زندگینامه استاد علی اصغر بهاری

علی اصغر بهاری در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد شد. او اصالتاً اهل شهر بهار بود.
او از 13 سالگی به همراه مادرش که فرزند میرزا علی خان نوازنده ماهر کمانچه بود در خانه ی پدربزرگش زندگی می کرد، در این زمان بود که با موسیقی انس گرفت و به کمانچه‌نوازی پدربزرگش علاقه‌مند شد.

به درخواست مادرش از میرزا علی خان به مدت ۲ سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت ۴ سال در مکتب سه دایی خود به نام‌های رضاخان، اکبرخان و حسن‌خان که در یک قرن پیش جزو هنرمندان نامی ایران به حساب می‌آمدند، دست به تکمیل تجربیات خود در کمانچه نوازی زد.

در هجده سالگی، همراه با ارکستر ابراهیم‌خان منصوری در کنسرتی که در یک سالن بر پا شده بود شرکت کرد و از همین‌جا آوازه شهرت بهاری به گوش موسیقی‌دانان رسید.

پس از چند سال که پیانو به جای سنتور و ویولن به جای کمانچه رواج پیدا کرده بود، وی نیز کمانچه را زمین گذاشت و نواختن ویولن را آغاز کرد و نزد رضا محجوبی به تکمیل آموخته‌های خود در موسیقی ایرانی پرداخت.

بهاری پس از چندی در مشهد کلاس موسیقی جهت تعلیم می‌گشاید و یک سال هم با حبیب سماعی استاد سنتور کار می‌کند و شاگرد تعلیم می‌دهند و بعداً به تهران می‌آید و توسط استاد روح‌الله خالقی به مدرسه موسیقی جهت تعلیم دعوت می‌شود و در هنرستان شروع به همکاری می‌نماید.
این ایام مصادف بود با گشایش رادیو که او را نیز به همکاری فرا می‌خواند.
در سال ۳۲ بود که پس از سال‌ها دوری از کمانچه، با علاقه فراوان دوباره این ساز را دست گرفت.
پس از اجراهای اصفر بهاری در رادیو، دانشگاه تهران از وی دعوت کرد تا به تعلیم هنرجویان این دانشگاه بپردازد. در سال ۱۳۴۶ با دعوت رادیو فرانسه در سالن دلاویل در میان سه هزار بیننده به اجرا پرداخت.

وی با همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران، شاگردان خوبی را تربیت کرد که هر کدام هم اکنون یکی از بهترین کمانچه‌نوازهای کشور می‌باشند.
علی اصغر بهاری نقش مهمی را در روایت تصانیف و نغمه‌های فراموش شده و مهجور موسیقی ایرانی دارد. چنانچه بسیاری از تصانیف و نغمه‌هایی که اکنون موجود است، مدیون حافظه اوست.

وی در دههٔ ۶۰، با #فرامرز_پایور، #جلیل_شهناز، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، در گروه اساتید موسیقی ایران همکاری داشت که در این دوران آلبوم‌های انتظار دل و خلوت گزیده (با صدای استاد #محمدرضا_شجریان) و لیلی و مجنون، دل شیدا و کنسرت اساتید موسیقی ایران (باصدای #شهرام_ناظری) اجرا شدند.

علی اصغر بهاری، در روز شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۷۴ شمسی در ۹۰ سالگی درگذشت.
source: wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

 

بخشی از “فرود و رنگ” از آلبوم:
#نغمه_های_جانسوز

بخشی از “ضربی بیداد، فرود به همایون”
از آلبوم “سنتور و کمانچه”

زندگینامه آرام خاچاتوریان

 

آرام خاچاتوریان آهنگساز و رهبر ارکستر، یکی از موسیقیدانان قرن بیستم است، آثار او در زمره محبوب ترین قطعات هنری معاصر قرار دارند.

آرام خاچاتوریان در 6 ژوئن 1903 در حومه شهر تفلیس، در خانواده ای فقیر ارمنی متولد شد.
در آن زمان در این شهر مدرسه موسیقی و سالن اپرای ایتالیایی وجود داشت و هنرمندان مشهور آن دوره مانند راخمانینف به آنجا آمد و شد داشتند.

خاچاتوریان شهر زادگاهش را “شهر نواها” می خواند، او در این شهر با ترکیبی از موسیقی ملل مختلف آشنا شد و تاثیرات بسیاری پذیرفت.

خاچاتوریان از همان آغاز مجذوب موسیقی سنتی ارمنی شد. در دورهٔ تحصیل در مدرسه نواختن هورن را آموخت و با آموختن دقیق زبان روسی در سن ۱۹سالگی به مسکو رفت تا در آنجا تحصیل کند. چند ماه نگذشت که خاچاتوریان رشتهٔ خود را عوض کرده و در مؤسسه آموزش موسیقی کالج موسیقی دولتی گنسین در رشتهٔ ساز ویلونسل نام‌نویسی کرد.

خاچاتوریان سه سال بعد وارد کلاس آهنگ‌سازی و یک سال پس از آن وارد کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو شد. وی در آن‌جا تحت نظر استادانی هم‌چون نیکولای میاسکوفسکی و میخائیل گنسین آموزش دید.

آرام خاچاتوریان در این کنسرواتوار به همراه سرگئی _پروکفیف و دمیتری شوستاکوویچ به عنوان یکی از محبوب‌ترین و موفق‌ترین آهنگ‌سازان دورهٔ شوروی شناخته شد.

از میان آثار او میتوان به باله های Gayane و اسپارتاکوس، کنسرتو پیانو، ویولن، ویولنسل و راپسودی های مختلف، سمفونی ها و آثار مشهوری برای موسیقی متن فیلم و تلویزیون اشاره کرد.

استعداد و توانایی این آهنگساز برجسته بیش از هرچیز در سمفونی هایش دیده می شود.
کنسرتو پیانو و کنسرتو ویولن او در سالهای 1936 و 1940 با استقبال بی نظیری رو به رو شدند و از موفقیت های بزرگ زندگی هنری او بشمار می آیند و سبک متمایز و خلاقیت های جسورانه او را به نمایش می گذارند.
source: harmonytalk. wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

#آرام_خاچاتوریان
“والس از سوئیت بالماسکه”

جاش گروبن، خواننده و ترانه سرای موسیقی پاپ-کلاسیک

 

جاشوا وینسلو گروبَن  خواننده و ترانه سرای آمریکایی، ملقب به #جاش_گروبن در 27 فوریه 1981 در لس آنجلس-کالیفرنیا به دنیا آمد.
حرفه او با محدوده صدایی “باریتون لیریک” بیشتر بر آواز #کلاسیک و #پاپ و همینطور #تئاتر_موزیکال متمرکز است.

گروبن در سال 2007 به پرفروش ترین خواننده آمریکا تبدیل شد و آلبومش در آن سال بالای 22 میلیون نسخه به فروش رسید، همینطور در سال 2015 آلبوم او فروشی بالای 25 میلیون نسخه در جهان داشت!

در کلاس هفتم بود که اولین اجرای خود را به عنوان خواننده به روی صحنه برد، اما در آن زمان در هنرستان در رشته ی تئاتر موزیکال تحصیل کرده و آواز را به صورت حرفه ای دنبال نمی کرد.
او همچنین در مرکز هنری اینترلوکن در میشیگان به تحصیل موسیقی و تئاتر پرداخت و در این دوره به عنوان خواننده #اپرا فعالیت می کرد.

پس از آن توسط مربی آوازش به “دیوید فاستر” مدیر جایزه گرمی معرفی شد که تاثیر زیادی در پیشرفت او داشت.
او مدت کوتاهی در دانشگاه “کارنگی ملون” نیز به تحصیل موسیقی تئاتر پرداخت اما با پیشنهاد همکاری در استودیوی وارنر بروس، دانشگاه را ترک کرد.

گروبن تا کنون در تئاتر های موزیکال بسیاری ایفای نقش کرده، کنسرت های متعددی مخصوصا در امور خیریه در سرتاسر دنیا برگزار کرده و همینطور در موسیقی فیلم نیز فعالیت داشته که موسیقی تیتراژ پایانی فیلم #تروی با آهنگسازی #جیمز_هورنر یکی از شناخته شده ترین آثار اوست.
@partmusicschool

در ادامه چند نمونه از ترانه های او را خواهیم شنید
👇👇👇

موسیقی متن فیلم #تروی
آهنگساز: James Horner
خواننده: Josh Groban

Josh Groban- Per Te

زندگینامه ایزاک آلبنیز

“ایزاک آلبنیز”
آهنگساز ، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر اسپانیایی، و نمادی از تولد دوباره موسیقی اسپانیا در قرن بیستم است.
آلبنیز در ۲۹ مه ۱۸۶۰ در کامپردن به دنیا آمد. خواهر بزرگترش وقتی ایزاک ۳ ساله بود آموزش موسیقی را به او آغاز کرد.
هفت ساله بود که توانست در آزمون ورودی هنرستان موسیقی پاریس موفق شود ولی به خاطر سن کم نتوانست مجوز تحصیل در هنرستان را پیدا کند.
در نوجوانی جهانگردی را آغاز کرد و از آمریکای جنوبی تا آمریکای شمالی سفر کرد و هر جا که می‌توانست کنسرتی برگزار می‌کرد.

در سال ۱۸۸۰ به پراگ، وین و بوداپست سفر کرد. دوران اوج فعالیت حرفه‌ای او بین سال‌های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۲ بود، این در این سال‌ها سرتاسر اروپا کنسرت برگزار کرد و با استقبال بسیار روبرو شد.

آلبنیز در آثار خود از موسیقی اصیل اسپانیایی و موسیقی فلامنکو و همچنین فرهنگ مناطق مختلف اسپانیا تاثیر گرفته و نام بیشتر آثار او از نام شهرهای مختلف اسپانیا مشتق شده است مانند: آندلوس، کاتالونیا، آراگون،ایبریا ، آستوریاس و …

#آستوریاس یکی از شناخته شده ترین آثار آلبنیز است که جوهر موسیقی اسپانیایی را به طور کامل از آن میتوان دریافت کرد، این قطعه در اصل برای پیانو نوشته شده بود، اما در حیطه نوازندگی گیتار شناخته شده و مورد علاقه تمامی نوازندگان گیتار است.
آلبنیز بر بسیاری از آهنگسازان دوره خود تاثیر گذاشته که مهمترین آن ها #کلود_دبوسی و #موریس_راول دو آهنگساز بزرگ فرانسوی می باشند.

آیزاک آلبنیس در ۱۸ مه ۱۹۰۹ در فرانسه درگذشت و در بارسلون به خاک سپرده شد.
source: wikipedia. harmonytalk
@partmusicschool
👇👇👇

ترانه های اسپانیا: آستوریاس
Guitar: Antonio De Lucena

ترانه های اسپانیا: کاتالونا
Guitar: Edoardo Catemario

عجیب ترین ساز های تاریخ موسیقی

 

“ترمین”

 

تِرِمین محصول پژوهش‌های کشور روسیه پیرامون حسگرهای مجاورتی است. این ساز توسط فیزیک‌دان روس‌تبار به نام لو سرگیویوچ تِرِمین ( لئون ترمین ) در سال ۱۹۲۰ و پس از در گرفتن جنگ‌داخلی روسیه اختراع شد.

ترمین نه تنها شبیه هیچ‌سازی نیست، بلکه شیوه نواختن آن هم منحصر به فرد است. به این ترتیب که این ساز بدون لمس شدن نواخته می‌شود!

زمانی که ترمین روشن می‌شود، یک میدان مغناطیسی اطراف ساز را فرا می‌گیرد و زمانی که دست نوازنده به این میدان وارد می‌شود، تغییراتی در فرکانس و حجم صدا ایجاد می‌شود.
دو آنتن از بدنه ترمین خارج شده‌اند که یکی کنترل‌کننده فرکانس صدا (pitch) و دیگری کنترل‌کننده حجم و مقدار آن است.
از آنجایی که هیچ تماس فیزیکی بین ساز و نوازنده وجود ندارد، نواختن ترمین به مهارت بالا و گوش موسیقی عالی نیاز دارد.

صدای ترمین در سینمای علمی تخیلی و جنایی سالهای ۵۰، طرفداران بسیاری داشت و با تأثیرات وهم آور صوتی خود، تبدیل به یکی از شاخصه‌های سینمای وحشت آن دوره شد. اولین استفاده آن در فیلم طلسم شده به کارگردانی آلفرد هیچکاک وآهنگسازی میکلوش روژا است که بسیار مشهور بوده و این ساز را مورد توجه آهنگسازان قرار داد.

امروز هم از ترمین در ساختن موسیقی فیلم استفاده می‌شود و تعدادی از نوازندگان به آن پرداخته‌اند. همچنین استفاده از آن توسط گروه‌هایی چون لد زپلین و ریدیوهد موجب تجدید حیات این ساز شده است.
source: Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

گابریل فوره
“پس از یک رویا”
تنظیم شده برای ترمین و پیانو
Theremin: Carolina Eyck

 

ترانه های ماندگار دیزنی

Once Upon A Dream
from Sleeping Beauty

ترانه ی “یک بار در یک رویا” از کارتون زیبای خفته
که به ترانه ی “پرنسس آرورا” نیز مشهور است، بر اساس قسمتی از باله ی زیبای خفته اثر #چایکوفسکی ساخته شد.

جرج برانس آن را تنظیم کرده و جک لاورنس و سَمی فِین ترانه سرای آن بوده و

مری کاستا و بیل شیرلی در نقش پرنسس آرورا و پرنس فیلیپ خوانده اند.

این ترانه در لیست ماندگارترین ترانه های دیزنی قرار داشته و بعد ها خوانندگان دیگری آن را بازخوانی کردند.
همچنین در مراسم اسکار سال 1959 نامزد بهترین فیلم موسیقی فیلم شد اما این جایزه از آنِ فیلمِ “پورگی و بِس”
شد.

source: English Wikipedia
@partmusicschool
👇👇👇

تاریخچه حضور بانوان در صحنه موسیقی

 

 

از گذشته تا به امروز، توانایی یک زن در نواختنِ یک ساز و یا آهنگسازی، نشانه ی فرهیختگی و تحصیل کرده بودن او بوده، با این حال تا آغاز قرن بیستم، از بانوان موسیقیدان در صحنه های موسیقی دعوت نمی شد و پس از آن نیز راه فعالیت آنها در موسیقی با دشواری های بسیار همراه بود.

تا قبل از قرن 20، نوازندگان ارکستر را فقط مرد ها تشکیل می دادند، و زنان تنها در محافل خصوصی فعالیت داشتند.
با اینکه نواختنِ ساز هایی مانند پیانو، ویولن و هارپ، و یا آواز خواندن برای زنان قرن نوزدهم مرسوم بود اما هیچگاه از آنها برای اجرا و حضور در صحنه دعوتی به عمل نمی آمد.
به تدریج در پایان قرن 18 و آغاز قرن 19، جامعه، فعالیت زنان موسیقیدان را از جمله  کلارا شومان آهنگساز و پیانیست ماهر و همچنین  فانی مندلسون پذیرفت.
در همان زمان بود که کنسرواتوار ها و مدارس خصوصی موسیقی آغاز به پذیرفتن دانشجویانِ زن کردند!

در سال 1898  اولین ارکستر زنان در برلین و به سرپرستی و رهبری  ماری وارم که از شاگردان کلارا شومان بود تشکیل شد.

تا 15 سال پس از آن، زنان تنها اجازه داشتند که فقط در ارکستر زنان فعالیت کنند.

در سال 1913 بود که برای اولین بار زنان وارد ارکستر بزرگ شده و با نوازندگان مرد همکاری کردند.  هنری وود رهبر “ارکستر کوئینز هال لندن” از 6 ویولنیست زن دعوت به همکاری کرد. تا سال 1918 تعداد نوازندگان زن این ارکستر به 14 نفر رسی

با این وجود باز هم بر روی سازی که یک نوازنده زن می نواخت تعصبی وجود داشت، هنری وود پس از استخدام ویولنیست های زن گفته بود که “ما علاقه ای نداریم که زنان سازی مانند ترومبون یا کنترباس بنوازند، اما آنها می توانند نوازنده ویولن باشند!”

17 سال بعد و در سال 1930،  ادنا فیلیپس که نوازنده هارپ بود توسط  لئوپولد استوکوفسکی رهبر “ارکستر فیلادفیا ” به این ارکستر دعوت شد. این اتفاق نقطه عطفی در زمینه فعالیت زنان در صحنه موسیقی بود زیرا این ارکستر از بهترین ارکستر های آمریکایی بود.

با این حال “ارکستر فیلارمونیک وین” تا سال 1997 حاضر به پذیرفتن زنان در ارکستر نشد، زیرا نوازندگان آن که همگی مرد بودند باور داشتند که حضور زنان سطح کاری ارکستر را پایین می آورد

بالاخره در سال 1997  آنا للکس نوازنده هارپ، به طور رسمی اولین نوازنده ی زن ارکستر وین اعلام شد. او قبل از این با ارکستر همکاری کرده بود ولی نام او هیچوقت ذکر نشده و به رسمیت شناخته نشده بود.
با این وجود باز هم راه فعالیت بانوان موسیقیدان بسیار دشوار بود، برای مثال فعالیت  سابین مایر نوازنده کلارینت در ارکستر برلین به رهبری  هربرت فون کارایان
اعضای این ارکستر رفتار بسیار بدی با مایر داشتند که مایه رسوایی شد و این نوازنده پس از چند سال ارکستر را ترک کرد. اما این اتفاق باعث شد که مانعی بزرگ برداشته شده و پس از او زنان بیشتری پذیرفته شوند.

تا سال 2014 در صد نوازندگان مرد در ارکستر های آمریکا نزدیک به 63 و نوازندگان زن تنها 37 درصد ارکستر را تشکیل می دادند.
همینطور حدود 59% ویولنیست ها و 95% نوازندگا هارپ زن بودند اما 97% نوازندگان ساز های بادی همچنان مرد هستند.

راه دستیابی زنان به عنوان نوازندگی ارکستر بسیار سخت بوده و دستیابی زنان به عنوان رهبر یک ارکستر سخت تر و پذیرش آن برای مردان موسیقی دشوار تر

با این حال نوازندگانی مانند آلیسون بالسوم نوازنده ترومپت (که در مباحث قبلی از او صحبت کرده ایم) و یا  مارین آلسپ رهبر ارکستر نشان داده اند که در موسیقی، جنسیت معنایی ندارد

ترجمه از آموزشگاه موسیقی پارت

source: classicfm

 

اولین ارکستر بانوان اروپایی

 

ارکستربادی بانوان هلن مِی باتلر

 

ویدیو:

Domenico Scarlatti
Sonata in D minor K141
Piano:  Martha Argerich

زندگینامه ریچارد واگنر

 

 

 ریچارد واگنر مشهور به “خداوندگار اپرا” آهنگساز، رهبر ارکستر، نظریه‌پرداز موسیقی و مقاله‌نویس آلمانی بود. شهرت او بیشتر بخاطر اپراهایش است.

ریچارد واگنر در ۲۲ مه ۱۸۱۳ در شهر لایپزیگ و در محله یهودیان به دنیا آمد. پدرخوانده ی او نمایشنامه نویس بود و علاقه ی او به تئاتر به واگنر نیز منتقل شد و او از کودکی در نمایش های بسیاری شرکت می کرد.

در پانزده سالگی برای اولین بار سمفونی هفتم بتهوون را شنید که بر او تاثیر فراوانی داشت و بتهوون را به انگیزه ای برای آهنگسازی در واگنر تبدیل کرد.
یکی دیگر از تاثیرگذارترین اتفاقات در زندگی او ملاقات با خواننده اپرا “ویلهلمین دورینِت” بود که به بُتی در موسیقی و نمایش برای واگنر تبدیل شد!

واگنر در سال 1831 وارد دانشگاه لایپزیگ شد. استاد آهنگسازی او که بسیار تحت تاثیر واگنر قرار گرفته بود به او در چاپ یکی از آثار وی برای پیانو کمک کرد.
همچنین در آن سال به کمک برادرش به رهبری گروه کُر پرداخت و اولین اپرایش “فرشته” را نیز کامل کرد.

واگنر دوازده سال از عمر خویش را در تبعید سپری کرد.
او با مقاله نویسی اش تاثیر زیادی در نحوه اجرای اپرا داشت، همینطور برای اجرای اپرا به شیوه ی دلخواه خود، خانه ی اپرایی نیز تشکیل داد.

آثار واگنر به طور گسترده ای از افسانه و اسطوره های اروپای شمالی، به ویژه موسیقی ایسلندی و آلمانی تاثیر گرفته.
“حلقه ی نیبلونگ” “تریستان و ایزولده” ” طلای رینه” “ندیمه های اودین (یا والکِری ها) از مشهورترین اپرا های او هستند.

واگنر در موسیقی دوره رمانتیک دستآورد های بسیار داشت، او در آثار خود از کروماتیزم، هارمونی و ارکستراسیون غنی استفاده کرد، متن آواز های اپرا هایش (لیبرتو) را خودش می نوشت و همینطور “لایتموتیف” را در موسیقی ابداع کرد، به این معنا که برای کاراکتر های مختلف یک داستان، یک تِم به خصوص در نظر گرفته میشد، و این ابداعِ واگنر بر موسیقی فیلم در سده ی بیستم بسیار تاثیر گذاشت.

بسیاری از آهنگسازان پس او مانند “آنتون بروکنر” “هوگو ولف” “سزار فرانک” و … تحت تاثیر او بوده اند و به گفته ی #گوستاو_مالر :
“تنها بتهوون و واگنر بوده اند و بس!”

source: harmonytalk wikipedia 52composers
@partmusicschool

درویدیو زیر یکی از مشهورترین آثار واگنر را می شنویم
👇👇👇
پرده ی سوم از اپرای ندیمه های اودین، والکِری ها
اثر ریچارد واگنر
ارکستر فلارمونیک برلین
به رهبری دانیل برنبویم
“The Ride Of Valkyries”

https://www.youtube.com/watch?v=P73Z6291Pt8

زادروز همایون شجریان

 

همایون شجریان ، فرزند استاد محمدرضا شجریان در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۴ در تهران در خانواده‌ای سرشار از موسیقی متولد شد.

از کودکی علاقه به موسیقی در او نمایان بود تا آن که با تشخیص پدر نزد ناصر فرهنگ‌فر به فراگیری تکنیک و شناخت ریتم پرداخت و چند سالی هم آموختن را نزد جمشید محبی ادامه داد.
از ده‌سالگی به همراه خواهرانش نزد پدر آواز را شروع کرد و در دوران بلوغ روزانه تکنیک آواز و صداسازی را به‌صورت فشرده فراگرفت.

در همان زمان به هنرستان موسیقی رفت و کمانچه را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کرد و در خارج از هنرستان به ادامهٔ فراگیری آن نزد اردشیر کامکار و آشنایی با تار و سنتور پرداخت.

او از سال ۱۳۷۰ به‌همراه محمدرضا شجریان در کنسرت‌های آمریکا، اروپا و ایران اجرا داشت و از ۱۳۷۸ به بعد در صحنهٔ کنسرت‌ها به هم‌خوانی با پدرش پرداخت.

همایون شجریان کنسرت‌های بسیاری را با بزرگان موسیقی اجرا کرده و آثار زیادی را به همراه آنان در ایران و جهان منتشر کرده‌است که می‌توان به آلبوم کنسرت‌های «بی تو بسر نمی‌شود» و «فریاد» اشاره کرد که هردو اثر در سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ نامزد دریافت جایزه “گرمی” شدند.

اولین آلبوم همایون شجریان که به تنهایی خوانندگی آن را بر عهده داشت «نسیم وصل» نام دارد که آهنگ‌سازی آن را محمدجواد ضرابیان بر عهده داشته و در سال ۱۳۸۲ منتشر شد.
این سرآغازی بود بر اجرای کنسرت‌ها و آلبوم‌های مستقل او.

“خداوندان اسرار” که هجدهمین آلبوم موسیقی همایون شجریان به حساب می‌آید که به عنوان خواننده اصلی در آن حضور دارد و بعد از تجربه موفق و جهانی «مستور و مست» یک اثر پنج قسمت است که به صورت صوتی و تصویری و یک مستند به نام «آنسوی آیینه‌ها» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد عرضه خواهد شد.

«نگران شدم که از همایون، خواننده درنیاد» این جمله ای است که محمدرضا شجریان درباره پسرش همایون می‌گوید. اما امروز همایون شجریان، مستقل از پدر خود یکی از نامدارترین هنرمندان ایران در عرصه موسیقی است.

همایون همیشه سعی کرده جلوه تازه ای از قدرت صدا و استعداد خواندنش را به نمایش بگذارد.
او تنوع سلیقه های مخاطب را به طور مستمر رعایت و همیشه از همکاری با گروه های موسیقیایی مختلف و چالش های جدید استقبال کرده تا نشان بدهد همیشه فرزند زمانه خودش بوده.

source: wikipedia. bartarinha. fa.euronews
@partmusicschool
👇👇👇
همایون شجریان
“عاشقی”
بخشی از موسیقی فیلم  یک گزارش واقعی
آهنگساز: فردین خلعتبری

بخشی از ترانه “با من صنما”
آهنگساز: سهراب پورناظری

یوهان برامس و پیوتر ایلیچ چایکوفسکی

 

 

هفتم ماه مه، زادروز دو آهنگساز بزرگ رمانتیک، برامس و چایکوفسکی است
یوهان برامس یکی از بزرگترین موسیقیدانان دوره رمانتیک است، او آثار بسیاری در ژانر های مختلف موسیقی کلاسیک (به جز اپرا و باله) تصنیف کرد و موسیقی پژوهان از سه «ب» در تاریخ، یعنی #باخ، #بتهوون و #برامس به عنوان سه آهنگساز بزرگ نام برده‌اند.
او در هفتم ماه مه ۱۸۳۳ در شهر هامبورگ آلمان در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی موسیقی را نزد پدرش که نوازنده کنترباس بود فرا گرفت.
او مانند اکثر موسیقیدانان بزرگ، ابتدا فراگیری پیانو را آغاز کرد و تصمیم داشت پیانیست درجه یکی باشد.

آشنایی با #روبرت_شومان و #کلارا_شومان (دو موسیقیدان بزرگ آلمانی) در زندگی و پیشرفت موسیقی او بسیار تاثیر داشت، هر دوی آنها از موسیقی برامس حمایت کرده و آثارش را می ستودند.
گرچه او هرگز به عنوان یک پیانیست به موفقیت دست نیافت، ولی در سال ۱۸۶۲ بطور دائم در وین اقامت نمود و بر آهنگسازی تمرکز کرد. سرانجام برامس به شهرت رسیدو به یک آهنگساز بزرگ تبدیل شد.

موقعیت او باعث می شد دختران زیادی به او علاقمند بشوند ولی برامس نیز مانند بتهوون هرگز ازدواج نکرد،
حتی پس از مرگ روبرت شومان، با توجه به علاقه ای که به کلارا داشت نیز موفق به ازدواج با او نشد.
در سال ۱۸۹۶ هنگامی که کلارا شومان به بستر مرگ افتاد، اندوه او در غالب اثری محصورکننده به نام «چهار اثر جدی»، که بر متن‌هایی از کتاب مقدس ساخته بود، تجسم یافت. در هفتم مارس ۱۸۹۷ برای شنیدن اجرای سمفونی چهارم خود به سختی در تالار کنسرت حضور یافت و حضار و نوازندگان ارکستر از او ستایشی عظیم به عمل آوردند. کمتر از یک ماه بعد برامس در شهر زنترالفریدهف (قبرستان مرکزی) در شصت و چهار سالگی به خاک سپرده شد.

پیوتر ایلیچ #چایکوفسکی بدون شک یکی از مشهورترین آهنگسازان دوره رمانتیک است و بیشتر مردم دنیا با باله ها و سمفونی های مشهور او آشنا هستند.
چایکوفسکی در ۷ مه سال ۱۸۴۰ در وتکینسک روسیه به دنیا آمد. خانواده چایکوفسکی وضعیت مالی مناسبی داشتند، پیوتر خردسال عادت داشت که گاه‌وبیگاه پشت پیانو بنشیند و ضمن بازی، صدای آن را دربیاورد.

علی‌رغم استعداد سرشار پیوتر در زمینه موسیقی، پدر و مادر چایکوفسکی تصمیم گرفتند که او را به مدرسه حقوق بفرستند. او تا نوزده سالگی درس حقوق خواند و پس از آن کارمند دولت شد. در آن زمان فرصتهای بسیار کمی برای تحصیل موسیقی در روسیه وجود داشت، و وقتی این فرصت برای او دست یافت که او بیست و یک ساله بود و دیگر کم و بیش برای یادگیری موسیقی دیر بود.
او توانست وارد اولین دانشگاه موسیقی روسیه شود و در مکتب موسیقی آنتون روبنشتاین در کنسرواتور سن‌پترزبورگ به تحصیل بپردازد. پیشرفتش در موسیقی چنان برق آسا بود که پس از پایان دوره هنرستان، در هنرستان جدید مسکو به مدت دوازده سال به تدریس پرداخت.

آثار متعددی از او از جمله 6 سمفونی، کنسرتو ویولن، کنسرتو پیانو، اپرا، باله های بسیار معروف و … به جا مانده است.

او اولین آهنگساز روس بود که تأثیری تاریخی و بین‌المللی در جهان داشت . یکی از این حضورها به مناسبت افتتاح تالار کارنگی در نیویورک در سال ۱۸۹۱ بود. او در سال ۱۸۸۴ مورد احترام و تشویق امپراتور الکساندر سوم قرار گرفت و در پایان دهه ۸۰ به دریافت جایزه حقوق مادام العمر نایل گشت.

چایکوفسکی در ۶ نوامبر ۱۸۹۳ تنها ۹ روز پس از اولین اجرای سمفونی ششم (پاتتیک) در ۵۳ سالگی در شهر سن پترزبورگ درگذشت.
درباره مرگ او داستان های متفاوتی وجود دارد. برخی می گویند که از طریق آب آلوده بیمار شده و برخی باور دارند که او با خودکشی به زندگی خویش پایان داده است.

source: 52composers,wikipedia,harmonytalk

در ادامه چند اثر از این دو آهنگساز بزرگ را می شنویم

یوهان برامس: رقص مجار شماره 1 و 17

 

پیوتر ایلیچ چایکوفسکی: رقص روس از باله ی دریاچه قو

پیوتر ایلیچ چایکوفسکی: کنسرتو ویولن در ر مینور موومان دوم با اجرای یاشا هایفتز