سازِ #کورا یکی از عجیب ترین ساز های موسیقی مربوط به غرب آفریقا است.
این ساز ترکیبی از لوت و هارپ و گیتار فلامنکو می باشد.
تاریخچه این ساز به قرن ۱۶ در قبیله “ماندینکا” در آفریقا باز میگردد. کورا با خشک کردنِ میوه ی بسیار بزرگ “کالاباش” و نصف کردن آن، و با استفاده از پوست گاو و چوب ساخته می شود.
در گذشته بومیان آفریقا برای روایت داستان های تاریخی از همراهی این ساز استفاده می کردند و به نوازنده ی کورا، “جالی” می گفتند.
کورا از ۲۱ سیم تشکیل شده که نوازنده ۱۰ سیم را با دست راست و ۱۱ سیم را با دست چپ می نوازد.
مجموعه قطعه هایی برای کورا از سالها قبل به صورت سینه به سینه و نسل به نسل بین نوازنده های افریقایی منتقل شده و تنهای برخی از این آثار توسط آهنگسازان غربی مکتوب شده است.
امروزه این ساز در کشور هایی مانند “گینه” “گینه بیسائو” “سنگال” “مالی” “بورکینا فاسو” نواخته می شود.
source: English Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=pJUE03aeaQ4
موسیقی سنتی #فادو یکی از اساسی ترین نماد های کشور پرتغال بوده و مشهور ترین و خالص ترین عنصر فرهنگی پرتغال می باشد.
ریشه فادو به قرن 19 در لیسبون-پرتغال باز می گردد، گفته شده فادو موسیقی ای حزن انگیز و احساسی بوده که دریانوردان می خواندند.
فادو در لغت به معنای “سرنوشت” است، زاییده دل مردم بوده و در آن زمان بیشتر در محله های فقیر پرتغال خوانده می شده.
خواننده فادو از شهر خود، تلخی های زندگی و سرنوشت خود می خواند و ترانه هایش رنگ و بوی اجتماعی یا سیاسی دارند.
یک “فادیستا” یا خواننده ی سبک فادو، معمولا وسعت صوتی گسترده و رنگ صدایی گرفته و محزون داشته و باید به تکنیک های آواز فادو و همینطور مُد های موسیقی که در فادو استفاده می شوند آگاهی کامل داشته باشد.
فادو در گذشته به همراهی گیتار پرتغالی یا اسپانیایی اجرا می شد اما امروزه از ارکستر نیز برای همراهی آواز فادو استفاده می شود.
خوانندگان نسل جدید فادو همچون گذشتگان خود فقط از ساز های غیر الکترونیک و سنتی استفاده می کنند.
از خوانندگان فادو می توان به #آمالیا_رودریگش که ملقب به “ملکه ی فادو جهان” است، #دولس_پونچس ، #ماریزا #آنا_مورا #کارلوس_دوکارمو #کمانه و … اشاره کرد.
در ادامه چند نمونه از این موسیقی را می شنویم…
@partmusicschool
👇👇👇
فیلم #شکلات ساخته ی #لاسه_هالستروم فیلم ساز سوئدی، یک افسانه ی پریان است که در دنیای مدرن اتفاق می افتد و مانند همه ی افسانه ها، داستانی اخلاقی و پندآموز دارد.
موسیقی این فیلم ساخته ی آهنگساز انگلیسی #ریچل_پورتمن است.
پورتمن نخستین آهنگساز زنی است که بخاطر موسیقی فیلم #اما برنده ی جایزه #اسکار و برای فیلم شکلات نامزد اسکار شد.
قبل از پورتمن هیچ آهنگساز زنی برای موسیقی متن فیلم برنده ی اسکار نشده بود.
تضاد بین سنت و مدرنیسم، لیبرالیسم و محافظه کاری که تِم اصلی فیلم شکلات است در موسیقی پورتمن انعکاس یافته است.
پورتمن با بکار گیری دو نوع موسیقی این تضاد را بیان کرده، موسیقی کلاسیک و ارکسترال، و موسیقی لاتین و اسپانیایی که بیانگر آزادی و رهایی از قید و بند هاست.
یکی از موسیقی های مشهور این فیلم نیز “ماینر سوئینگ” بوده که اثر آهنگساز و نوازنده جز بلژیکی #جانگو_راینهارت است.
منبع: کتاب یک قرن موسیقی فیلم
@partmusicschool
👇👇👇
ایگور استراوینسکی یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین آهنگسازان قرن بیستم محسوب میشود.
استراوینسکی در ۱۷ ژوئن ۱۸۸۲ در لومونوسف روسیه در به دنیا آمد.
مادرش نوازنده پیانو و پدرش خواننده اپرا بود و با هنرمندان بزرگی مانند #کورساکف روابط نزدیک داشت و این امر سبب شد که ایگور در محیطی سرشار از موسیقی و هنر بزرگ شود.
ایگور نه ساله بود که شروع به آموختن پیانو کرد و به سرعت توانایی خواندن قطعات موسیقی را پیدا کرد.
پدر و مادرش قصد نداشتند پسرشان موسیقیدان شود بنابراین به اصرار خانواده به تحصیل حقوق در دانشگاه سنت پیترز بورگ پرداخت و ازدواج کرد.
اغلب ملودی هایی را که به ذهنش می رسید در دم ثبت می کرد، روزی امکان ارائه کارهایش به ریمسکی کورساکف فراهم شد، ولی کورساکف به او گفت که بهتر است به تحصیل حقوق ادامه دهد!
اما به او پیشنهاد داد اگر مایل است می تواند برای فراگیری هارمونی و کنترپوان نزد وی آید.
حدود پنج سال از این موضوع گذشت، ایگور شبانه روز حرفهای استاد را در تمرینات خود به کار می بست، بارها و بارها کارهای خود را به کورساکف نشان داد و او هیچ یک را نمی پذیرفت تا اینکه روزی یکی از کارهای مفصل او را لایق اجرا دانست که عبارت بود از یک سمفونی و تعدادی آواز.
موسیقی استراوینسکی همراه با تغییر ملیتها و خط سیر پر فراز و نشیب زندگیش، دچار تحولات قابل توجهی شد.
آثار استراوینسکی با نقاط شاخصی مانند جلوه های ارکسترال، سنکوپها و الگوهای ریتمیک پیچیده، استفاده از فاصله های ناهماهنگ و … شناخته می شوند.
در ۱۹۱۷ استراوینسکی در ایتالیا با #پابلو_پیکاسو نقاش اسپانیایی، آشنا شده بود که این آشنایی نه تنها به نقاشی پیکاسو از پرتره استراوینسکی منجر شد، بلکه کار مشترک را نیز به دنبال داشت و این دو هنرمند به اتفاق لئونید ماسین طراح رقص باله ، در سال ۱۹۲۰ باله پولچینلا Pulcinella را روی صحنه بردند.
او با وجود اینکه علاقه اش به آهنگسازی بیشتر از اجرا بود اما در سالهای بعد به عنوان رهبر ارکستر و پیانیست به تور اروپا رفت وآمریکا در سال ۱۹۲۵ برای اولین بار شاهد حضور او بود.
از آثار او می توان به سموفونی ها، کنسرتو ویولن، باله های مشهور “پرندهٔ آتشین” ، “پتروشکا “و “پرستش بهار” اشاره کرد.
«پرستش بهار» جنجال بزرگی در دنیای موسیقی به راه انداخت و بحثهای داغی را در همهجا برانگیخت و تا به آن روز کسی هرگز چیزی شبیه به آن نشنیده بود و استراوینسکی را به نگین افتخار موسیقی مدرن تبدیل کرد.
source: wikipedia harmonytalk bartarin ha
@partmusicschool
👇👇👇
رقص روس از باله ی #پتروشکا
اثر #ایگور_استراوینسکی
سایمون_رتل و ارکستر فیلارمونیک برلین
علی اصغر بهاری در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد شد. او اصالتاً اهل شهر بهار بود.
او از 13 سالگی به همراه مادرش که فرزند میرزا علی خان نوازنده ماهر کمانچه بود در خانه ی پدربزرگش زندگی می کرد، در این زمان بود که با موسیقی انس گرفت و به کمانچهنوازی پدربزرگش علاقهمند شد.
به درخواست مادرش از میرزا علی خان به مدت ۲ سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت ۴ سال در مکتب سه دایی خود به نامهای رضاخان، اکبرخان و حسنخان که در یک قرن پیش جزو هنرمندان نامی ایران به حساب میآمدند، دست به تکمیل تجربیات خود در کمانچه نوازی زد.
در هجده سالگی، همراه با ارکستر ابراهیمخان منصوری در کنسرتی که در یک سالن بر پا شده بود شرکت کرد و از همینجا آوازه شهرت بهاری به گوش موسیقیدانان رسید.
پس از چند سال که پیانو به جای سنتور و ویولن به جای کمانچه رواج پیدا کرده بود، وی نیز کمانچه را زمین گذاشت و نواختن ویولن را آغاز کرد و نزد رضا محجوبی به تکمیل آموختههای خود در موسیقی ایرانی پرداخت.
بهاری پس از چندی در مشهد کلاس موسیقی جهت تعلیم میگشاید و یک سال هم با حبیب سماعی استاد سنتور کار میکند و شاگرد تعلیم میدهند و بعداً به تهران میآید و توسط استاد روحالله خالقی به مدرسه موسیقی جهت تعلیم دعوت میشود و در هنرستان شروع به همکاری مینماید.
این ایام مصادف بود با گشایش رادیو که او را نیز به همکاری فرا میخواند.
در سال ۳۲ بود که پس از سالها دوری از کمانچه، با علاقه فراوان دوباره این ساز را دست گرفت.
پس از اجراهای اصفر بهاری در رادیو، دانشگاه تهران از وی دعوت کرد تا به تعلیم هنرجویان این دانشگاه بپردازد. در سال ۱۳۴۶ با دعوت رادیو فرانسه در سالن دلاویل در میان سه هزار بیننده به اجرا پرداخت.
وی با همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران، شاگردان خوبی را تربیت کرد که هر کدام هم اکنون یکی از بهترین کمانچهنوازهای کشور میباشند.
علی اصغر بهاری نقش مهمی را در روایت تصانیف و نغمههای فراموش شده و مهجور موسیقی ایرانی دارد. چنانچه بسیاری از تصانیف و نغمههایی که اکنون موجود است، مدیون حافظه اوست.
وی در دههٔ ۶۰، با #فرامرز_پایور، #جلیل_شهناز، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، در گروه اساتید موسیقی ایران همکاری داشت که در این دوران آلبومهای انتظار دل و خلوت گزیده (با صدای استاد #محمدرضا_شجریان) و لیلی و مجنون، دل شیدا و کنسرت اساتید موسیقی ایران (باصدای #شهرام_ناظری) اجرا شدند.
علی اصغر بهاری، در روز شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۷۴ شمسی در ۹۰ سالگی درگذشت.
source: wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇
بخشی از “فرود و رنگ” از آلبوم:
#نغمه_های_جانسوز
بخشی از “ضربی بیداد، فرود به همایون”
از آلبوم “سنتور و کمانچه”
آرام خاچاتوریان آهنگساز و رهبر ارکستر، یکی از موسیقیدانان قرن بیستم است، آثار او در زمره محبوب ترین قطعات هنری معاصر قرار دارند.
آرام خاچاتوریان در 6 ژوئن 1903 در حومه شهر تفلیس، در خانواده ای فقیر ارمنی متولد شد.
در آن زمان در این شهر مدرسه موسیقی و سالن اپرای ایتالیایی وجود داشت و هنرمندان مشهور آن دوره مانند راخمانینف به آنجا آمد و شد داشتند.
خاچاتوریان شهر زادگاهش را “شهر نواها” می خواند، او در این شهر با ترکیبی از موسیقی ملل مختلف آشنا شد و تاثیرات بسیاری پذیرفت.
خاچاتوریان از همان آغاز مجذوب موسیقی سنتی ارمنی شد. در دورهٔ تحصیل در مدرسه نواختن هورن را آموخت و با آموختن دقیق زبان روسی در سن ۱۹سالگی به مسکو رفت تا در آنجا تحصیل کند. چند ماه نگذشت که خاچاتوریان رشتهٔ خود را عوض کرده و در مؤسسه آموزش موسیقی کالج موسیقی دولتی گنسین در رشتهٔ ساز ویلونسل نامنویسی کرد.
خاچاتوریان سه سال بعد وارد کلاس آهنگسازی و یک سال پس از آن وارد کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو شد. وی در آنجا تحت نظر استادانی همچون نیکولای میاسکوفسکی و میخائیل گنسین آموزش دید.
آرام خاچاتوریان در این کنسرواتوار به همراه سرگئی _پروکفیف و دمیتری شوستاکوویچ به عنوان یکی از محبوبترین و موفقترین آهنگسازان دورهٔ شوروی شناخته شد.
از میان آثار او میتوان به باله های Gayane و اسپارتاکوس، کنسرتو پیانو، ویولن، ویولنسل و راپسودی های مختلف، سمفونی ها و آثار مشهوری برای موسیقی متن فیلم و تلویزیون اشاره کرد.
استعداد و توانایی این آهنگساز برجسته بیش از هرچیز در سمفونی هایش دیده می شود.
کنسرتو پیانو و کنسرتو ویولن او در سالهای 1936 و 1940 با استقبال بی نظیری رو به رو شدند و از موفقیت های بزرگ زندگی هنری او بشمار می آیند و سبک متمایز و خلاقیت های جسورانه او را به نمایش می گذارند.
source: harmonytalk. wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇
کالیمبا یکی از قدیمی ترین سازهای آفریقایی بوده و قدمت آن به هزاران سال پیش باز میگردد.
کالیمبا اولین بار حدود 3 هزار سال پیش و در کنار رود “زامبزی” ساخته شد.در افسانه های آفریقایی گفته شده که با صدای جادویی کالیمبا می توان با اجداد مرده ملاقات کرد!
این ساز از یک تخته ی چوبی و تعدادی چنگک فلزی ساخته شده،در قدیم به جای تیغه های فلزی، از ساقه بامبو استفاده می شد. نوازنده باید آن را در دو دست خود گرفته و با هر دو انگشت شست آن را بنوازد.
کالیمبا بر اساس منطقه ساخت آن، کوک های متفاوتی دارد اما رایج ترین نوع آن در مُد “میکسو لیدیَن” کوک شده و با آن از15 تا 23 نت میتوان اجرا کرد.
کالیمبا با نام های مختلفی مانند “پیانوی شستی” “ماریمبولا” “مبریا” و “جزایر کارائیب” نیز شناخته شده است.
source: kalimbamagic.com
@partmusicschool
در ادامه ویدیویی از دو نمونه کالیمبای سنتی و مدرن را میبینیم
👇👇👇
جاشوا وینسلو گروبَن خواننده و ترانه سرای آمریکایی، ملقب به #جاش_گروبن در 27 فوریه 1981 در لس آنجلس-کالیفرنیا به دنیا آمد.
حرفه او با محدوده صدایی “باریتون لیریک” بیشتر بر آواز #کلاسیک و #پاپ و همینطور #تئاتر_موزیکال متمرکز است.
گروبن در سال 2007 به پرفروش ترین خواننده آمریکا تبدیل شد و آلبومش در آن سال بالای 22 میلیون نسخه به فروش رسید، همینطور در سال 2015 آلبوم او فروشی بالای 25 میلیون نسخه در جهان داشت!
در کلاس هفتم بود که اولین اجرای خود را به عنوان خواننده به روی صحنه برد، اما در آن زمان در هنرستان در رشته ی تئاتر موزیکال تحصیل کرده و آواز را به صورت حرفه ای دنبال نمی کرد.
او همچنین در مرکز هنری اینترلوکن در میشیگان به تحصیل موسیقی و تئاتر پرداخت و در این دوره به عنوان خواننده #اپرا فعالیت می کرد.
پس از آن توسط مربی آوازش به “دیوید فاستر” مدیر جایزه گرمی معرفی شد که تاثیر زیادی در پیشرفت او داشت.
او مدت کوتاهی در دانشگاه “کارنگی ملون” نیز به تحصیل موسیقی تئاتر پرداخت اما با پیشنهاد همکاری در استودیوی وارنر بروس، دانشگاه را ترک کرد.
گروبن تا کنون در تئاتر های موزیکال بسیاری ایفای نقش کرده، کنسرت های متعددی مخصوصا در امور خیریه در سرتاسر دنیا برگزار کرده و همینطور در موسیقی فیلم نیز فعالیت داشته که موسیقی تیتراژ پایانی فیلم #تروی با آهنگسازی #جیمز_هورنر یکی از شناخته شده ترین آثار اوست.
@partmusicschool
در ادامه چند نمونه از ترانه های او را خواهیم شنید
👇👇👇
موسیقی متن فیلم #تروی
آهنگساز: James Horner
خواننده: Josh Groban
“ایزاک آلبنیز”
آهنگساز ، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر اسپانیایی، و نمادی از تولد دوباره موسیقی اسپانیا در قرن بیستم است.
آلبنیز در ۲۹ مه ۱۸۶۰ در کامپردن به دنیا آمد. خواهر بزرگترش وقتی ایزاک ۳ ساله بود آموزش موسیقی را به او آغاز کرد.
هفت ساله بود که توانست در آزمون ورودی هنرستان موسیقی پاریس موفق شود ولی به خاطر سن کم نتوانست مجوز تحصیل در هنرستان را پیدا کند.
در نوجوانی جهانگردی را آغاز کرد و از آمریکای جنوبی تا آمریکای شمالی سفر کرد و هر جا که میتوانست کنسرتی برگزار میکرد.
در سال ۱۸۸۰ به پراگ، وین و بوداپست سفر کرد. دوران اوج فعالیت حرفهای او بین سالهای ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۲ بود، این در این سالها سرتاسر اروپا کنسرت برگزار کرد و با استقبال بسیار روبرو شد.
آلبنیز در آثار خود از موسیقی اصیل اسپانیایی و موسیقی فلامنکو و همچنین فرهنگ مناطق مختلف اسپانیا تاثیر گرفته و نام بیشتر آثار او از نام شهرهای مختلف اسپانیا مشتق شده است مانند: آندلوس، کاتالونیا، آراگون،ایبریا ، آستوریاس و …
#آستوریاس یکی از شناخته شده ترین آثار آلبنیز است که جوهر موسیقی اسپانیایی را به طور کامل از آن میتوان دریافت کرد، این قطعه در اصل برای پیانو نوشته شده بود، اما در حیطه نوازندگی گیتار شناخته شده و مورد علاقه تمامی نوازندگان گیتار است.
آلبنیز بر بسیاری از آهنگسازان دوره خود تاثیر گذاشته که مهمترین آن ها #کلود_دبوسی و #موریس_راول دو آهنگساز بزرگ فرانسوی می باشند.
آیزاک آلبنیس در ۱۸ مه ۱۹۰۹ در فرانسه درگذشت و در بارسلون به خاک سپرده شد.
source: wikipedia. harmonytalk
@partmusicschool
👇👇👇
ترانه های اسپانیا: آستوریاس
Guitar: Antonio De Lucena
تِرِمین محصول پژوهشهای کشور روسیه پیرامون حسگرهای مجاورتی است. این ساز توسط فیزیکدان روستبار به نام لو سرگیویوچ تِرِمین ( لئون ترمین ) در سال ۱۹۲۰ و پس از در گرفتن جنگداخلی روسیه اختراع شد.
ترمین نه تنها شبیه هیچسازی نیست، بلکه شیوه نواختن آن هم منحصر به فرد است. به این ترتیب که این ساز بدون لمس شدن نواخته میشود!
زمانی که ترمین روشن میشود، یک میدان مغناطیسی اطراف ساز را فرا میگیرد و زمانی که دست نوازنده به این میدان وارد میشود، تغییراتی در فرکانس و حجم صدا ایجاد میشود.
دو آنتن از بدنه ترمین خارج شدهاند که یکی کنترلکننده فرکانس صدا (pitch) و دیگری کنترلکننده حجم و مقدار آن است.
از آنجایی که هیچ تماس فیزیکی بین ساز و نوازنده وجود ندارد، نواختن ترمین به مهارت بالا و گوش موسیقی عالی نیاز دارد.
صدای ترمین در سینمای علمی تخیلی و جنایی سالهای ۵۰، طرفداران بسیاری داشت و با تأثیرات وهم آور صوتی خود، تبدیل به یکی از شاخصههای سینمای وحشت آن دوره شد. اولین استفاده آن در فیلم طلسم شده به کارگردانی آلفرد هیچکاک وآهنگسازی میکلوش روژا است که بسیار مشهور بوده و این ساز را مورد توجه آهنگسازان قرار داد.
امروز هم از ترمین در ساختن موسیقی فیلم استفاده میشود و تعدادی از نوازندگان به آن پرداختهاند. همچنین استفاده از آن توسط گروههایی چون لد زپلین و ریدیوهد موجب تجدید حیات این ساز شده است.
source: Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇
گابریل فوره
“پس از یک رویا”
تنظیم شده برای ترمین و پیانو
Theremin: Carolina Eyck