تاریخچه اپرا: قسمت سوم

 

 

در قسمت های قبل درباره نحوه شکل گیری اپرا و ویژگی های آن در دوران #باروک و #کلاسیک صحبت شد.

اپرا به رشد و شکوفایی خود ادامه داد و در دوران #رمانتیک عظیم تر و دراماتیک تر از قبل شده بود. در این دوران، طبقه متوسط جدیدی به مخاطبین اپرا اضافه شدند و آهنگسازان برای راضی نگاه داشتن آن ها، سوژه ی آثار خود را از ادبیات “شکسپیر” “گوته” “هوگو” و … می گرفتند و کمتر به داستان ها و افسانه های یونان باستان روی می آوردند.

اغلب اپراهای ایتالیایی یا فرانسوی در این دوران داستان های تراژیکی دارند و شخصیت “زن قهرمان” در این آثار بسیار پر رنگ تر از قبل است، با سرنوشتی تراژیک و اغلب همراه با فروپاشی روانی، که با عنوان

Mad Scene

در دنیای اپرا شناخته می شود!

اپرای بزرگ دوران رمانتیک، تمام المان های هنری را درخود دارد، آواز های سولو، گروه کُر، باله و انواع رقص ،میزانسن و صحنه آرایی و…
در این دوره #اپرتا نیز رواج یافت. اپرتا به معنی اپرای سبک یا غیر جدی (هم در محتوا و هم در نوع موسیقی) است و تا حدود نقاط مشترکی با نمایش موزیکال کمدی دارد.

در میانه های قرن 19 با شکل گیری #بل_کانتو مواجه هستیم. بل کانتو که در ایتالیایی به معنای آواز زیبا (یا زیبا خواندن) است، به مکتب آواز ایتالیایی که در قرون 18 و 19 میلادی سراسر اروپا را فرا گرفته بود اشاره دارد و معانی گسترده ای دارد که در این متن نمیتوان به توضیح آن ها پرداخت.

سه آهنگساز ایتالیایی این دوره یعنی #جواکینو_روسینی #وینچنزو_بلینی و #گائتانو_دونیزتی از مهم ترین اپرا نویسان در این دوره هستند که آثار بزرگی از خود به جای گذاشته اند. این آهنگسازان و آثارشان، خوانندگان اپرا را به مکتب بل کانتو تشویق می کردند و هر یک از آثارشان به سطح بالایی از تکنیک های آوازی نیازمند است، مانند اپرای #نورما اثر بلینی که به یک #سوپرانو کلوراتورا با توانایی های بالای دراماتیک نیاز دارد، یا اپرای #سیندرلا اثر روسینی که به تکنیک #فیوریتورا نیاز دارد، به این معنا که خواننده باید به صورت بداهه، به اجرای زینت ها در ملودی اش بپردازد.

یکی از شناخته شده ترین اپراهای قرن نوزدهم، #کارمن اثر #ژرژ_بیزه آهنگساز فرانسوی است. داستان یک زن کولی آزاد و سربازی که به او دل میبندد، کارمن سرشار است از ملودی های بسیار زیبا، صحنه پردازی متفاوت از سایر آثار اپرایی و حرکات موزون و …

در ادامه درباره دو غول اپرا در دوره رمانتیک، یعنی #جوزپه_وردی و #ریشارد_واگنر صحبت خواهیم کرد….
(ادامه دارد)

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت

Source: sfopera – greensboroopera – study. com
@partmusicschool

تاریخچه اپرا

 

قسمت اول

قدمت #اپرا به حدود ۴٠٠ سال پیش و دوران #رنسانس باز می گردد. اپرا هنری است که در ایتالیا متولد شد، این کلمه که جمع کلمه ی”اپوس” به معنای “اثر” می باشد، ترکیبی است از هنر موسیقیِ آوازی و سازی، رقص، درام و هنر های نمایشی و سال هاست که به عنوان یکی از قدرتمند ترین بخش های هنرهای نمایشی و موسیقی مردم را تحت تاثیر خود قرار داده است.

اواخر رنسانس بود که در فلورانس، گروهی از هنرمندان شامل موسیقیدانان و شاعران، نویسندگان و همچنین دولتمردان و حامیان هنر گرد هم آمدند و تحت عنوان گروهی به نام “کامِراتا فلورنتینا” به بحث پیرامون هنر به ویژه موسیقی و درام و خلق آثار نوینی در این زمینه می پرداختند.

این گروه تصمیم گرفتند تا هنرِ درام و داستان گوییِ یونان باستان را در قالب موسیقی بازسازی کنند. تلاش های آن ها در این راه، به خلق اولین اپرا به نام “دافنه” در سال ١۵٩٧ توسط #یاکوپو_پری انجامید. اما #کلودیو_مونته_وردی شخصی بود که در اواخر رنسانس اپرا را به اوج خود رساند و بر اساس متون دراماتیک یونانی، آثار مهمی خلق کرد که “اورفئو” شناخته شده ترین آن ها می باشد.

پس از آن بود که اپرا کم کم رواج پیدا کرد و اولین تالار اپرا در ونیز ساخته شد. در ابتدا دو نوع اپرا وجود داشت، “اپرا سِریا” که داستان آن عمدتا از اساطیر و قهرمانان یونان و رم باستان الهام گرفته شده و حالت جدی و داستانی دارد، و “اپرا بوفا” که حالت طنز و کمدی دارد.

در دوران #باروک اپرا به سرعت تمامی اروپا را فرا گرفته بود و با داستان ها و اشعارش، آواز و موسیقی و بازی های بی نظیر و تکان دهنده اش همه را تحت تاثیر قرار داده بود.

در این دوره یکی از موفق ترین آهنگسازانِ اپرای ایتالیایی، آهنگساز آلمانی #جرج_فردریک_هندل بود که بیشتر عمرش را در لندن سپری کرد! (رجوع کنید به زندگینامه هندل در مطالب پیشین). هندل اپرا های بزرگی خلق کرد که همگی آن ها اپرا سریا هستند و از میان آن ها می توان به “اورستس” “ژولیوس سزار” “رینالدو” و …اشاره کرد.

دوره باروک، دوره ی ظهور #کاستراتو بود که نقش اصلی (معمولا قهرمان داستان) را در اپرا سریا ایفا می کند. خواننده مردی که به عمد به بلوغ جنسی و در نتیجه تغییر صدا دست نیافته و صدای او مانند یک نوجوان، زیبا و درخشان است. امروزه این نقش مهم توسط خواننده #کنترتنور و یا حتی #سوپرانو ، خوانده می شود.

از دیگر اپرا نویسان این دوره می توان به #آنتونیو_ویوالدی و #الساندرو_اسکارلاتی اشاره کرد…
(ادامه دارد)

ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: sfopera – greensboroopera – musica-barroca

مشاهده ویدیو در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت

آرکانجلو کُرِلی

#آرکانجلو کرلی آهنگساز ایتالیایی اواخر #باروک بود که با عناوینی همچون “پدرِ کنسرتو گروسو” “بنیان گذار تکنیک مدرن ویولن” و یکی از بهترین ویولنیست های تاریخ شناخته شده است.

 کرِلی در در ۱۷ فوریهٔ ۱۶۵۳ در ایتالیا به دنیا آمد.از دوران کودکی او و نحوه آشنایی اش با موسیقی اطلاعات زیادی در دست نیست اما گفته شده که موسیقی را از یک کشیش در محل زندگی اش فرا گرفته است و پس از آن برای تحصیل به بولونیا رفت.

 رشته تخصصی او نوازندگی #ویولن بود و شهرت بسیاری نیز در این زمینه کسب کرد. کم کم شهرت او در آهنگسازی و نوازندگی به رم، فرانسه و آلمان نیز رسید و آهنگسازان بزرگی را همچون #باخ تحت تاثیر قرار داد.

 کرلی تاثیر بسیاری در تکنیک نوازندگی و رپرتوار ساز ویولن داشت. او طرفداران بسیاری در شهر های مختلف به ویژه رُم داشت که از او حمایت می کردند و پیشرفت موسیقی خود را مدیون او بودند.

 آرکانجلو نقش مهمی در بسط و گسترش فرم های نوین موسیقی باروک مانند “کنسرتو گروسو” و سونات را داشت و همینطور معلم بسیار خوبی نیز بود، از مهم ترین شاگردانش میتوان به #آنتونیو_ویوالدی اشاره کرد. کرلی در ۸ ژانویهٔ ۱۷۱۳ در رم درگذشت.

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

Source: 52composers. wikipedia.
@partmusicschool

 

جرج فردریک هندل

 

جرج فردریک هندل ، زاده ی ۲۳ فوریه ۱۶۸۵ -درگذشته ۱۴ آوریل ۱۷۵۹) آهنگساز آلمانی دوره باروک بود.
بیشتر مردم جهان خواسته یا ناخواسته با آثار هندل آشنا هستند، زیرا همه ساله در ایام سالِ نو مسیحی، مجموعه ای از آثار او که بر اساس متون ترجمه شده ی انجیل ساخته شده است، در کنسرت ها اجرا شده و از رادیو و تلویزیون پخش میشود.

از شواهد تاریخی اینگونه بر می آید که هندل در زمان خود در عالم موسیقی اروپا خدایی میکرده، حال آنکه باخ، موسیقیدان هموطن او سال ها پس از مرگ نیز در گمنامی به سر میبرد!

پدر هندل علاقمند بود که پسر او حقوقدان بشود، و اغلب مانع فعالیت موسیقایی او میشد. تا اینکه روزی هندل (که کودکی بیش نبود) برای دوکِ دربارِ وقت اُرگ نواخت، و دوک پدر او را به دلیل منع یادگیری موسیقی برای فرزندش بسیار سرزنش کرد و به او دستور داد که برای او یک ارگ تهیه کند.
وی تحصیلات موسیقی خود را در سال ۱۶۹۴ با ویلهلم زاخو، آهنگساز و نوازندهٔ ارگ آغاز کرد.

بین موسیقی هندل و باخ، این دو غول موسیقی باروک که هر دو در یک منطقه در آلمان و با ۲۸ روز اختلاف پا به عرصه زندگی گذاشتند، وجوه مشترک بسیار کمی وجود دارد، شاید به این دلیل که هندل قسمت اعظم زندگی خود را در انگلستان به سر میبرد.

هندل بیشتر به دلیل اپرا ها، اوراتوریو ها و کنسرتو های ارگ بسیار زیبای خود مشهور است.
اکثر اپراهای او از اپراهای ایتالیایی تاثیر گرفته است.
او پس از اوراتوریوی موفقِ “مسایا” (مسیح) ، دیگر اپرای ایتالیایی نساخت.
در سال ۱۷۵۱ عمل جراحی بر روی چشمش انجام شد که ناموفق بود و منجر به نابینایی او در سال‌های پایانی عمرش شد. او در لندن، و در اوج ثروت و شهرت درگذشت…

source: harmonytalk, English Wikipedia

Messiah, part II
Hallelujah

Water Music Orchestral Suites
Adagio e Staccato