ساکسوفون اولین بار توسط سازنده ای بلژیکی به نام آدولف ساکس در سال 1841 ساخته شد. بدنه ی ساز مخروطی شکل و دهانه ی آن شیپوری است.
در قدیم ساکسوفون ها به 14 دسته تقسیم میشدند اما امروزه فقط 8 نوع از آنها کاربرد دارند.
اگرچه ساکسوفون از برنج ساخته شده، ولی به دو دلیل در گروه سازهای بادی چوبی قرار میگیرد:
صدای آن به خانواده کلارینت ها بسیار نزدیک است و اینکه به وسیله ی یک دهنی و زبانه نواخته میشود و انگشت گذاری آن نیز به فلوت و ابوا شباهت دارد.
صدای ساکسوفون قوی بوده و از دیگر ساز های ارکستر بیشتر است و به این دلیل است که خیلی در ارکستر سمفونیک استفاده نمیشود.
نحوه کاربرد صدا در ساکسوفون به دو نوع “صدای جز” و “صدای سمفونیک و کلاسیک” می باشد.
محدوده صوتی این ساز دو اکتاو و چند نت و نزدیک به سه اکتاو است.
آنتونیو ویوالدی ، در ۴ مارس ۱۶۷۸ در ونیز متولد شد. پدرش جووانی باتیستا تا قبل از آنکه به عنوان یک ویلنیست حرفهای شناخته شود، به آرایشگری میپرداخت. او ابتدا نواختن ویلن و دروس آهنگسازی را به پسرش آموخت و سپس همراه او در سراسر ونیز به کنسرت دادن پرداخت.
آنتونیو برای یادگیری علوم مذهبی و کشیش شدن، به یک مدرسه ی مذهبی فرستاده شد، شاید به این دلیل که در آن زمان برای فردی که در خانواده ای فقیر زندگی میکند، تنها راه برای تحصیل رایگان، کشیش شدن بود.
ویوالدی در بیست سالگی کشیش شد. او را به دلیل رنگ موهایش، “کشیش مو قرمز” نامیدند.
ویوالدی اما علاقه ای به این کار نداشت و به بهانه ی درد قفسه سینه و مشکل تنفسی، از کشیشی استعفا داد!
در سال 1703 به عنوان معلم ویولن در یک پانسیون دخترانه استخدام شد. او بیشتر وقت خود را به تدریس و آهنگسازی در این مدرسه میپرداخت و اولین افرادی که آثار او را اجرا می کردند نیز شاگردان این پانسیون بودند.
از سال 1709 تا 1711 با یک سالن اُپرا همکاری میکرد و تا آن سال حدود 12 کنسرتو و تعدادی سونات نوشته بود که توسط ناشری در آمستردام منتشر شد.
ویوالدی در مجموع حدود 500 کنسرتو ساخت که 230 تای آن برای ویولن بود!
او همچنین در موسیقی آوازی و اپرا بسیار فعال بود.
ویوالدی برای سازهایی مانند فاگوت، فلوت، ابوا و ویولنسل نیز آثار بسیاری ساخت. او شاید از اولین افرادی بود که موسیقی برنامه ای را مطرح کرد، “چهارفصل” او که بر اساس حال و هوای هر فصل از سال نوشته شده از این دسته آثار اوست و در سال 1725 نوشته شد.
چیره دستی ویوالدی در نوازندگی ویولن و زیبایی بیش از حد برخی آثار او باعث شد تا باخ بعضی کنسرتو های او را برای ساز های جدید دوباره تنظیم کند.
ویوالدی شب ۲۸ ژوئیه ۱۷۴۱ در سن ۶۳ سالگی بر اثر عفونت داخلی درگذشت.
source: wikipedia.harmonytalk
چهارفصل: بهار: موومان اول
“جادوگر شهر اوز” یکی از مشهور ترین فیلم های موزیکال و فانتزی هالیوود است.
داستانِ دختر بچه ای که از غم و اندوه و زندگی ملال آورش خسته شده و در پی شادی و امید، پا به دنیای جدیدی میگذارد.
ترانه ای که جودی گارلند در این فیلم خوانده با نام “برفراز رنگین کمان” یکی از محبوب ترین ترانه های تاریخ سینماست. برنده ی اسکار بهترین ترانه سال 1939شده، موسیقی آن را هارولد آرلن ساخته و شعر آن را ای.وای.هربورگ سروده است. این آهنگ پر احساس و زیبا بعد ها توسط خوانندگان مشهوری مانند دوریس دِی، اِلا فیتزجرالد، فرانک سیناترا، لیزا مینه لی، سلین دیون، دیوید بووی و … نیز اجرا شد.
فردریک شوپن، در روستای زلازولا در نزدیکی ورشو از مادری لهستانی و پدری فرانسوی، در تاریخ ۱ مارس ۱۸۱۰ به دنیا آمد.
استعداد موسیقایی شوپن جوان در سالهای آغاز زندگیاش ظهور کرد تا آنجا که در ورشو به لقب موتسارت دوم مشهور شد. شوپن قبل از ۷ سالگی دو پولونز نوشت که اولی توسط پدر سیبولسکی – سرپرست مدرسه نوازنده ارگ و یکی از معدود ناشران موسیقی در لهستان – منتشر شد. با انعکاس نبوغ خارقالعاده او در روزنامههای ورشو، شوپن کوچک مورد توجه و پذیرش سالنهای کنسرت اشرافی در پایتخت قرار گرفت. او از این زمان اجرای کنسرتهای خیریه خود را آغاز کرد و اولین کنسرت پیانوی خود را در ۸ سالگی اجرا کرد. او نخستین درسهای حرفهای پیانو را از زیونی آموخت. این دوره از سال ۱۸۱۶ تا ۱۸۲۲ به طول انجامید، شوپن از زیونی به نیکی یاد میکرد گرچه او خیلی سریع از استادش پیشی گرفت. یکی دیگر از کسانی که در پیشرفت شوپن نقش بسزایی داشت، ویلهلم وورفل بود. این نوازنده پیانو پرآوازه که استاد کنسرواتوار ورشو بود درسهای گرانبهایی را – گرچه نامنظم – در نواختن ارگ و احتمالاً پیانو به شوپن آموخت. شوپن در پاییز ۱۸۲۶ نزد جوزف السنر آهنگساز کنسرواتوار ورشو شروع به یادگیری تئوری موسیقی، هارمونی و آهنگسازی کرد.
شوپن در ۱۸۲۹ شاهد اجرای یکی از کنسرتهای نیکولو پاگانینی نوازنده بیهمتای ویلن در ورشو بود. او همچنین یوهان نپوموکا هومل آهنگساز و نوازنده پیانو آلمانی را ملاقات کرد. شوپن در آن سال به وین رفت و دو کنسرت در آنجا اجرا نمود که اجرای آنها باعث شد تا پیامهای متفاوتی را دریافت کند که شامل مقالاتی دلگرمکننده و انتقادهایی در رابطه با آرام نواختن بیش از اندازه او بود.
او در ورشو نخستین اجرا از کنسرتو پیانو در فا مینور را ارائه نمود و اولین اجرا از کنسرتو پیانو دیگرش می مینور را در نشنال تئاتر در ۱۷ مارس ۱۸۳۰ به نمایش گذاشت. در ۱۸۳۰ دوباره به وین رفت و این دو کنسرتو پیانو اش را اجرا نمود.
شوپن در وین خبرهایی دربارهٔ شورش ماه نوامبر روسیه علیه لهستان شنید که این باعث شداز تصمیمش برای بازگشتن به کشورش صرف نظر کند. او چند ماه دیگر در وین اقامت گزید و پس از آن به مونیخ و اشتوتگارت و سپس در اوایل اکتبر به پاریس رفت. شوپن تا پیش از این بسیاری از آثار مهم خود را تصنیف کرده بود که تعدادی از اتودهای اپوس ۱۰ و دو کنسرتو پیانو اش از آن جملهاند.
شوپن اغلب آثارش را تنها برای پیانو مینوشت اما در میان کارهایش میتوان قطعاتی برای پیانو و همراهیکننده یافت. گرچه در آثارش تکنیک نوازندگی بالایی به چشم میخورد ولی نحو بیان شاعرانه و نوانسها کارهای او را از آثاری که فقط تکنیک نوازندگی در آنها مدنظر قرار گرفته، متمایز میکند.
شوپن در پاریس با چند تن از بهترین نوازندهای پیانو آن زمان آشنا شد که فردریش کالکبرنر، فردیناند هیلر و فرانتس لیست از آن جمله هستند و در همین زمان بود که ارتباط صمیمی او با آهنگسازانی مثل هکتور برلیوز، فلیکس مندلسون و وینچنتزو بلینی شکل گرفت. موسیقی او تا پیش از این توسط آهنگسازان بسیاری مورد تحسین قرار گرفته بود تا جایی که روبرت شومان دربارهٔ او به دیگران گفت: آقایان، کلاهتان را به احترام یک نابغه بردارید!
شوپن در ۱۸۴۸ آخرین کنسرتش را در پاریس اجرا نمود و سپس به اسکاتلند و انگلستان رفت اما شدیداً بیمار شد تا آنکه در ۱۷ اکتبر ۱۸۴۹ هنگامی که به پاریس بازمیگشت، در خانه خواهرش لودویکا درگذشت. روز پس از آن ماسکی از صورت و دستهایش ساختند و سپس بدن او را گورستان پر لاشز به خاک سپردند. به وصیت او و به ابتکار خواهرش، قلب او به میهن اصلی او لهستان برده شد و امروز در کلیسایی در ورشو نگهداری میشود.
آنا نتربکو یکی از مشهور ترین خوانندگان کلاسیک در جهان است. او در ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۷۱ در روسیه متولد شد.
نتربکو خانواده ثروتمندی نداشت تا در زمینه تحصیل موسیقی به او کمک مالی کنند، و در دوران تحصیل در کنسرواتوار سن پترزبورگ، در مارینسکی تئاتر به عنوان خدمتکار و پله شور فعالیت میکرد!! تا اینکه روزی والری گرگییِف رهبر ارکستر مشهور، او را (به دلیل داشتن سابقه ذهنی از اجرایش) شناخت و از او دعوت کرد تا در گروهش عضو شده و اصول خوانندگی را زیر نظر او یاد بگیرد.
نتربکو به سبب استعداد خود توانست نقش های بسیاری را به عهده بگیرد اما حمایت های گرگییِف از او باعث شد که نقش سوزانا از اپرای فیگارو را اجرا کند که در آن زمان موفقیتی عظیم برای او به حساب آمد.
آنا در سال ۱۹۹۳ توانست جایزه اول مسابقه بینالمللی “گلینکا” را از آن خود نماید، این اتفاق باعث شد تا او جایگاه قابل قبولی در بین خوانندگان سوپرانو به دست آورد، این روند رو به رشد ادامه پیدا کرد و او نقش های متعددی را در اپرا های بسیار مشهور ایفا کرد.
زمانی که تنها ۲۴ سال داشت با رفتن به آمریکا و همکاری با اپرای سان فرانسیسکو، موفقیت های بسیار کسب کرد و به عنوان خواننده مهمان سفر های زیادی به آمریکا داشت.
او به دلیل تبحر بالایش در اجرای اپرا های روسی مورد تحسین قرار گرفته است و نقش های متعددی را در اپرا های روسی ایفا کرده.
در سال ۲۰۰۵ جایزه ایالتی روسیه را که برترین جایزه در روسیه است، طی مراسمی ویژه از رییسجمهور ولادیمیر پوتین دریافت کرد!!
نتربکو اکنون از ثروتمندترین خوانندگان اپراست. او اقامت روسیه و اتریش را داشته و اکنون در وین و نیویورک زندگی میکند.
به گزارش مجله موسیقی ملودی، نتربکو صاحب گرانترین صدای سوپرانوی جهان است!
هواداران وی به او لقب “بلیسیما” را داده اند، نام او در سال ۲۰۰۷ نیز در لیست صد شخصیت تاثیرگذار مجله تایمز قرار گرفت.
هارپ یا چنگ يکي از قديمترين سازها و متعلق به حدود 1200 سال قبل از ميلاد است. اولين بار مصري ها و ايراني ها و ديگر ملل متمدن دنيا آن را مورد استفاده قرار دادند.
ولي بعدها نواختن اين ساز متروک شد تا دوباره در قرن 15 و16 در آلمان استفاده شد . در گذشته ، اين ساز، به صورت چنگي قابي بود که بين قرن هشتم و دهم ميلادي ظاهر شد و تا اواسط قرن پانزدهم ميلادي به وسيله نوازندگان دوره گرد در تمام اروپا مورد استفاده قرار مي گرفت.
انواع ساز هارپ به چهار دستهٔ کلی چنگ ارکستری، چنگ سنتی، چنگ باستانی و چنگ تزیینی تقسیم میشود، هارپ ارکستری یا پدال هارپ، دارای 47 سیم و 7 پدال است.
پدال های هارپ که می توانند در سه وضعیت بالا، پایین و وسط قرار بگیرند، به این ساز امکان انواع کوک و تکنیک های جدید نوازندگی را داده اند. در نواختن هارپ، نوازنده از چهار انگشت هر دو دست استفاده میکند و انگشت کوچک مورد استفاده قرار نمیگیرد.
محدوده صوتی هارپ شش اُکتاو است.
سیم دو همیشه با رنگ قرمز و سیم سل با رنگ آبی و سایر سیم ها با رنگ سفید مشخص می شوند.
نت نویسی هارپ، همانند پیانو با دو کلید سل و فا صورت میگیرد.
ماریا کالاس
زادهٔ ۲ دسامبر ۱۹۲۳ – در گذشتهٔ ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۷ خواننده ی مشهور یونانی-آمریکایی بود.
ماریا فرزند سوم یک خانواده یونانی بود که در نیویورک متولد شد. تولدی که فاصله چندانی با مرگ برادر کوچک او نداشت، شادی چندانی نیز به بار نیاورد.
اوانگلیا که صدای خوش را از پدر به ارث برده بود، خیلی زود متوجه استعداد کودک خردسالش در زمینه موسیقی و آواز شد. در آشپزخانه کار میکرد که نوائی دلپذیر از پیانو میشنود و با عجله خود را به اتاق میرساند. ماریا را میبیند که با دستان کوچکش بر روی پیانو قطعهای مینوازد و آوازی را زمزمه میکند. از آن پس اوانگلیا از هیچ کوششی برای موفقیت او دریغ نمیکرد.
ماریا هشت ساله بود که قطعه لاپالوما را نواخت و ده ساله بود که آریای کارمن را اجرا کرد. بازگشت به یونان پس از اتمام دوره دبیرستان نقطه عطفی نیز برای زندگی موسیقائی ماریا بود.
نخستین اجرای صحنه ای ماریا در همان آتن در آوریل سال ۱۹۳۸ بود.
هیدالگو، استاد آواز او، میگوید:«ماریا یک استعداد خارق العاده بود اما برای من بیشتر از اینها ارزش داشت. تنهائی او را احساس میکردم و به همین دلیل مثل دخترم با او رفتار میکردم. همیشه به او تذکر میدادم باید مراقب زیبائی دستهایش باشد و مانند یک پریمادونا آراسته بپوشد. او بهترین شاگرد و مهربانترین دختر برای من بود.»
شاید اگر خواننده “توسکا” در اپرای آتن ناگهان مریض نمیشد، ماریا خیلی دیرتر به شهرت میرسید. اما همین اتفاق ساده سبب شد تا هیدالگو، ماریای جوان را در سال ۱۹۴۱ در سن هجده سالگی برای نخستین بار به روی صحنه بفرستد. «او یک توسکای فراموش نشدنی بود و تا پایان عمر در این نقش ستاره درخشان و تکرارنشدنی باقی ماند.»
ماریا که ملقب به “ملکه اپرای قرن بیستم “میباشد، علاوه برداشتن صدایی پر قدرت و با شکوه، دارای استعداد شگرفی در ایفای نقش روی صحنه بود. به گفته کارشناسان، خوانندگان اپرای قبل از او در هنگام خواندن تنها به حرکات محدود دست یا برداشتن چند قدم اکتفا میکردند؛ در حالیکه ماریا با صدای منحصر به فرد و تمام روح و جسم خود، سعی در انتقال احساساتش به تماشاچیان میکرده تا شخصیت داستان در نظر آنها واقعی جلوه کند.
آثار بسیاری از اپرا نویسان مشهور از جمله جوزپه وردی، وینچنتزو بلینی و جاکومو پوچینی با هنرنمایی وی به روی صحنه رفتند. ماریا در سراسر جهان طرفداران بیشماری داشت و علاقهمندان به اجراهای وی گاه ناچار بودند برای تهیه بلیط کنسرتهایش، چند شب و روز در صف منتظر بمانند!!
source: classicfm, bartarinha
اجرای آریای هابانِرا، عشق یک پرنده ی سرکش است
از اُپرای کارمن
داریوش طلایی در ۲۶ بهمن ۱۳۳۱ در خانوادهای علاقهمند به موسیقی متولد شد.
او از یازده سالگی به هنرستان موسیقی رفت و به تحصیل موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی ایرانی با ساز تخصصی تار پرداخت. شروع آموختن تار در همان هنرستان نزد علیاکبر شهنازی باعث علاقه خاص او به ساز تار و موسیقی ایرانی شد. پس از گرفتن دیپلم هنرستان همزمان به تحصیل در رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کار در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پرداخت. در این مرکز با تشکیل و سرپرستی گروه موسیقی برنامه هایی از موسیقی اصیل ایرانی در چندین دوره جشن هنر شیراز اجرا کرد.
داریوش طلایی طی این دوران نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی، نور علی برومند، عبدالله دوامی، یوسف فروتن و سعید هرمزی به تکمیل آموخته های خود در سنت ها و مکاتب مختلف موسیقی دستگاهی ایرانی پرداخت.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاه او از سال ۱۳۵۵ در دانشگاه تهران به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه موسیقی ایرانی تدریس کرد. وی در سال ۱۳۵۸ با دریافت بورسیه از دولت فرانسه برای ادامه تحصیل عازم کشور فرانسه شد و ضمن تحصیل موسیقی شناسی تا مقطع دکتری در دانشگاه نانتر به شناساندن موسیقی ایرانی از طریق تدریس، اجرای کنسرت و انتشار موسیقی ایرانی در اروپا و امریکا پرداخت.
داریوش طلایی از زمان بازگشت به ایران در سال ۱۳۷۱ تا کنون عضو هیئت علمی گروه موسیقی دانشگاه تهران است و طی این سالها ضمن تدریس در دانشگاه به تالیف آثار موسیقی و اجرای کنسرت پرداخته است.
او به خاطر کتاب تحلیل ردیف برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران در سال ۱۳۹۵ شد.طلایی این کتاب را نقطه عطفی در زندگی هنری و علمی خود نامیدهاست.
بخشی از بداهه نوازی در فرود به نوا
از آلبومِ سایه روشن
«خیالفام» اثر جدید #سامان_صمیمی است. او پیش از این آلبوم «فروغ به خوانندگی علیرضا قربانی را آهنگسازی کرده بود. آلبوم خیالفام مجموعهای بینالمللی با حضور سه نوازنده از ایران و هلند و هندوستان است. در این اثر سامان صمیمی نواختن کمانچه را بر عهده دارد، «آندریا وئتس» از هلند با ساز هارپ و «اودای رامداس» از هندوستان با ساز طبلا حضور دارد. این اثر بداههنوازی کمانچه و هارپ است که در دو قطعه ساز طبلا هم در کنار آنها حضور دارد.
#ابوا از خانواده ی ساز های بادی چوبی دو زبانه می باشد. ابوا تقریبا دارای 65 سانتی متر طول، با کلید های فلزی و سوراخ های مخروطی شکل است و تولید صدا با دمیدن در آن صورت میگیرد.
نواختن ابوا سختتر از نواختن سازهای بادی دیگر مانند فلوت و کلارینت است و مهارت زیادی لازم دارد
اولین ابوای باروک در اواخر سدهٔ ۱۷ در فرانسه ظهور کرد.
ابواهای اولیه از سازی به نام شاون گرفته شده است و در دوره باروک تنها 2 کلید داشته است.
ابوای امروزی به طور کلی 46 کلید دارد. 6 کلید اصلی، کلید های مخصوص تریل، کلید هایی برای تولید نت های بالا تر(اکتاو) و …
محدوده صوتی ابوا حدود دو اکتاو و چند نت (نزدیک به سه اکتاو) میباشد.
نوازندگان مشهور: آلبرخت مایر،اوژن ایزوتوف، الن دووا، هاینز هالیگر،کاترین نیدلمن،داگلاس بوید، جنیفر پاول و …
فرانسیس پولانک، سونات برای ابوا و پیانو، موومان اول