دو سال آخر زندگی را به درخواست خود در آسایشگاهی در بن گذراند.
او در ۲۹ ژوئیه ۱۸۵۶ در شهر بن درگذشت.

شنیدن نمونه آثار در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

Source: 52composers. wikipedia. hamshahrionline
@partmusicschool

موسیقی فیلم با او حرف بزن

 

“با او حرف بزن” فیلمی به کارگردانی #پدرو_آلمودوار کارگردان مشهور اسپانیای، محصول سال ۲۰۰۲ است.

فیلم به نوعی رومئو و ژولیت معاصر اسپانیاست. فیلمی خالص درباره عشق تا پای مرگ. فیلم روایتی غیر خطی دارد و در این روایت جابجا، با دو مرد و دو زن آشنا می شویم. دو مرد که عاشق دو زنی هستند که هر یک به علت حادثه ای به کما رفته اند و از لحاظ مغزی مرده اند…

موسیقی این فیلم، ساخته ی #آلبرتو_ایگلسیاس آهنگساز موفق اسپانیایی است. آلمودُوار و ایگلسیاس سال هاست که باهم همکاری دارند و ایگلسیاس ساخت موسیقی فیلم های “همه چیز درباره مادرم” “جولیتا” “بازگشت” “درد و شکوه” و … را به عهده داشته.

موسیقی “با او حرف بزن” شنیدنی و کاملا مرتبط با فیلم بوده و درد و اندوه از دست دادن را به زیبایی توصیف می کند. موسیقی این فیلم بیشتر با ساز های با گیتار و ویولن نواخته می‌شود و حال هوای موسیقی اسپانیا و فلامنکو را دارد، و به خوبی نقاط اوج درام را نشانه ‌گذاری کرده است.

موسیقی “با او حرف بزن” شنیدنی و کاملا مرتبط با فیلم بوده و درد و اندوه از دست دادن را به زیبایی توصیف می کند. موسیقی این فیلم بیشتر با ساز های با گیتار و ویولن نواخته می‌شود و حال هوای موسیقی اسپانیا و فلامنکو را دارد، و به خوبی نقاط اوج درام را نشانه ‌گذاری کرده است.

دانلود موسیقی فیلم در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

source: wikipedia. allmusic. oscarfilm1
@partmusicschool