استاد علی تجویدی

علی تجویدی نوازنده ویولن، سه تار، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی و از چهره های ماندگار موسیقی ایران است.

 او در ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در تهران متولد شد. آموختن موسیقی را از کودکی نزد پدرش هادی‌خان تجویدی که در نقاشی از شاگردان طراز اول کمال‌الملک و در موسیقی از شاگردان مستعد درویش‌خان بود آغاز کرد.

 پس از مدتی نزد ظهیرالدینی به فراگیری فلوت پرداخت. به نقل از خود ایشان، از دوازده سالگی دستگاه‌های موسیقی ایرانی را دقیق می‌شناخته است.

 از شانزده ‌سالگی نزد “حسین یاحقی “نواختن ویولن را آموخت و پس از دو سال به محضر درس #ابوالحسن_صبا (که دوست و همکار پدر تجویدی بود) راه یافت. به مدت هشت سال در مکتب او به فراگیری ویولن و سه‌تار پرداخت.

مدتی نیز از یک ویولنیست اروپایی نوازندگی ویولن کلاسیک و تکنیک های آن را فرا گرفت. پس از آن با راهنمایی صبا، به محفل هنری محمد ایرانی مجرد راه یافت و با بسیاری از هنرمندان بزرگ آشنا شد و از خرمن هنر استادان بزرگی بهره برد.

تجویدی یکی از برجسته‌ترین شاگردان استاد صبا بود و در غیبت ایشان کلاس استاد را اداره می‌کرد. او استاد چیره‌دست ویولن بود و سال‌ها در هنرستان موسیقی در رشته ویولن تدریس می‌کرد.

علاوه بر نوازندگی، در آهنگسازی و ساخت تصنیف، چیره دست بود و توانست صدها ترانه به یاد ماندنی را با صدای هنرمندان نامدار به اجرا درآورد.

او در آن زمان با بسیاری از هنرمندان برجسته آن دوره همکاری کرده و همچنین خوانندگان برجسته ای را تعلیم داد.

تجویدی در سال‌های پایانی عمر، بسیار کم کارشده بود و تنها کاری مشترک با علی‌اصغر شاه‌زیدی و تصنیفی با صدای #محمدرضا_شجریان به مناسبت آغاز به کار ارکستر ملی ایران اجرا کرد.
او منتخب چهارمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۳ است.

 وی در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ و در سن ۸۶ سالگی به علت بیماری سرطان در گذشت.

source: wikipedia

هفت قطعه مشهور موسیقی که مرگ آهنگسازشان را به دنبال داشتند

 

 قسمت پنجم: بدریخ اسمِتانا، ویولا

بدریخ اِسمِتانا که با عنوان “پدر موسیقی چک” از او یاد می شود، از تاثیرگذار ترین آهنگسازان جمهوری چک بود.

 اسمتانا دهه آخر زندگی خود را به سختی گذراند. او به طور کامل شنوایی خود را از دست داده بود و با این حال، زیباترین و مشهورترین اثرش “شش پوئم سمفونی: میهنِ من” را خلق کرد.

 او مشغول نوشتن آخرین اُپرایش “ویولا” بر اساس نمایشنامه ای از شکسپیر بود و چند سالی بود که درگیر خلق این اثر بود، که به دلیل اختلال اعصاب و روان از خانه خود بیرون شد و به بیمارستان روانی فرستاده شد! اسمتانا دوره سختی را می گذراند و به دوستش در نامه ای گفته بود که می ترسد که دیوانه بشود!

 او به حدی درگیر تکمیل اپرایش بود که دچار اضطراب، توهم و افسردگی شد و پزشکان او را از آهنگسازی منع کرده بودند تا بیش از این به سلامتی اش آسیب وارد نشود.

 اما او به توصیه پزشکان توجهی نکرد و سعی در به پایان رساندن “ویولا” داشت که سرانجام به دلیل فشار کار و دیگر مشکلات روانی، به کلی سلامت عقلی اش را از دست داد و پس از چند هفته نیز از دنیا رفت!

 از اپرای نا تمام او بخش های ناچیزی مانده که تنها یک بار در سال 1900 و به یاد او اجرا شد.

در ادامه یک نمونه از دیگر آثار او را خواهیم شنید.

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”
source: classicfm

بدریخ اسمتانا، رقص چِک برای پیانو

موسیقی فیلم روانی

 

 برنارد هرمن آهنگساز و رهبر ارکستر، و از نوابغ دنیای موسیقی کلاسیک و همچنین موسیقی فیلم بود.

پس ازآشنایی با آلفرد هیچکاک و ساختن موسیقی “دردسر هری” ، دوستی عمیقی بین این آهنگساز و کارگردان ایجاد شد و تا سال ها ادامه پیدا کرد و محصول آن موسیقی فیلم های مشهور روانی ، سرگیجه، شمال از شمال غربی، مرد عوضی، مارنی و … بود.

فیلم “روانی” نمونه ای از همکاری خلاقانه این دو است. هرمن در این فیلم بر خلاف دیگر فیلم های جنایی آن زمان، تنها از ساز های زهی استفاده کرد.

هارمونی های پیچیده، موسیقی تند و ریتمیک و همینطور مرموز، بیان گر مالیخولیا و شیزوفرنی شخصیت فیلم، و فضای سرد و خشن و وحشتناک فیلم است.

یکی از مشهور ترین صحنه های این فیلم، قتل در حمام است که موسیقی با حرکات سریع آرشه در منطقه بسیار بالای ویولن، تداعی گر ضربه چاقو و جیغ است.

“برگزیده یک قرن موسیقی فیلم”

هفت قطعه مشهور موسیقی که مرگ آهنگسازشان را به دنبال داشتند

ژان باتیست لولی قس
“Te Deum”

 ژان باتیست لولی یکی از بزرگترین موسیقیدانانِ دوره #باروک و با ملیت ایتالیایی – فرانسوی بود.
او از نظرِ نفوذ و ثروت، موفق‌ترین موسیقی‌دانِ زمان خودش بود و آثاری که نوشت پرچم دارِ موسیقی باروک فرانسوی شناخته شد.

 لولی بیشترِ عمر خود را در دربار “لویی چهاردهم” و آهنگسازی برای او گذراند. از سال ۱۶۶۲ موسیقیِ دربار فرانسه را در اختیار داشت و نفوذ او به حدی بود که اجرای اپرا در هر نقطه از کشور فرانسه بدون اجازه او ممکن نبود!

 آخرین اثر کامل او، سرودی بود مذهبی برای ستایش خداوند، که به مناسبت عمل جراحی موفقیت آمیزِ پادشاه نوشته شده بود.
لولی در کنسرت و در حال رهبری این اثر بود که از شدت شوق، چوب رهبری را به پای خود فرو کرد و مجروح شد و کمی پس از آن به قانقاریا مبتلا شد!

 لولی به علت علاقه ی زیادی که به رقصیدن داشت، موافقت نکرد که انگشت پایش را قطع کنند و می گفت لذت رقص برای او مهم تر از پخش شدن قانقاریا در کل بدنش است!
متاسفانه مدتی بعد، عفونت تمام بدنش را فرا گرفت و از دنیا رفت و آخرین اپرایش “آشیل و پلیسن” را نا تمام گذاشت!

بر اساس داستان هیجان انگیز زندگی و مرگ او، فیلمی با نام “پادشاه می رقصد” نیز ساخته شده است!

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”

این اثر را در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت بشنوید
@partmusicschool

فرانتس لیست

 فرانتس لیست پیانیست، آهنگساز، رهبر ارکستر و مدرس موسیقی،در 22 اکتبر 1811 در مجارستان متولد شد.

 لیست “بزرگترین پیانیست تاریخ موسیقی” شناخته شده و بر آهنگسازان و نوازندگان پس از خود بسیار تاثیر گذار بوده است.
زندگی او سرشار از خلاقیت، نوآوری، هیجان و روابطی طوفانی بود و می توان گفت که تا کنون، تا این اندازه برای یک نوازنده، این چنین افسانه ساخته نشده!

 او نوازندگی پیانو را از هفت سالگی نزد پدر آموخت و در جشن‌ها و مهمانی‌های محلی هنرنمایی می‌کرد. با همین هنرنمایی‌ها بود که تنی چند از متمولان زادگاهش برآن شدند تا هزینهٔ آموزش موسیقی کودک با استعداد را در وین تأمین کنند.

 پدر با تکیه بر کمک‌هزینهٔ تحصیل فرزندش از کارفرمایان استرهازی مرخصی گرفت و همراه پسر راهی وین شد، جایی که گفته می‌شود بتهوون با شنیدن صدای پیانوی کودک بر پیشانی او بوسه زد!

 فرانتس لیست با نوآوری‌ها و با نواختن آثار خودش در کنار آثار آهنگسازان بزرگ دیگر، و سرودها و آوازهای ملی و محلی هر سرزمین که به آن پا می‌گذاشت،و با چهره ی زیبا و جذابش مخاطبانش را مسحور و زنان و دختران جوان را چنان از خود بی‌خود می‌کرد که هاینریش هاینه، شاعر نامدار آلمانی اصطلاح مشهور «جنون لیست» را در مورد او و کنسرت‌هایش به‌کار می‌برد!

 لیست آهنگسازِ بسیار پر کاری نیز بود که بسیاری از آثارش برای پیانو اند. تعداد آثار پیانوییِ لیست به حدی است که بسیاری از آن ها هنوز اجرا نشده اند!

source: 52composers. wikipedia. idlemoments
@partmusicschool

 

 

موسیقی فیلم غرور و تعصب

 

🎬 Pride and Prejudice

غرور و تعصب” فیلمی به به کارگردانی جو رایت و برگرفته از رمان مشهور غرور و تعصب از نویسنده انگلیسی، جین آستن است.

این فیلم اولین همکاری جو رایت با آهنگساز ایتالیایی داریو ماریانلی بوده و در سال ۲۰۰۵ نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن شده است و همچنین در لیست محبوب ترین های موسیقی فیلم نیز قرار دارد.

با توجه به دوره ای که داستان فیلم در آن روایت می شود، موسیقی آن نیز مناسب با قرن 18 و بیشتر الهام گرفته از سبک آهنگسازی بتهوون بوده، همچنین از موسیقی رقص های دوران باروک نیز استفاده شده است.

با توجه به این که بیشتر شخصیت ها در فیلم به نوازندگی پیانو می پردازند، بخش زیادی از موسیقی قبل از پایان یافتن ساخت فیلم آهنگسازی شده است و توسط پیانیست “ژان ایو تیبوده” و ارکستر مجلسی انگلستان اجرا و ضبط شده است.

“ترجمه توسط آموزشگاه موسیقی پارت”
source: wikipedia

دانلود موسیقی در کانال تلگرام آموزشگاه موسیقی پارت
@partmusicschool
👇👇👇

 

حسین دهلوی

حسین دهلوی در هفتم مهر سال ۱۳۰۶ در تهران به دنیا آمد.
او آموزش موسیقی را از پنج سالگی نزد پدرش، معزالدین دهلوی که از شاگردان علی اکبر شهنازی بود، آغاز کرد و در ۹ سالگی با تشویق مادرش به ساز ویولن علاقه‌مند شد.

 ویولن را نزد ابوالحسن صبا یاد گرفت. او همچنین در هنرستان عالی موسیقی نزد حسین ناصحی و هایمو تویبر آهنگسازی را فرا گرفت. او به شکل خصوصی در این زمینه از آموزش‌های توماس کریستین داوید نیز بهره‌مند شد.

 پس از درگذشت استاد صبا در سال ۱۳۳۶ رهبری ارکستر شماره یک اداره هنرهای زیبا که بعداً «ارکستر صبا» نامیده شد به دهلوی واگذار شد.
این ارکستر از زمان گشایش تلویزیون ایران در سال ۱۳۳۷ به صورت هفتگی در تلویزیون به اجرای برنامه پرداخت.

 حسین دهلوی، در سال ۱۳۴۱ به ریاست هنرستان موسیقی ملی برگزیده شد و تا فروردین ۱۳۵۰ این سمت را عهده‌دار بود. او خود در دوره دوم هنرستان رشته‌های تئوری موسیقی ایران، تلفیق شعر و موسیقی، فرم موسیقی ایران، هارمونی و ارکستر را شخصاً آموزش می‌داد. در این سال، وی برای سفر دو ساله مطالعاتی به آلمان و اتریش رفت.

 دهلوی از سال ۱۳۵۶ تصنیف اپرای مانا و مانی را به مناسبت سال جهانی کودک (۱۹۷۹) آغاز کرد. ساخت این اثر دو سال به طول انجامید که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به دلیل محدودیت‌هایی به اجرا درنیامده و تنها موسیقیِ سازیِ آن در خرداد ۱۳۷۹ با تلاش و رهبری علی رهبری با ارکستر فیلارمونیک اسلواکی در براتیسلاوا اجرا و ضبط شده‌است.

 دهلوی در موسیقی ایرانی نوآوری هایی نیز داشته ‌است. تدوین متد تنبک به وسیله او و جمعی دیگر از جمله حسین تهرانی، مصطفی پورتراب و … برای بهبود جایگاه تنبک در موسیقی ایرانی و آسان‌سازی آموزش این ساز، توجه به ساخت سنتور کروماتیک برای جبران مشکل کوک این ساز برای استفاده در ارکستر از جمله این مواردند.

 حسین دهلوی، در زمینه موسیقی فیلم هم فعالیت داشته، او برای چند فیلم مستند از ابراهیم گلستان مانند یک آتش (چشم‌اندازها)، موج و مرجان و خارا، و گنجینه‌های گوهر و همچنین فیلم هفده روز به اعدام اثر هوشنگ کاووسی موسیقی نوشته‌ است.

 باله بیژن و منیژه، سبک بال، کنسرتینو برای سنتور و ارکستر و… از آثار او هستند.

 در نوزدهمین دوره انتخاب کتاب سال در سال ۱۳۷۹ کتاب «پیوند شعر و موسیقی آوازی» نوشته حسین دهلوی٬ برنده جایزه کتاب سال شد. همچنین او در سومین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهره ماندگار معرفی شد.

source: wikipedia
@partmusicschool

حسین دهلوی
بخشی از صحنه چهارم باله ی بیژن و منیژه
شادی همراهان بیژن
#Demo

دیمیتری شُستاکُویچ

 

دیمیتری شُستاکُویچ  یکی از نام دار ترین و تاثیر گذار ترین آهنگسازان قرن بیستم بوده و آثارش چه در دوره حیات و پس از مرگش در جهان شهرت فراوان داشتند.

 شوستاکوویچ در طول زندگی خود رابطهٔ پرفرازونشیبی با دستگاه‌های دولتی شوروی داشت. او از معدود هنرمندان شوروی است که شخص استالین بر آثارش نقد نوشت. موسیقی او به‌طور رسمی دو بار و به‌صورت دوره‌ای ممنوع اعلام شد!

 شوستاکویچ در ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۶ در شهر سنت پترزبورگ متولد شد. اولین دروس پیانو را از مادرش فراگرفت و در 8 سالگی نشانه های یک نابغه موسیقی در او دیده شد، او با کمک هزینه تحصیلی مخصوصی در 13 سالگی وارد کنسرواتوار پتروگراد شد!

در آنجا از تعلیمات اساتید بزرگی همچون گلازونوف برخوردار شد و با پیشرفت سریعش آنها را تحت تاثیر قرار داد، اولین موفقیت بزرگ او، نوشتن اولین سمفونی اش به عنوان پایان نامه اش در 19 سالگی بود!

در 28 سالگی دومین اپرایش “لیدی مکبث” را ساخت که موفقیتی جهانی برایش به همراه آورد. در این میان استالین قدرت خود را در حزب و دولت تحکیم بخشیده، پیگرد و سرکوب مخالفان را آغاز کرده بود. شوستاکویچ را دشمن مردم خوانده و آثارش را ممنوع اعلام کرد!

 شوستاکوویچ پس از اعتراض مأموران حزبی به لیدی مکبث، سمفونی پنجم را منتشر کرد که از مهمترین کارهای او به‌شمار می‌رود.

 اوج شهرت او در دوره جنگ جهانی دوم، در محاصره روسیه توسط نازی ها بود، او با اینکه شهرتی در صحنه جهانی داشت و میتوانست روسیه را ترک کند، در کشور خود ماند و سمفونی هفتم با نام “لنینگراد” را تصنیف کرد که نماد مقاومت روسیه در جهان شد.

شوستاکویچ در مجموع 15 سمفونی، 15 کوارتت زهی، دو اپرا، سه باله و آثار بسیاری برای پیانو و همچنین آواز دارد، او در موسیقی فیلم نیز دستی داشت.

از ساخته‌های مردم پسند او، جَز والس شماره ۲ است، که درسال ۱۹۹۹ استنلی کوبریک در واپسین فیلم اش به نام چشمان تمام بسته از این والس استفاده کرد.

شوستاکویچ در زندگی اش درد و رنج بسیاری تحمل کرد، در 52 سالگی دست راستش به مشکل برخورد و دیگر توانایی نواختن پیانو را نداشت، هر دو پایش شکسته بود و دوبار نیز سکته قلبی کرد و در آخر در ۹ اوت ۱۹۷۵ و به دلیل سرطان ریه در مسکو از دنیا رفت.

 

source: 52composers. wikipedia
@partmusicschool

 

 دیمیتری شوستاکویچ، سمفونی شماره پنج، موومان دو
رهبر ارکستر: برنارد هایتینک

محمدرضا شجریان

 

 استاد محمدرضا شجریان موسیقیدان، خواننده و آهنگساز بنام ایرانی است.

 سایت انجمن آسیا وی را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرده‌است.شجریان در ایران ملقب به “خسرو آواز ایران” می‌باشد، او همچنین نامزد دو جایزه گرمی شده است.

 شجریان در قرائت قرآن نیز فعالیت داشته و دعای ربنا معروف‌ترین تلاوت قرآنیِ اوست؛ این اثر توسط سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به عنوان اثر ملی ثبت شده‌است.

 شجریان در یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. خواندن را از کودکی، با توجه به استعداد و صدای خوبش، تحت تعلیم پدر، که خود قاری قرآن بود،آغاز کرد و مشغول به پرورش صدای خویش شد.

 او در سال ۱۳۴۶ به تهران رفت و با احمد عبادی آشنا شد و همچنین در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت نمود. در همین سال برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان نزد ابراهیم بوذری رفت. در سال ۱۳۴۹، درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد.

 در ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیف‌های آوازی را نزد وی دنبال کرد. او در برنامه گل‌ها با نورعلی‌خان برومند آشنا شد و شیوهٔ آوازی سید حسین طاهرزاده را نزد او آموخت. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی ردیف آوازی ایشان و شیوه‌های تصنیفخوانی را فراگرفت.

در همین سال، به همراه گروهی از هنرمندان همچون #محمدرضا_لطفی، ناصر فرهنگ‌فر، #حسین_علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجه‌ای، به عضویت مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت درآمد.

 در طی این سال ها شجریان با هنرمندان شناخته شده فعالیت های بسیاری داشته وحدود 58 آلبوم منتشر کرده و کنسرت های متعددی برگزار کرد.

 یکی از آثارشناخته شده او، چاووش ۶( سپیده ) می‌باشد که اثری با محتوای انقلابی بوده و تصنیف معروف ” ایران ای سرای امید” که مربوط به شعری از هوشنگ ابتهاج و آهنگی از محمدرضا لطفی می‌باشد.

 استاد شجریان در سال های اخیر به دلیل بیماری، فعالیتی در موسیقی نداشته است اما منش و بزرگی و آثار ماندگارشان همچنان ایشان را محبوب ترینِ هنرمندان نزد مردم نگاه داشته است.
با آرزوی سلامتی برای ایشان.

source: wikipedia
@partmusicschool

 

بخشی از ساز آواز ماهور از آلبوم سپیده، چاووش 6
محمدرضا شجریان وگروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی

کلارا شومان

 

کلارا شومان، یکی از برترین پیانیست های قرن نوزدهم، آهنگساز و همسر #روبرت_شومان بود که در 13 سپتامبر 1819 در آلمان به دنیا آمد.
کلارا از پنج سالگی نزد پدرش “فردریش ویک” که از اساتید مشهور پیانو بود آموزش دید و به یادگیری موسیقی و ساز پیانو پرداخت.

 او از 13 سالگی تا هنگام ازدواجش دوره ی حرفه ای فوق العاده ای را به عنوان یک پیانیست سپری کرد و به عنوان یک نوازنده با استعداد در سرتاسر اروپا شناخته شده بود.

 با وجود مخالفت‌های سخت پدرش، در سال ۱۸۴۰ با روبرت شومان ازدواج کرد و صاحب 8 فرزند شد! با این وجود او همواره به نوازندگی و آهنگسازی و تدریس در کنسرواتوار ادامه داد، در تور های مختلف همسرش را همراهی میکرد و شهرتش از آلمان فراتر رفته بود و همچنین به دلیل فعالیت حرفه ای او، روبرت نیز در اروپا شناخته شد.

 کلارا موسیقی خوب را می شناخت، در زمان او، که آثارِ #بتهوون رو به فراموشی بودند، سونات های او را برای حضار آلمانی می نواخت. کلارا حتا پا فرا تر گذاشت و شنوندگان آلمانی را با موسیقی #شوپن آشنا کرد.

شوپن از استعداد او در نوازندگی برای #لیست صحبت کرده بود و فرانتس لیست به یکی از اجراهای او رفته و به شدت تحت تاثیر نوازندگی او قرار گرفته و مقاله ای درباره او در یک مجله پاریسی منتشر کرد.

 پیش از او نوازندگانِ زن کم نبودند، با این حال، کلارا، نخستین پیانیست زن برترِ تاریخ موسیقی است. کلارا شومان از اولین نوازندگانی بود که رسیتال برگزار می کرد و با اجرای آثار آهنگسازان مختلف و معرفی آنها، تاثیر بسیاری در سلیقه شنیداری مردم گذاشت.
او و همسرش رابطه دوستانه ای با #یوهان_برامس نیز داشتند و او بسیاری از آثار برامس را برای عموم اجرا کرد.

به دلیل ناراحتی روحی و افسردگی همسرش، او با برگزاری کنسرت های متعدد خانواده خود را تامین می کرد.
پس از مرگ همسرش او خود را وقف اجرا و آهنگسازی کرد و برخی از آثار روبرت را نیز بازنگاری و منتشر کرد.

 به گفته خودش، کلارا خود را بیشتر پیانیست می دانست تا یک آهنگساز، و به توانایی های خودش به عنوان یک زن در آهنگسازی باور نداشت، با اینکه بسیاری از آثار او امروزه بارها ضبط و اجرا می شوند.

 آثار او شامل ترانه ها، کنسرتو پیانو، قطعه هایی برای پیانو، پیانو تریو، قطعه هایی برای گروه کُر و سه رومنس می باشد که به مناسب تولد همسرش ساخته بود و رومنس ها را به یوزف یوآخیم ویولنیستی که اغلب او را در کنسرت ها همراهی می کرد تقدیم کرد. یوآخیم این قطعات را لذتی معنوی و شگفت آور نامیده است.

Source: harmonytalk. wikipedia. idlemoments
@partmusicschool

سه رومانس برای ویولن و پیانو
موومان اول