هارپ یا چنگ يکي از قديمترين سازها و متعلق به حدود 1200 سال قبل از ميلاد است. اولين بار مصري ها و ايراني ها و ديگر ملل متمدن دنيا آن را مورد استفاده قرار دادند.
ولي بعدها نواختن اين ساز متروک شد تا دوباره در قرن 15 و16 در آلمان استفاده شد . در گذشته ، اين ساز، به صورت چنگي قابي بود که بين قرن هشتم و دهم ميلادي ظاهر شد و تا اواسط قرن پانزدهم ميلادي به وسيله نوازندگان دوره گرد در تمام اروپا مورد استفاده قرار مي گرفت.
انواع ساز هارپ به چهار دستهٔ کلی چنگ ارکستری، چنگ سنتی، چنگ باستانی و چنگ تزیینی تقسیم میشود، هارپ ارکستری یا پدال هارپ، دارای 47 سیم و 7 پدال است.
پدال های هارپ که می توانند در سه وضعیت بالا، پایین و وسط قرار بگیرند، به این ساز امکان انواع کوک و تکنیک های جدید نوازندگی را داده اند. در نواختن هارپ، نوازنده از چهار انگشت هر دو دست استفاده میکند و انگشت کوچک مورد استفاده قرار نمیگیرد.
محدوده صوتی هارپ شش اُکتاو است.
سیم دو همیشه با رنگ قرمز و سیم سل با رنگ آبی و سایر سیم ها با رنگ سفید مشخص می شوند.
نت نویسی هارپ، همانند پیانو با دو کلید سل و فا صورت میگیرد.
ماریا کالاس
زادهٔ ۲ دسامبر ۱۹۲۳ – در گذشتهٔ ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۷ خواننده ی مشهور یونانی-آمریکایی بود.
ماریا فرزند سوم یک خانواده یونانی بود که در نیویورک متولد شد. تولدی که فاصله چندانی با مرگ برادر کوچک او نداشت، شادی چندانی نیز به بار نیاورد.
اوانگلیا که صدای خوش را از پدر به ارث برده بود، خیلی زود متوجه استعداد کودک خردسالش در زمینه موسیقی و آواز شد. در آشپزخانه کار میکرد که نوائی دلپذیر از پیانو میشنود و با عجله خود را به اتاق میرساند. ماریا را میبیند که با دستان کوچکش بر روی پیانو قطعهای مینوازد و آوازی را زمزمه میکند. از آن پس اوانگلیا از هیچ کوششی برای موفقیت او دریغ نمیکرد.
ماریا هشت ساله بود که قطعه لاپالوما را نواخت و ده ساله بود که آریای کارمن را اجرا کرد. بازگشت به یونان پس از اتمام دوره دبیرستان نقطه عطفی نیز برای زندگی موسیقائی ماریا بود.
نخستین اجرای صحنه ای ماریا در همان آتن در آوریل سال ۱۹۳۸ بود.
هیدالگو، استاد آواز او، میگوید:«ماریا یک استعداد خارق العاده بود اما برای من بیشتر از اینها ارزش داشت. تنهائی او را احساس میکردم و به همین دلیل مثل دخترم با او رفتار میکردم. همیشه به او تذکر میدادم باید مراقب زیبائی دستهایش باشد و مانند یک پریمادونا آراسته بپوشد. او بهترین شاگرد و مهربانترین دختر برای من بود.»
شاید اگر خواننده “توسکا” در اپرای آتن ناگهان مریض نمیشد، ماریا خیلی دیرتر به شهرت میرسید. اما همین اتفاق ساده سبب شد تا هیدالگو، ماریای جوان را در سال ۱۹۴۱ در سن هجده سالگی برای نخستین بار به روی صحنه بفرستد. «او یک توسکای فراموش نشدنی بود و تا پایان عمر در این نقش ستاره درخشان و تکرارنشدنی باقی ماند.»
ماریا که ملقب به “ملکه اپرای قرن بیستم “میباشد، علاوه برداشتن صدایی پر قدرت و با شکوه، دارای استعداد شگرفی در ایفای نقش روی صحنه بود. به گفته کارشناسان، خوانندگان اپرای قبل از او در هنگام خواندن تنها به حرکات محدود دست یا برداشتن چند قدم اکتفا میکردند؛ در حالیکه ماریا با صدای منحصر به فرد و تمام روح و جسم خود، سعی در انتقال احساساتش به تماشاچیان میکرده تا شخصیت داستان در نظر آنها واقعی جلوه کند.
آثار بسیاری از اپرا نویسان مشهور از جمله جوزپه وردی، وینچنتزو بلینی و جاکومو پوچینی با هنرنمایی وی به روی صحنه رفتند. ماریا در سراسر جهان طرفداران بیشماری داشت و علاقهمندان به اجراهای وی گاه ناچار بودند برای تهیه بلیط کنسرتهایش، چند شب و روز در صف منتظر بمانند!!
source: classicfm, bartarinha
اجرای آریای هابانِرا، عشق یک پرنده ی سرکش است
از اُپرای کارمن
داریوش طلایی در ۲۶ بهمن ۱۳۳۱ در خانوادهای علاقهمند به موسیقی متولد شد.
او از یازده سالگی به هنرستان موسیقی رفت و به تحصیل موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی ایرانی با ساز تخصصی تار پرداخت. شروع آموختن تار در همان هنرستان نزد علیاکبر شهنازی باعث علاقه خاص او به ساز تار و موسیقی ایرانی شد. پس از گرفتن دیپلم هنرستان همزمان به تحصیل در رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کار در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پرداخت. در این مرکز با تشکیل و سرپرستی گروه موسیقی برنامه هایی از موسیقی اصیل ایرانی در چندین دوره جشن هنر شیراز اجرا کرد.
داریوش طلایی طی این دوران نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی، نور علی برومند، عبدالله دوامی، یوسف فروتن و سعید هرمزی به تکمیل آموخته های خود در سنت ها و مکاتب مختلف موسیقی دستگاهی ایرانی پرداخت.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاه او از سال ۱۳۵۵ در دانشگاه تهران به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه موسیقی ایرانی تدریس کرد. وی در سال ۱۳۵۸ با دریافت بورسیه از دولت فرانسه برای ادامه تحصیل عازم کشور فرانسه شد و ضمن تحصیل موسیقی شناسی تا مقطع دکتری در دانشگاه نانتر به شناساندن موسیقی ایرانی از طریق تدریس، اجرای کنسرت و انتشار موسیقی ایرانی در اروپا و امریکا پرداخت.
داریوش طلایی از زمان بازگشت به ایران در سال ۱۳۷۱ تا کنون عضو هیئت علمی گروه موسیقی دانشگاه تهران است و طی این سالها ضمن تدریس در دانشگاه به تالیف آثار موسیقی و اجرای کنسرت پرداخته است.
او به خاطر کتاب تحلیل ردیف برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران در سال ۱۳۹۵ شد.طلایی این کتاب را نقطه عطفی در زندگی هنری و علمی خود نامیدهاست.
بخشی از بداهه نوازی در فرود به نوا
از آلبومِ سایه روشن
«خیالفام» اثر جدید #سامان_صمیمی است. او پیش از این آلبوم «فروغ به خوانندگی علیرضا قربانی را آهنگسازی کرده بود. آلبوم خیالفام مجموعهای بینالمللی با حضور سه نوازنده از ایران و هلند و هندوستان است. در این اثر سامان صمیمی نواختن کمانچه را بر عهده دارد، «آندریا وئتس» از هلند با ساز هارپ و «اودای رامداس» از هندوستان با ساز طبلا حضور دارد. این اثر بداههنوازی کمانچه و هارپ است که در دو قطعه ساز طبلا هم در کنار آنها حضور دارد.
#ابوا از خانواده ی ساز های بادی چوبی دو زبانه می باشد. ابوا تقریبا دارای 65 سانتی متر طول، با کلید های فلزی و سوراخ های مخروطی شکل است و تولید صدا با دمیدن در آن صورت میگیرد.
نواختن ابوا سختتر از نواختن سازهای بادی دیگر مانند فلوت و کلارینت است و مهارت زیادی لازم دارد
اولین ابوای باروک در اواخر سدهٔ ۱۷ در فرانسه ظهور کرد.
ابواهای اولیه از سازی به نام شاون گرفته شده است و در دوره باروک تنها 2 کلید داشته است.
ابوای امروزی به طور کلی 46 کلید دارد. 6 کلید اصلی، کلید های مخصوص تریل، کلید هایی برای تولید نت های بالا تر(اکتاو) و …
محدوده صوتی ابوا حدود دو اکتاو و چند نت (نزدیک به سه اکتاو) میباشد.
نوازندگان مشهور: آلبرخت مایر،اوژن ایزوتوف، الن دووا، هاینز هالیگر،کاترین نیدلمن،داگلاس بوید، جنیفر پاول و …
فرانسیس پولانک، سونات برای ابوا و پیانو، موومان اول
فلیکس مندلسون در یک خانواده یهودی – پروتستان در شهر هامبورگ آلمان به دنیا آمد.
پدر بزرگش یک فیلسوف یهودی و پدرش یک بانکدار ثروتمند بود که مذهب یهود را رها کرد و پروتستان شد و نام خانوادگی بارتولدی را برای خود برگزید. خانواده او علاقه زیادی به هنر و ادبیات داشتند پس مندلسون از همان اوان کودکی به یادگیری پیانو و ویولن پرداخت تا احتمالاً در نه سالگی برای نخستین بار کنسرت داد. وی از ۱۸۱۷ در برلین نزد فردریک زلتر آموزش هارمونی و آهنگسازی گرفت.
همانطور که خود میپنداشت، مانند موتسارت نابغه بود ، بین سنین 12 تا 14 سالگی اولین مجموعه دوازده سمفونی خود را نوشت! و هنگامی که بیش از هفده سال از عمرش نگذشته بود یکی از شاهکارهای ادبیات موسیقی، اورتور «رؤیای شب نیمه تابستان» را روی نمایشنامه شکسپیر نوشت. «مارش عروسی» معروف مندلسون نیز بخشی از همین اثر است، از دیگر آثار او میتوان به کنسرتو برای ویولن و ارکستر اشاره داشت این اثر مندلسون دومین کنسرتو ویولن از سه کنسرتو برتر جهان است.
آثار او برای بیش از یک قرن، بی اهمیت شناخته می شد، اما در عصر حاضر بار ها در کنسرت ها شنیده شد.
مندلسون در اواخر عمرش در شرایط سلامتی بحرانی بود و شرایط نامساعد روحی او پس از مرگ خواهرش، توان این آهنگساز بزرگ را از او ربود. سرانجام در چهارم نوامبر 1847 از دنیا رفت و در قبرستان ترینتی در برلین، این نابغه بزرگ به خاک سپرده شد…
#تنبور سازی است زهی زخمه ای، که دسته ای بلند و کاسهای گلابی شکل دارد و معمولاً از چوب توت ساخته میشود. کاسه آن به دو صورت یک تکه (کاسهای) که از قدیم مرسوم بوده و چند تکهای (ترکهای یا چمنی) است که به تقلید از کاسه سه تار در دهههای اخیر ساخته شدهاست.
طول این ساز در بین ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر و دارای سه سیم است، یکی واخوان و دو سیم اصلی. در زمان قدیم به گفته فارابی از یک یا دو سیم اصلی استفاده می شدهاست که اکنون به صورت سه سیم معمول است.
این ساز دارای چهارده پرده (دستان) و فاقد ربع پرده میباشد و در نواختن آن دو نوع کوک رایج است. تنبور را با چهار انگشت دست راست و بدون استفاده از مضراب مصنوعی مینوازند و تکنیکهای دست چپ آن شبیه دیگر سازهای زهی دسته دار مانند تار و سه تار است .
تنبور یکی از قدیمیترین سازهای ایران است که جنبهٔ عرفانی و مقامی دارد. بزرگتر از سهتار و در قدیم به دوتار معروف بوده و در مناطق لک نشین به آن تمیره میگویند.
تنبور در مناطق یارساننشین دارای تقدسی خاص است چنانچه نوازندگان قبل از شروع و در خاتمه دستانش را میبوسند.
در رپرتوار موسیقی تنبور حدود ۷۲ مقام وجود دارد که ۱۶ مقام آنها مربوط به مقامهای مجلسی و ۵۶ مقام نیز مربوط به مقامهای حقانی یا کلام است.
وسعت صدای تنبور یک اکتاوو نیم الی یک پرده است.
نوازندگان معروف تنبور در صد سال گذشته به شرح زیر هستند:
منطقه گوران: سید شمس الدین حیدری توتشامی، کادارا و کابشر، استاد سرخاو، لالو بیرخان، کاکیهای گوراجو، درویش علی میر درویشی، علی اکبر مرادی، طاهر یارویسی، گل نظر عزیزی، بهزاد مرادی.
منطقه سرپل ذهاب: هوشنگ امیریان، فرخ یادگاری، کیوان قلخانی، سید جواد حسینی، برزو امیریان، پویا فتاحی، کیومرث خالدپور و …
منطقه کرند: آمیرزا صید علی کفاشیان قباد قبادی. استاد عادل کمالی. استاد عبدالرضا شیروئی. عامر کمالی. عرفان رحمتی و …
منطقه صحنه: نورعلی الهی، سید ایاز قزوینهای، سید امراله شاه ابراهیمی، درویش امیر حیاتی، سید خلیل عالی نژاد، عبدالرضا رهنما، سید شهرام مرادی، رامین کاکاوند و …
منطقه کرمانشاه: غلام زنده دل، کیخسرو پورناظری، علیرضا فیض بشی پور، مظفر برنجی و ….
بخشی از تکنوازی تنبور ، سید خلیل عالی نژاد
“رو سر بنه به بالین”
از آلبوم صدای سخن عشق
چچیلیا بارتولی خواننده سوپرانو کلوراتورای ایتالیایی، یکی از نوابغ دنیای اپراست
او با اجراهای زیبایش از آثار روسینی و موتسارت، سالیری، ویوالدی، هایدن و گلوک، و نیز آثار هنرمندان کمتر مشهور دورۀ باروک، اعتباری جهانی کسب کرده است.
پدر و مادر بارتولی هر دو از خوانندگان اپرای ایتالیا بوده اند و او اولین دروس موسیقی را از آنها فرا گرفته است. اولین اجرای عمومی خود را در 9 سالگی با اجرای اپرای توسکا داشته، و بعد ها در کنسرواتوار سانتا چیچیلیا در رم مشغول به تحصیل شده است.
چچیلیا بارتولی تا کنون به 5 جایزۀ گِرَمی در عرصۀ موسیقی کلاسیک و نیز جایزۀ معتبر ”هربرت فونکارایان“ دست یافته است. وی از سوی فرانسه لقب شوالیۀ هنر و ادبیات دریافت کرده است.
چچیلیا بارتولی می گوید: «ما روی صحنه نمی رویم تا از لباسها و آرایش زیبا لذت ببریم. ما داستانی را روایت می کنیم که تراژیک است. در این صورت است که میتوان احساسات را بیان کرد. می توان درون احساسی بسیار عمیق، غرق شد…»
قسمت ششم
“هنرستان موسیقی ملی”
در سال 1322 به کوشش روح ا… خالقی و همکاری گروهی از هنرمندان موسیقی ایرانی، «انجمن موسیقی ملی» تشکیل شد که ضمن اجرای برنامه های گوناگون، کلاسهایی برای آموزش موسیقی ایرانی ترتیب یافت. با تغییراتی که در برنامه هنرستان عالی موسیقی و اختصاص آن به موسیقی غربی پدید آمد و با توجه به نیازهای موسیقی کشور، در سال 1328 به انجمن موسیقی ملی مجوز تاسیس «هنرستان موسیقی ملی» داده شد و وزارت فرهنگ وقت نیز با پرداخت اعانه مورد نیاز هنرستان را آماده کرد و نخستین کلاس هنرستان در مهرماه همین سال به طور مختلط در ساختمان انجمن موسیقی ملی افتتاح گشت و بدین ترتیب هنرستان موسیقی ملی به همت روح ا… خالقی بنیاد گذاشته شد.
لازم بذکر است با توجه به دایر بودن «هنرستان عالی موسیقی» و تدریس سازهای کلاسیک و غیر ایرانی در این هنرستان، «هنرستان موسیقی ملی» در آن زمان فقط مشغول به تدریس سازهای ایرانی شد. (همچنین فعالیت این هنرستان جزو تاریخچه هنرستان موسیقی محسوب نمی شود و فقط بعنوان مرکزی موازی در جهت جبران عدم تدریس سازهای ایرانی در آن سالها تاسیس گردید.)
نخستین مدرسان هنرستان موسیقی ملی: موسی معروفی، نصراله زرین پنجه، ابوالحسن صبا، محمود ذوالفنون، حسینعلی ملاح، ابوالحسن صبا، حسین صبا، جواد معروفی، حسین تهرانی، مهدی مفتاح، هادی نراقی، علی محمد خادم میثاق، غلامحسین بنان، منصور گلزاری، پروین خانلری، مهری صادقی نژاد، محمد میرنقیبی…