جرج فردریک هندل

 

جرج فردریک هندل ، زاده ی ۲۳ فوریه ۱۶۸۵ -درگذشته ۱۴ آوریل ۱۷۵۹) آهنگساز آلمانی دوره باروک بود.
بیشتر مردم جهان خواسته یا ناخواسته با آثار هندل آشنا هستند، زیرا همه ساله در ایام سالِ نو مسیحی، مجموعه ای از آثار او که بر اساس متون ترجمه شده ی انجیل ساخته شده است، در کنسرت ها اجرا شده و از رادیو و تلویزیون پخش میشود.

از شواهد تاریخی اینگونه بر می آید که هندل در زمان خود در عالم موسیقی اروپا خدایی میکرده، حال آنکه باخ، موسیقیدان هموطن او سال ها پس از مرگ نیز در گمنامی به سر میبرد!

پدر هندل علاقمند بود که پسر او حقوقدان بشود، و اغلب مانع فعالیت موسیقایی او میشد. تا اینکه روزی هندل (که کودکی بیش نبود) برای دوکِ دربارِ وقت اُرگ نواخت، و دوک پدر او را به دلیل منع یادگیری موسیقی برای فرزندش بسیار سرزنش کرد و به او دستور داد که برای او یک ارگ تهیه کند.
وی تحصیلات موسیقی خود را در سال ۱۶۹۴ با ویلهلم زاخو، آهنگساز و نوازندهٔ ارگ آغاز کرد.

بین موسیقی هندل و باخ، این دو غول موسیقی باروک که هر دو در یک منطقه در آلمان و با ۲۸ روز اختلاف پا به عرصه زندگی گذاشتند، وجوه مشترک بسیار کمی وجود دارد، شاید به این دلیل که هندل قسمت اعظم زندگی خود را در انگلستان به سر میبرد.

هندل بیشتر به دلیل اپرا ها، اوراتوریو ها و کنسرتو های ارگ بسیار زیبای خود مشهور است.
اکثر اپراهای او از اپراهای ایتالیایی تاثیر گرفته است.
او پس از اوراتوریوی موفقِ “مسایا” (مسیح) ، دیگر اپرای ایتالیایی نساخت.
در سال ۱۷۵۱ عمل جراحی بر روی چشمش انجام شد که ناموفق بود و منجر به نابینایی او در سال‌های پایانی عمرش شد. او در لندن، و در اوج ثروت و شهرت درگذشت…

source: harmonytalk, English Wikipedia

Messiah, part II
Hallelujah

Water Music Orchestral Suites
Adagio e Staccato

زندگینامه استاد حسین علیزاده

 

 حسین علیزاده در یکم شهریور سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شد.
پس از تحصیل در هنرستان موسیقی به دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و هم‌زمان در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی به یادگیری و اجرای کنسرت پرداخت.

 او نزد هوشنگ ظریف، حبیب‌الله صالحی، محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی موسیقی آموخته‌ و در سال‌های آغازین دههٔ ۱۳۶۰ خورشیدی در دانشگاه آزاد برلین نیز تحصیل کرده‌است.

 علیزاده در سال ۱۳۴۷ عضو ارکستر رودکی شد. او با عضویت در کانون چاووش همراه با دیگر استادان موسیقی ایران از جمله #محمدرضا_لطفی و #پرویز_مشکاتیان آثار جاودانه‌ای در موسیقی ایران به نام مجموعه آلبوم‌های چاووش اجرا کرد و نیز با آموزش به هنرجویان موسیقی تأثیر مهمی در تربیت موسیقی‌دانان و نوازندگان پس از انقلاب گذاشت. علیزاده در اوایل دههٔ هفتاد ریاست هنرستان موسیقی را بر عهده داشت.

 وی تا سال ۱۳۸۴ با #محمدرضا_شجریان در قالب گروهی چهار نفره همراه با #کیهان_کلهر و #همایون_شجریان به برگزاری کنسرت و اجرای برنامه در کشورهای مختلف مشغول بود.

 وی از چهره‌های تحسین‌شده #موسیقی_فیلم در ایران به‌شمار می‌آید و آثاری چون دلشدگان ، گبه، زشت و زیبا ، زمانی برای مستی اسب‌ها لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند ، آواز گنجشک‌ها و ملکه از ساخته‌های اوست.

 وی با کسب ۴ سیمرغ بلورین برای فیلم‌های گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشک‌ها و ملکه، مشترکاً به همراه مجید انتظامی ومحمدرضا علیقلی برنده بیش‌ترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن از جشنواره فیلم فجر می‌باشد.

حسین علیزاده همچنین نامزد دریافت ۳ جایزه گرمی شده است ،
و ابداع ساز سلانه را در کارنامه خود دارد.
Source: Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

کلود دبوسی

 

 #کلود_دبوسی یکی از تاثیرگذارترین و مهم ترین آهنگسازان قرن بیستم است، در زمان آغاز سبک #امپرسیونیسم در نقاشی و ادبیات فرانسه، او در پاریس زندگی می کرد و با بسیاری از هنرمندان این دوره در ارتباط بود و از آنها الهام گرفت و امپرسیونیسم را وارد موسیقی کرد. البته خود او هرگز نپدیرفت که بوجود آورده ی این سبک است. او همچنین آهنگساز بسیار خلاق و توانمندی بود، ابداعاتی در هارمونی، استفاده از رنگ های مختلف ساز ها و … بوجود آورد.

کلود آشیل دبوسی در 22 اوت 1862 در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. در کودکی و هنگام محاصره پاریس با مادرش به کان رفت و یادگیری پیانو را در هفت سالگی آغاز کرد. خیلی زود استعداد او کشف شد و توانست در 10 سالگی وارد “کنسرواتوار پاریس” شود و نزد اساتید بزرگی تعلیم ببیند!

 در 18 سالگی مدتی در روسیه زندگی کرد و با حامی اسرارآمیز #چایکوفسکی “نادژدا فن مک” آشنا شد، به فرزندان او پیانو درس می داد و با او به سوئیس و ایتالیا سفر کرد.
پس از آن با قطعه “کودک نابغه” مقام اول را در مسابقه جایزه رُم کسب کرد اما اندکی بعد واکنش او به این پیروزی چنین بود: «… که مرا باور کنند یا نه، می‌توانم بگویم که تمام شادی من از بین رفت… گرفتاری‌هایی که یک عنوان رسمی به همراه می‌آورد را به روشنی می‌دیدم و دانستم که دیگر آزاد نیستم.»

 در همان سالها اپرای “تریستان و ایزولد” اثر #ریشارد_واگنر را شنید و دیوانه وار شیفته واگنر شده بود. پس از آن برای تحصیل به ایتالیا سفر کرد و با #فرانتس_لیست و #جوزپه_وردی ملاقات کرد که هرکدام تاثیر زیادی بر او گذاشتند.

با بازگشت به پاریس و آشنایی با “استفان مالارمه” آهنگسازی برخی از بزرگترین آثارش “پرلود بعد از ظهر یک فون ” و ” اپرای پلئاس و ملیزاند” را آغاز کرد.
نخستین اجرای ” پرلود بعد از ظهر یک دیو” در ۲۲ دسامبر ۱۸۹۴ با استقبال بسیار خوبی روبرو شد و این سرآغاز آفرینش اثرهای مهمی گشت و دبوسی هرچه بیشتر به چهره‌ای نامدار و خبر ساز تبدیل شد و اثرش به رهبری #گوستاو_مالر در آمریکا اجرا شد!

 در بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۸ دبوسی دست به آفرینش بخش بزرگی ازآثار پیانویی خود می‌زند از جمله نوکتورن ها، دو دفتر Images و Children’s Corner. و همچنین نشان افتخار لژیون دونور را از آن خود می کند.

 با آغاز جنگ نخست جهانی روحیه میهن‌پرستی دبوسی شدت بسیاری گرفت و می‌توان در آن دلیل دشمنیش با #آرنولد_شوئنبرگ را که در جبهه روبرو خدمت می‌کرد و دبوسی او را «خطرناک» می‌خواند، یافت. در این سال‌ها دبوسی اثرهای خود را این‌گونه امضا می‌کرد: «کلود دبوسی، آهنگساز فرانسوی»

او در ۱۹۱۷ در حالیکه بسیار مریض بود برای آخرین بار برای اجرای سومین سوناتش بر صحنه عمومی حاضر شد. او در حالیکه هنوز جنگ به پایان نرسیده بود و در بی‌تفاوتی دیگران در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت .

source: 52composers. wikipedia
@partmusicschool

 

آرتا فرانکلین، ملکه موسیقی سول

 

آرتا لویز فرانکلین، خواننده، پیانیست و فعال مدنی، در ۲۵ مارس ۱۹۴۲ به دنیا آمد. مادر فرانکلین خواننده موسیقی گاسپل و نوازنده پیانو بود و پدرش در کلیسا به فعالیت‌های مذهبی مشغول بود

از آنجایی که پدر آرتا به اجرا و خوانندگی موسیقی گاسپل می‌پرداخت وی در نوجوانی به همراه پدر در شهرهای مختلف آمریکا برنامه اجرا کرد.
در همان زمان بود که صدای آرتا فرانکلین نظرها را به خود جلب کرد و به عنوان پدیده‌ای در عالم موسیقی شناخته شد.

در این بین کلارا وارد یکی دیگر از خواننده‌های سرشناس سبک گاسپل که در دهه چهل میلادی موفقیت زیادی پیدا کرده بود تأثیر زیادی روی هنر آرتا فرانکلین گذاشت. کلارا که از دوستان خانوادگی آرتا بود سبک خوانندگی آرتای جوان را شکل داد. در نتیجه در سال ۱۹۵۶ اولین آلبوم آرتا فرانکلین در سن ۱۴ سالگی منتشر شد!

آرتا_فرانکلین پس از انتشار این آلبوم با لطف پدر خود موفق شد از سبک موسیقی گاسپل که یک سبک کلیسایی بود به سبک‌های موسیقی غیردینی تغییر گرایش دهد. سپس فرانکلین جوان به نیویورک رفت و با شرکت‌های بزرگ موسیقی برای خوانندگی در سبک #بلوز – #جز قرار داد بست. این امر باعث انتشار آلبوم‌هایی از سال ۱۹۶۶ شد که شکوفایی بیشتر آرتا فرانکلین را به دنبال داشت.

فرانکلین حدود ۴۴ بار نامزد جایزه معتبر گرمی شد و از این تعداد توانست ۱۸ جایزه را به خانه ببرد!
این پرنده خوش‌صدای دنیای موسیقی در رویداد‌های رسمی مهمی مانند مراسم ادای سوگند بیل‌ کلینتون و باراک اوباما به اجرای موسیقی پرداخت و توانایی وی در اجرای موسیقی‌های سبک گاسپل، پاپ و سول باعث شد تا به او لقب “ملکه سول” بدهند.

آرتا فرانکلین در ۱۶ اوت ۲۰۱۸ در ۷۶ سالگی درگذشت.

Source: Wikipedia. Bartarinha
@partmusicschool
👇 👇 👇

سسیل شامیناد، آهنگساز و پیانیست فرانسوی

 

 

سسیل شامیناد آهنگساز و پیانیست فرانسوی، یکی از موفق ترین آهنگسازان زن و اولین زنی بود که نشان افتخار لژیون دونور را دریافت کرد.

 سسیل در هشتم آگوست 1857 در پاریس به دنیا آمد. او ابتدا یادگیری موسیقی را با مادرش آغاز کرد و به طور خصوصی از”مارتین پیِر مارسیک” ویولن، “بنجامین گدار” آهنگسازی و “فلیکس لو کوپی” پیانو را یادگرفت.
او از کودکی شروع به آهنگسازی کرد و در هشت سالگی برخی از قطعات خود را برای ژرژ بیزه اجرا کرد که او را بسیار تحت تاثیر قرار داد.

 او در 18 سالگی به طور رسمی کنسرتی از آثار خود برگزار کرد و از آن پس فعالیت حرفه ایش به عنوان یک آهنگساز آغاز شد. در آن زمان تمامی آثار او منتشر شدند!
پس از تور های بسیار در فرانسه، به انگلستان رفت و آثار او بسیار مورد پسند واقع شد.

 در 1908 به آمریکا رفت، جایی که از او و آثارش به خوبی استقبال شد. بسیاری از آثار او در لیست علاقمندان پیانو در آمریکا قرار داشت.در آمریکا به ساخت آثار ارکسترال و آثاری مانند باله و اپرا پرداخت.

 در سال 1913 به عنوان اولین زن آهنگساز، نشان افتخار لژیون دونور را دریافت کرد!
در انگلستان به ضبط برخی آثارش پرداخت که بعدها جزو پرفروش ترین آثار موسیقی کلاسیک بودند.
موسیقی او نیز نمادی از رمانتیسم متاخر فرانسه بود. شامیناد آهنگساز موفقی بود و درآمد خوبی از شغل خود داشت.
بسیاری از آثارش با نقد های مثبتی همراه بود اما بعضی از آنها نیز به دلایل تعصب جنسیتی سرکوب شد.
با این حال در نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از آثار او فراموش شد.
او با بالا رفتن سنش کم تر و کم تر آهنگسازی می کرد و در 13 آوریل 1944 در مونته کارلو از دنیا رفت.

 ترجمه از ویکی پدیا انگلیسی توسط آموزشگاه موسیقی پارت
@partmusicschool
👇👇👇

Les Sylvains Pour Le Piano

زندگینامه انریکه گرانادوس

 

 

 انریکه گرانادوس آهنگساز، نوازنده چیره دست پیانو و مدرس موسیقی و یکی از مهم ترین چهره های موسیقی اسپانیا است. به او لقب “شوپنِ اسپانیا” را داده اند.

 گرانادوس در 27 ژوئیه 1867 در کاتالونیا- اسپانیا به دنیا آمد. او نوازندگی پیانو را در بارسلون فرا گرفت.
در سال 1887 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و شروع به یادگیری آهنگسازی زیر نظر “شارل ویلفرید دو بریو” و “فیلیپ پدرل” نمود. پس از آن به اسپانیا بازگشت و اولین موفقیت او کسب حمایت پادشاه بود.

 در سال 1911 سوئیت پیانویی مشهورش “Goyescas” (یا دلاوران عاشق) را منتشر نمود که با الهام از آثار “فرانسیسکو گویا” نقاش مشهور اسپانیا نوشته بود.
او در دیگر آثار خود نیز از آثار گویا الهام گرفته و شیفته ی آثار او بوده است.

 از دیگر آثار او می توان به “رقص های اسپانیایی” اشاره کرد که چنان مورد استقبال قرار گرفت و مشهور شد که شاهزاده اسپانیا از گرانادوس برای اجرای این اثر در کاخ دعوت کرد.
اپرای “ماریا دل کارمن”، پوئم سمفونیک “کمدی الهی” آواز های اسپانیایی، و مجموعه ای از قطعه های بی شمار برای پیانو از آثار او هستند.

پس ازآن، گرانادوس به آمریکا برای برگزاری رسیتال پیانو دعوت شد. او آثار خود را در نیویورک اجرا کرد، و قطعاتی را با کمپانی Duo Art بر روی صفحه ضبط نمود که تا به امروزه نگهداری شده اند.

گرانادوس در آمریکا به شهرت فراوانی رسید و حتی رئیس جمهور وقت آمریکا “وودرو ویلسون” از او برای اجرا دعوت کرد!
اما پذیرش این دعوت برای گرانادوس بد اقبالی بزرگی بود.

 او کشتی بازگشت خود به اسپانیا را از دست داد و محبور شد به انگلیس برود، در هنگام عبور از کانال انگلیس ، کشتی با حمله زیردریایی آلمانی مواجه شد و گرانادوس برای نجات همسرش به دریا پرید اما هر دو آنها غرق شدند!

 گرانادوس در سال 1916 و در سن 48 سالگی درگذشت، درست زمانی که موفق شده بود به عنوان یک آهنگساز در سطح جهانی مطرح شود!

Source: 52composers. English Wikipedia

ایگور استراوینسکی

 

ایگور استراوینسکی یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین آهنگسازان قرن بیستم محسوب می‌شود.

استراوینسکی در ۱۷ ژوئن ۱۸۸۲ در لومونوسف روسیه در به دنیا آمد.
مادرش نوازنده پیانو و پدرش خواننده اپرا بود و با هنرمندان بزرگی مانند #کورساکف روابط نزدیک داشت و این امر سبب شد که ایگور در محیطی سرشار از موسیقی و هنر بزرگ شود.

ایگور نه ساله بود که شروع به آموختن پیانو کرد و به سرعت توانایی خواندن قطعات موسیقی را پیدا کرد.
پدر و مادرش قصد نداشتند پسرشان موسیقیدان شود بنابراین به اصرار خانواده به تحصیل حقوق در دانشگاه سنت پیترز بورگ پرداخت و ازدواج کرد.

اغلب ملودی هایی را که به ذهنش می رسید در دم ثبت می کرد، روزی امکان ارائه کارهایش به ریمسکی کورساکف فراهم شد، ولی کورساکف به او گفت که بهتر است به تحصیل حقوق ادامه دهد!
اما به او پیشنهاد داد اگر مایل است می تواند برای فراگیری هارمونی و کنترپوان نزد وی آید.

حدود پنج سال از این موضوع گذشت، ایگور شبانه روز حرفهای استاد را در تمرینات خود به کار می بست، بارها و بارها کارهای خود را به کورساکف نشان داد و او هیچ یک را نمی پذیرفت تا اینکه روزی یکی از کارهای مفصل او را لایق اجرا دانست که عبارت بود از یک سمفونی و تعدادی آواز.

موسیقی استراوینسکی همراه با تغییر ملیتها و خط سیر پر فراز و نشیب زندگیش، دچار تحولات قابل توجهی شد.

آثار استراوینسکی با نقاط شاخصی مانند جلوه های ارکسترال، سنکوپها و الگوهای ریتمیک پیچیده، استفاده از فاصله های ناهماهنگ  و … شناخته می شوند.

در ۱۹۱۷ استراوینسکی در ایتالیا با #پابلو_پیکاسو نقاش اسپانیایی، آشنا شده بود که این آشنایی نه تنها به نقاشی پیکاسو از پرتره استراوینسکی منجر شد، بلکه کار مشترک را نیز به دنبال داشت و این دو هنرمند به اتفاق لئونید ماسین طراح رقص باله ، در سال ۱۹۲۰ باله پولچینلا Pulcinella را روی صحنه بردند.

او با وجود اینکه علاقه اش به آهنگسازی بیشتر از اجرا بود اما در سالهای بعد به عنوان رهبر ارکستر و پیانیست به تور اروپا رفت وآمریکا در سال ۱۹۲۵ برای اولین بار شاهد حضور او بود.

از آثار او می توان به سموفونی ها، کنسرتو ویولن، باله های مشهور “پرندهٔ آتشین” ، “پتروشکا “و “پرستش بهار” اشاره کرد.
«پرستش بهار» جنجال بزرگی در دنیای موسیقی به‌ راه انداخت و بحثهای داغی را در همه‌جا برانگیخت و تا به ‌آن ‌روز کسی هرگز چیزی شبیه به آن نشنیده بود و استراوینسکی را به نگین افتخار موسیقی مدرن تبدیل کرد.
source: wikipedia harmonytalk bartarin ha
@partmusicschool
👇👇👇

 

رقص روس از باله ی #پتروشکا
اثر #ایگور_استراوینسکی
سایمون_رتل و ارکستر فیلارمونیک برلین

زندگینامه استاد علی اصغر بهاری

علی اصغر بهاری در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد شد. او اصالتاً اهل شهر بهار بود.
او از 13 سالگی به همراه مادرش که فرزند میرزا علی خان نوازنده ماهر کمانچه بود در خانه ی پدربزرگش زندگی می کرد، در این زمان بود که با موسیقی انس گرفت و به کمانچه‌نوازی پدربزرگش علاقه‌مند شد.

به درخواست مادرش از میرزا علی خان به مدت ۲ سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت ۴ سال در مکتب سه دایی خود به نام‌های رضاخان، اکبرخان و حسن‌خان که در یک قرن پیش جزو هنرمندان نامی ایران به حساب می‌آمدند، دست به تکمیل تجربیات خود در کمانچه نوازی زد.

در هجده سالگی، همراه با ارکستر ابراهیم‌خان منصوری در کنسرتی که در یک سالن بر پا شده بود شرکت کرد و از همین‌جا آوازه شهرت بهاری به گوش موسیقی‌دانان رسید.

پس از چند سال که پیانو به جای سنتور و ویولن به جای کمانچه رواج پیدا کرده بود، وی نیز کمانچه را زمین گذاشت و نواختن ویولن را آغاز کرد و نزد رضا محجوبی به تکمیل آموخته‌های خود در موسیقی ایرانی پرداخت.

بهاری پس از چندی در مشهد کلاس موسیقی جهت تعلیم می‌گشاید و یک سال هم با حبیب سماعی استاد سنتور کار می‌کند و شاگرد تعلیم می‌دهند و بعداً به تهران می‌آید و توسط استاد روح‌الله خالقی به مدرسه موسیقی جهت تعلیم دعوت می‌شود و در هنرستان شروع به همکاری می‌نماید.
این ایام مصادف بود با گشایش رادیو که او را نیز به همکاری فرا می‌خواند.
در سال ۳۲ بود که پس از سال‌ها دوری از کمانچه، با علاقه فراوان دوباره این ساز را دست گرفت.
پس از اجراهای اصفر بهاری در رادیو، دانشگاه تهران از وی دعوت کرد تا به تعلیم هنرجویان این دانشگاه بپردازد. در سال ۱۳۴۶ با دعوت رادیو فرانسه در سالن دلاویل در میان سه هزار بیننده به اجرا پرداخت.

وی با همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران، شاگردان خوبی را تربیت کرد که هر کدام هم اکنون یکی از بهترین کمانچه‌نوازهای کشور می‌باشند.
علی اصغر بهاری نقش مهمی را در روایت تصانیف و نغمه‌های فراموش شده و مهجور موسیقی ایرانی دارد. چنانچه بسیاری از تصانیف و نغمه‌هایی که اکنون موجود است، مدیون حافظه اوست.

وی در دههٔ ۶۰، با #فرامرز_پایور، #جلیل_شهناز، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، در گروه اساتید موسیقی ایران همکاری داشت که در این دوران آلبوم‌های انتظار دل و خلوت گزیده (با صدای استاد #محمدرضا_شجریان) و لیلی و مجنون، دل شیدا و کنسرت اساتید موسیقی ایران (باصدای #شهرام_ناظری) اجرا شدند.

علی اصغر بهاری، در روز شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۷۴ شمسی در ۹۰ سالگی درگذشت.
source: wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

 

بخشی از “فرود و رنگ” از آلبوم:
#نغمه_های_جانسوز

بخشی از “ضربی بیداد، فرود به همایون”
از آلبوم “سنتور و کمانچه”

زندگینامه آرام خاچاتوریان

 

آرام خاچاتوریان آهنگساز و رهبر ارکستر، یکی از موسیقیدانان قرن بیستم است، آثار او در زمره محبوب ترین قطعات هنری معاصر قرار دارند.

آرام خاچاتوریان در 6 ژوئن 1903 در حومه شهر تفلیس، در خانواده ای فقیر ارمنی متولد شد.
در آن زمان در این شهر مدرسه موسیقی و سالن اپرای ایتالیایی وجود داشت و هنرمندان مشهور آن دوره مانند راخمانینف به آنجا آمد و شد داشتند.

خاچاتوریان شهر زادگاهش را “شهر نواها” می خواند، او در این شهر با ترکیبی از موسیقی ملل مختلف آشنا شد و تاثیرات بسیاری پذیرفت.

خاچاتوریان از همان آغاز مجذوب موسیقی سنتی ارمنی شد. در دورهٔ تحصیل در مدرسه نواختن هورن را آموخت و با آموختن دقیق زبان روسی در سن ۱۹سالگی به مسکو رفت تا در آنجا تحصیل کند. چند ماه نگذشت که خاچاتوریان رشتهٔ خود را عوض کرده و در مؤسسه آموزش موسیقی کالج موسیقی دولتی گنسین در رشتهٔ ساز ویلونسل نام‌نویسی کرد.

خاچاتوریان سه سال بعد وارد کلاس آهنگ‌سازی و یک سال پس از آن وارد کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو شد. وی در آن‌جا تحت نظر استادانی هم‌چون نیکولای میاسکوفسکی و میخائیل گنسین آموزش دید.

آرام خاچاتوریان در این کنسرواتوار به همراه سرگئی _پروکفیف و دمیتری شوستاکوویچ به عنوان یکی از محبوب‌ترین و موفق‌ترین آهنگ‌سازان دورهٔ شوروی شناخته شد.

از میان آثار او میتوان به باله های Gayane و اسپارتاکوس، کنسرتو پیانو، ویولن، ویولنسل و راپسودی های مختلف، سمفونی ها و آثار مشهوری برای موسیقی متن فیلم و تلویزیون اشاره کرد.

استعداد و توانایی این آهنگساز برجسته بیش از هرچیز در سمفونی هایش دیده می شود.
کنسرتو پیانو و کنسرتو ویولن او در سالهای 1936 و 1940 با استقبال بی نظیری رو به رو شدند و از موفقیت های بزرگ زندگی هنری او بشمار می آیند و سبک متمایز و خلاقیت های جسورانه او را به نمایش می گذارند.
source: harmonytalk. wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

#آرام_خاچاتوریان
“والس از سوئیت بالماسکه”

زندگینامه ایزاک آلبنیز

“ایزاک آلبنیز”
آهنگساز ، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر اسپانیایی، و نمادی از تولد دوباره موسیقی اسپانیا در قرن بیستم است.
آلبنیز در ۲۹ مه ۱۸۶۰ در کامپردن به دنیا آمد. خواهر بزرگترش وقتی ایزاک ۳ ساله بود آموزش موسیقی را به او آغاز کرد.
هفت ساله بود که توانست در آزمون ورودی هنرستان موسیقی پاریس موفق شود ولی به خاطر سن کم نتوانست مجوز تحصیل در هنرستان را پیدا کند.
در نوجوانی جهانگردی را آغاز کرد و از آمریکای جنوبی تا آمریکای شمالی سفر کرد و هر جا که می‌توانست کنسرتی برگزار می‌کرد.

در سال ۱۸۸۰ به پراگ، وین و بوداپست سفر کرد. دوران اوج فعالیت حرفه‌ای او بین سال‌های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۲ بود، این در این سال‌ها سرتاسر اروپا کنسرت برگزار کرد و با استقبال بسیار روبرو شد.

آلبنیز در آثار خود از موسیقی اصیل اسپانیایی و موسیقی فلامنکو و همچنین فرهنگ مناطق مختلف اسپانیا تاثیر گرفته و نام بیشتر آثار او از نام شهرهای مختلف اسپانیا مشتق شده است مانند: آندلوس، کاتالونیا، آراگون،ایبریا ، آستوریاس و …

#آستوریاس یکی از شناخته شده ترین آثار آلبنیز است که جوهر موسیقی اسپانیایی را به طور کامل از آن میتوان دریافت کرد، این قطعه در اصل برای پیانو نوشته شده بود، اما در حیطه نوازندگی گیتار شناخته شده و مورد علاقه تمامی نوازندگان گیتار است.
آلبنیز بر بسیاری از آهنگسازان دوره خود تاثیر گذاشته که مهمترین آن ها #کلود_دبوسی و #موریس_راول دو آهنگساز بزرگ فرانسوی می باشند.

آیزاک آلبنیس در ۱۸ مه ۱۹۰۹ در فرانسه درگذشت و در بارسلون به خاک سپرده شد.
source: wikipedia. harmonytalk
@partmusicschool
👇👇👇

ترانه های اسپانیا: آستوریاس
Guitar: Antonio De Lucena

ترانه های اسپانیا: کاتالونا
Guitar: Edoardo Catemario