می توان گفت که اپرا در اواخر قرن نوزدهم، تحت فرمانروایی دو آهنگساز مهم یعنی جوزپه وردی و ریشارد واگنر بود (مطالعه زندگینامه در پست های قبل).
وردی با زیر و بم صدای انسان و خلق کاراکتر بر اساس آن کاملا آشنا بود و اپراهایش به دلیل ملودی های زیبایی که برای تمامی شخصیت ها نوشته شده و محتوای دراماتیک آن ها مشهور است. بخش عمده آثارش بر اساس متون ادبی مانند “مکبث” و “اتلو” (اثر شکسپیر) “ریگولتو” (اثر ویکتور هوگو)، “لا تراویاتا” (اثر الکساندر دوما پسر) ، “آیدا” و … هستند.
هم زمان در آلمان، واگنر گام های نوینی در اپرا برداشت. او در آثار خود از کروماتیزم و ارکستراسیون غنی استفاده کرد، علاقه فراوانی به استفاده از ارکستر خیلی بزرگ داشت، از افسانه های اروپای شمالی الهام می گرفت و همینطور #لایتموتیف را در موسیقی ابداع کرد (که پیش تر درباره آن صحبت کردیم). “حلقه ی نیبلونگ” “تریستان و ایزولده” ” طلای رینه” “ندیمه های اودین (یا والکِری ها) از مشهورترین آثار او هستند.
واگنر بر آهنگسازان بزرگ پس از خودتاثیر بسزایی داشت، برای مثال می توان به ریشارد اشتراوس (زندگینامه در پست های قبل) و اپرا های سالومه و الکترا اشاره کرد،که با هارمونی و ارکستراسیونی پیچیده تر و مدرن تر از قبل و محتوای بی پروایشان، هرچند در ابتدا واکنش های تندی را در پی داشتند، اما از آثار جاودانه دنیای اپرا هستند.
از دیگر دستاورد های اپرای ایتالیایی در اواخر قرن ١٩، جنبش #وریسمو یا واقع گرایی ایتالیایی بود. اپراهای وریسو معمولا درباره انسان های معمولی بودند که در شرایط دراماتیک و چالش برانگیزی قرار می گیرند و خشونت در این سبک از اپرا بسیار دیده می شود. #جاکومو_پوچینی (بیوگرافی در پست های قبل) از بنیان گذاران این سبک اپرا بود و میتوان به اپرای مشهورش #توسکا اشاره کرد که در آن حتی تصاویر قتل و شکنجه نیز دیده می شود!
اپرا وِریسمو سبک آوازی مخصوص به خود را داشت (متفاوت از آواز بل کانتو) و در آن دکلمه های پرشور و ملودی های رمانتیک و پر احساس جسورانه بسیاری شنیده می شد. از دیگر آهنگسازان این سبک می توان به پیترو ماسکانی و اپرای
Cavalleria rusticana
روجرو لئونکاوالو و اپرای “دلقک ها” و … اشاره کرد.
(ادامه دارد)
“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”
Source: sfopera – greensboroopera – study. com – wikipedia
@partmusicschool