(قسمت دوم)
در قسمت قبل درباره نحوه پیدایش اپرا و تحولات اپرا در دوره #رنسانس و #باروک صحبت شد.
همانطور که در گذشته گفتیم، دوران #کلاسیک ، عصر روشنگری و بازگشت به اصول زیبایی شناسی یونان و رُم باستان بود (رجوع کنید به معرفی دوره های #موسیقی_کلاسیک )
در این دوره محتوای اپرا تغییر کرد و از موضوعاتی درباره خدایان و اساطیر دور شد و به داستان های واقع گرایانه درباره انسان ها پرداخت. این تغییرات نه تنها در محتوا، بلکه در فرم و هارمونی اپراهای کلاسیک نیز دیده می شد. ارکستر نقش بیشتری در اپرا داشت و همچنین از گروه کُر و گروه های آوازی متفاوت در کنار آریا ها و سولو ها نیز بیشتر از قبل استفاده شد.
در این دوره همچنان دو استیل “اپرا سریا” و “اپرا بوفا” وجود داشت، با این تفاوت که در اپرا سریا بیشتر به داستان هایی در رابطه با اشراف زادگان پرداخته میشد و اپرا بوفا که حالت طنز داشت، قدرت بی حد و اندازه اشراف زاده ها را زیرِ سوال میبرد.
موسیقیدانان بزرگی همچون #کریستف_ویلیبالد_گلوک ، #یوزف_هایدن و #ولفگانگ_آمادئوس_موتزارت آثار ارزشمندی در اپرای کلاسیک خلق کردند که از میان آنها می توان به “اورفئو و اوریدیس” ” فلوت سحرآمیز” “عروسی فیگارو” “دون ژوان” و … اشاره کرد.
شاید بتوان گفت که موتزارت مشهور ترین اپرا نویس این دوره از تاریخ موسیقی باشد، اپراهای او هم از موسیقی غنی و ارزشمند برخوردارند و هم کاراکتر هایی دارند که از نظر روانشناختی واقعی و ملموس هستند…
(ادامه دارد)
“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”
Source: sfopera – greensboroopera – study. com
@partmusicschool
دانلود ویدیو های مربوطه در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت